اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

نقشه راه نداریم

کیوان کاشفی عضو هیئت‌رئیسه اتاق ایران

 تعیین بازارهای صادراتی به خصوص در برهه فعلی با مشکل چندانی مواجه نیست. چراکه سیاست حاکم بر کشور که هم مورد قبول بخش خصوصی و هم مورد تأیید بخش دولتی است، مشخص کرده است که ایران به دنبال کسب و توسعه کدام بازارها در دنیاست. مطابق آنچه اعلام شده، اهداف صادراتی کشور شامل کشورهای همسایه، کشورهای اوراسیا که به نوعی کشورهای منطقه‌ای محسوب می‌شوند و کشورهای چین و سوریه است. این مجموعه بیش از ۹۰ درصد صادرات ایران را در بر می‌گیرد. لذا کاملاً مشخص است که بازارهای هدف ایران کدام است. اما مشکلی که در این‌باره وجود دارد، عدم هماهنگی با همین کشورهای هدف است. برای این کشورها که به عنوان اهداف صادراتی ایران محسوب می‌شوند، هیچ برنامه کلان و مشخصی وجود ندارد.
این در حالی است که ساختار برنامه‌ریزی برای توسعه روابط با کشورهای هدف باید از سوی چهار دستگاه صورت گیرد. از یک سمت اتاق بازرگانی و از سمت دیگر اتاق‌های مشترک که به شکلی بازوی اتاق بازرگانی محسوب می‌شوند از سوی بخش خصوصی و سازمان توسعه تجارت و وزارت امور خارجه محور اساسی تجارت به کشورهای همسایه هستند. اما سیاست‌های آنها هیچ‌یک با هم هماهنگ نیست. معمولاً دولتی‌ها امور را به دست بخش خصوصی نمی‌سپارند. از این رو دچار ناهماهنگی در اهداف و برنامه‌ها هستیم و برای هیچ‌یک از بازارهای صادراتی‌مان، برنامه توسعه‌ای نداریم. هیچ اقدامات عملی برای توسعه روابط با آنها تدوین نشده است. اگر چنین برنامه‌ای تنظیم شود، اقدامات مورد تصویب قرار بگیرد، منابع مورد نیاز مشخص شود، امکانات در اختیار اجرایی شدن برنامه‌ها قرار بگیرد و هریک از چهار نهادی که نام برده شد وظیفه خود را در مسیر تحقق اهداف بدانند، به راحتی می‌توان به اهداف مورد نظر رسید. اما متاسفانه عزم جدی برای خروج از این شرایط وجود ندارد. چنانچه نقشه راهی برای توسعه این بازارها تدوین نشود در طولانی‌مدت به مشکل برخواهیم خورد و امکان دارد صادراتمان به همین مقاصد هم پایدار نباشد.
اما بازارهای ایران هر یک شرایط خاص خود را دارد. همان‌طور که از آمارها برمی‌آید، بیشترین صادرات ایران به دو کشور چین و عراق صورت می‌گیرد. بنابراین عراق، عمده‌ترین خریدار کالاهای ایرانی در بین کشورهای هم‌جوار محسوب می‌شود. اما تشنج‌های سیاسی عراق موجب نگرانی برخی از فعالان اقتصادی شده است. این در حالی است که باید به این نکته توجه داشت که نفوذ اقتصادی در هر کشوری، ثبات قابل قبولی را در سطح مبادلات با آن کشور به وجود می‌آورد. به عنوان مثال همان‌طور که مستحضرید مشکلاتی بین ترکیه‌ای‌ها با کردهای سوریه و اقلیم کردستان وجود دارد. اما در همین شرایط، همچنان شرکت‌های ترکیه‌ای چه در اقلیم کردستان و چه در سوریه به کار خود ادامه می‌دهند و مشکلی برای آنها ایجاد نشده است. چراکه حضور آنها با قدرت و با برنامه است و امکانات نیز برای آنها فراهم است. ضمن آنکه تجربه نشان داده که تحولات سیاسی، مقطعی است و بعد از یک برهه زمانی، تمام می‌شود. اما زمانی که طعم سود اقتصادی زیر زبان دو طرف بیاید، مبادلات آنها به رغم مشکلات سیاسی ادامه خواهد داشت.
علاوه بر عراق، ارتباطات تجاری ایران با امارات نیز این روزها شبهات زیادی دارد. امارات در دوره قبل تحریم‌ها، توانست نقش واسطه را برای تجارت خارجی ایران ایفا کند. اما همکاری این کشور با ایران به دلایل سیاسی در سال‌های اخیر به خصوص از سال گذشته تاکنون کمرنگ شد. از این رو بسیاری از تولیدکنندگان و تجار در غیاب امارات به سمت عمان سوق پیدا کردند. آمارها نیز مبین آن است که در تجارت با عمان توانستیم جهش قابل ملاحظه‌ای داشته باشیم. به غیر از عمان، قطر نیز در حال پر کردن خلأ امارات در تجارت خارجی کشور بود. اما در چند ماه گذشته نشانه‌هایی رویت شد مبنی بر این‌که امارات قصد دارد روابط خود را ترمیم کند و در حال تجدید نظر در سیاست‌ها و دیدگاه‌هایش است و می‌شود تجارت با امارات را مجدداً مورد توجه قرار داد. به خصوص مبحثی در اتاق ایران و اتاق مشترک ایران و امارات در حال پیگیری است و آن، برگزاری نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۰ در دوبی است. این نمایشگاه ۳۶ ماه به طول می‌انجامد و یکی از بزرگ‌ترین نمایشگاه‌های دنیاست و پیش‌بینی می‌شود حدود ۴۰ میلیون نفر از سراسر دنیا از این نمایشگاه بازدید داشته باشند. مجاورت امارات با دنیا می‌تواند تسهیلات اقتصادی نیز برای ما داشته باشد. این تسهیلات باید در سایه تبادلات اقتصادی دو کشور اتفاق بیفتد. لذا به اعتقاد من مجدداً در سیکل یکی، دو سال آینده امارات به جایگاه قبلی بازخواهد گشت.
البته برخی اعتقاد دارند که عمان می‌تواند به جای امارات در مبادلات اقتصادی ایران جای بگیرد. اما به اعتقاد من این جابه‌جایی زمان بر خواهد بود. مسلماً اگر بتوانیم جای محکمی در عمان داشته باشیم، به دلیل بی‌طرف بودن این کشور، برای ثبات تبادلات بسیار هم خوب است. اما با توجه به قدمت و سابقه تبادلات ایران و امارات و ضریب نفوذ ایرانی‌ها در امارات، طول خواهد کشید که عمان جایگزین امارات شود. بسیار بهتر خواهد بود که ما هم‌زمان توسعه تجارت با هر دو کشور را در دستورکار قرار دهیم.
در نهایت آنچه در خصوص بازارهای هدف صادراتی گفته شد به این معنی نیست که از بازارهای هدف صادراتی چشم‌پوشی کنیم. مسلماً اگر هدف بهتری بیابیم باید بازارگشایی کنیم. به عنوان مثال عقیده شخصی‌ام این است که ایران باید برای ورود به بازارهای آفریقای جنوبی تلاش کند. برای این موضوع نیز باید برنامه‌ای تدوین شود. چراکه از دیرباز ایران تجربه خوبی در خصوص تبادلات اقتصادی با کشورهای آفریقایی نداشته است. در صورتی که این بازار بسیار مستعد است و قابلیت آن را دارد که پرونده‌ای جداگانه برای آن در نظر گرفته شود. اما در حال حاضر آنچه همه بر آن تمرکز دارند همین چند کشوری است که به آن اشاره شد.
*آینده نگر 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن