اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

فقیر ذهنی، فقیر مادی

فقر مادی، به فقر ذهنی می انجامد و فقر ذهنی، فقر مادی را عمیق می کند. چطور؟ زمانی که بخشی از منابع روان شناختی افراد، صرف مشغله های ناشی از فقر مادی شود، کارآیی آن ها کاهش یافته و قدرت حل مسائل در آن ها کمتر می شود. زمانی که افراد نتوانند خوب کار کنند، پول کمتری به دست می آورند.
پژوهشگران در رویکردهای رفتاری در بررسی فقر، نه تنها این مسئله را از نظر اقتصادی، بلکه از نظر روان شناختی هم بررسی کرده اند. این تلاش ها در  نهایت مفهوم جدیدی را ایجاد کرد که آن را با نام فقر ذهنی می شناسیم.
فقر ذهنی یعنی وجود کمبود مالی و تنگنای وقت، به کاهش  غیرارادی ظرفیت های شناختی افراد منجر شود.  نتیجه این مسئله،  محدودیت توجه فرد است و  این بر نحوه تصمیم گیری و علمکرد او اثر می گذارد. در ادامه  فقر مادی هم به دلیل فقر ذهنی عمیق تر می شود.  
در اقتصاد رفتاری، فقیر بودن تنها به معنای کمبود منابع مالی نیست، بلکه با کمبود همزمان ظرفیت های شناختی همراه است. تصمیم های اشتباه افراد فقیر، تنها ناشی از صفات ذاتی آن ها نیست، بلکه به دلیل توانایی کمتر آن در حل مسائل است، که به دلیل کاهش ظرفیت های شناختی ایجاد شده است.
فقر ذهنی بیشتر بر ویژگی های محیطی فرد تاکید دارد و آن را از منظر دسترسی مالی و زمان بررسی می کند. تصور کنید فردی به طور حرفه ای  روی پروژه های بسیاری کار می کند. او در چنین فضایی به فقر ذهنی گرفتار است. اگر این فرد کمتر پروژه می گرفت، کمتر گرفتار می بود و در نتیجه کمبودکمتری احساس می کرد. یک کارمند اداره با درآمد متوسط به دلیل مشغله هایی که در ذهن خود دارد، دچار فقر ذهنی است. او پیوسته درحال فکر کردن به بدهی های معوقه و اجاره  یا خرید مسکن است.
پژوهشگران اقتصاد رفتاری در یک بررسی قدرت حل مسئله را در کشاورزان پیش و پس از برداشت محصول آزمایش کردند. آن ها دریافتند کشاورزان بعد از برداشت محصول توانایی بیشتری در حل مسائل دارند. آن ها به این نتیجه رسیدند که  مردم در دوره هایی که بی پول هستند، ظرفیت های شناختی کمتری دارند و بخشی از منابع ذهنی خود را برای نگرانی های مربوط به مسائل مالی مصرف می کنند. این مسئله در نهایت کاهش تمرکز و دقت فرد را به دنبال دارد.
مطالعات اقتصادی نشان می دهند عملکرد نیروی کار تابعی از اعتماد به نفس، تحصیلات، مهارت های فناوری و توانایی حل مسئله است. بیشتر مطالعاتی که به بررسی عوامل اثرگذار بر عملکرد افراد پرداخته فرض می کنند افراد عقلانیت و توجه نامحدود دارند و پیوسته با لحاظ کردن محدودیت ها، بهترین تصمیم را اتخاذ می کنند.
 یک بررسی ایرانی هم در تحلیل رابطه فقر و عملکرد افراد به این نتیجه رسیده که بین فقر ذهنی و کارآیی افراد اثر منفی و معناداری وجود دارد. این پژوهش فرض کرده که افراد در پایان ماه که درآمد آن ها رو به اتمام است، با کاهش ظرفیت شناختی رو به رو می شوند و در نتیجه در پایان ماه عملکرد ضعیف تری در آزموش هوش دارند. به این معنا که عملکرد افراد در آغاز ماه که همزمان با دریافت حقوق است، بهتر از عملکرد آن ها در پایان ماه است که حقوق افراد رو به اتمام است و احتمالا با فقر ذهنی رو به رو شده اند.
برای مطالعه بیشتر مقاله «تاثیر فقر ذهنی بر عملکرد نیروی کار» را بخوانید. این مقاله در نشریه نظریه های کاربردی اقتصاد در بهار ۱۴۰۰ منتشر شده است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن