اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

جهانی از تروما

اکونومیست/ ترجمه نسیم بنایی/ آینده نگر

در اکوادور، مردم هنوز به دنبال اجساد خویشاوندانی از خود می‌گردند که چهار ماه پیش جان خود را بر اثر ابتلا به کووید۱۹ از دست داده‌اند. در ایتالیا، پسربچه‌ای نزد کشیشی رفته و از او درخواست کرده بابت گناهانش، برایش طلب عفو و مغفرت کند چرا که یک بار وقتی بیرون بوده، ماسکش را پایین آورده‌است. از زمانی‌که جنگ جهانی دوم به پایان رسیده بود تاکنون، هیچ‌وقت پیش نیامده بود که این تعداد از مردم مختلف جهان، دچار تروما و اندوه شوند. در واقع این بحران، همه مردم جهان را به نوعی با خود درگیر کرده و آن‌ها را دچار آشفتگی‌های ذهنی کرده‌است. حتی وقتی این بیماری تحت کنترل درآید، باز هم زخم‌های عمیقی بر روح انسان‌ها گذاشته که درمان آن سال‌ها زمان می‌برد. 
برای بسیاری از افراد، همه‌گیریِ کرونا صرفا نوعی مسئله آزاردهنده است که در کارهای روزمره و فعالیت‌های عادی، اختلال ایجاد می‌کند. اما گروه خاصی وجود دارند که با این مسئله دچار تروماها و بحران‌های حاد روحی مواجه شده‌اند. کرونا برای آن‌ها استرس‌های شدید می‌آورد و در نهایت با علائم حادی مثل کابوس مواجه می‌شوند. احساس گناه و تلاش برای انزوا هم از دیگر بحران‌هایی است که کرونا می‌تواند برای این افراد ایجاد کند. در واقع کرونا به هر شکلی می‌توان روان‌های آسیب‌پذیر را تحت تاثیر قرار دهد. اکثر مواقع افرادی در معرض آسیب هستند که خویشاوندان خود را از دست داده‌اند. کسانی که برای دوره‌ای درازمدت دچار بیماری شده‌اند هم به نوعی با بحران‌های شدید روحی مواجه خواهند شد. به‌علاوه کسانی‌که در گذشته دچار بحران‌هایی مثل جنگ شده‌اند، بیشتر در این ماجرا آسیب می‌بینند. پرستاران و پزشکان هم جزو گروهی هستند که به لحاظ روحی در معرض آسیب‌های جدی قرار دارند. در بنگلادش، ۸۰درصد از درآمدِ مردم فقیر از دست رفت و به این ترتیب مردم را دچار استرس کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد ۸۹درصد از مردم فقیر این کشور دچار استرس در دوران کرونا هستند. 
*ترومای جمعی 
انسان‌ها انعطاف‌پذیر هستند. آن دسته‌ای که در گذشته با ترومای روحی مواجه شده‌اند، عموما بهتر می‌توانند با این مسئله مقابله کنند. وقتی خانه خود را با زلزله از دست می‌دهند، خودشان دوباره از نو، خانه را می‌سازند و به هر شکلی که شده به زندگی ادامه می‌دهند. حتی بمباران شهرهای بزرگ، کاری می‌کند که انسان‌های بازمانده، خودشان را بسازند. البته که جنگ افراد را به لحاظ روانی با بحران‌های جدی مواجه می‌کند. اقداماتی که لازم است تا مشکلات در این زمینه را کاهش دهد، هزینه کمی دارند اما می‌توانند به جمعیت زیادی از افراد نفع برسانند. 
بررسی‌هایی که براساس موارد گذشته صورت گرفته نشان می‌دهد افرادی که در بحران‌های گذشته، دچار تروما و مشکلات روحی شده‌اند، در صورتی توانسته‌اند زودتر خودشان را بسازند که به نوعی حمایت‌های بیرونی دریافت کرده‌اند. در واقع اگر کسی از آن‌ها حمایت کرده باشد، این افراد زودتر بهبود پیدا می‌کنند. البته دقیق‌تر این است که این افراد باید حمایت‌ها را درک کرده‌باشند نه اینکه صرفا آن را دریافت کرده‌باشند. این یعنی، حمایت‌گری از طرف دیگر کافی نیست، شخص آسیب‌دیده هم باید بتواند این حمایت را درک و احساس کند. اگر این حمایت از سوی افراد درک شود، قطعا شرایط برای شخص بهبود پیدا خواهد کرد. به این ترتیب کمک‌های مالی و غذایی، به تنهایی کافی نیست. زمانی این‌ها کمک محسوب می‌شوند که فرد به لحاظ روحی با دریافت آن‌ها احساس آرامش کند. البته کمک‌های روحی اغلب خودجوش و مردمی هستند اما دولت‌ها هم می‌توانند مواردی را در دستور کار خود قرار دهند. مثلا در فرانسه، بعد از حملات تروریستی، خدمات درمانیِ روانی در نظر گرفته شد. در مورد سایر فجایع هم قضیه باید به همین شکل باشد. 
بسیاری از افراد وقتی احساس می‌کنند تنها نیستند، احساس آرامش پیدا می‌کنند. در حال حاضر هم میلیون‌ها نفر با شرایطی مشابه شرایط آن‌ها مواجه هستند. به هر حال همه‌گیری به نوعی وضعیت غیرعادی به شمار می‌آید. هیچ‌کس نمی‌داند این همه‌گیری چه زمانی به پایان خواهد رسید. فاصله اجتماعی هم شرایط را سخت‌تر و البته بدتر کرده‌است. در واقع نمی‌توان به این سادگی با افراد همدلی کرد. شوک‌های اقتصادی ناشی از کرونا هم باعث شده بسیاری از افراد دچار افسردگی‌های ناشی از مشکلات اقتصادی شوند. این مسئله در کشورهای فقیر بسیار حاد و قابل مشاهده است. 
بهترین اقدامات در سطح محلی قابل انجام است. مردم باید به افرادی که نزدیک خودشان هستند اولویت بدهند و به آن‌ها توجه بیشتری کنند. کارشناسان سلامت روان هم باید بتوانند این افراد را شناسایی و در نهایت آن‌ها را به نهادهایی مرتبط کنند که در این زمینه خدمت‌رسانی می‌کنند. خدمات مذهبی هم در این زمینه اثرگذار خواهد بود. شاید بد نباشد از مدرسه‌ها شروع کنیم و این مسائل را از پایه به بچه‌ها آموزش بدهیم تا در بزرگ‌سالی با مشکلاتی از این دست مواجه نشوند. فراموش نکنید که شرایط همیشه قابل کنترل است. 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن