یک کینزی در کاخ سرمایهداری
آینده نگر
طی این چند وقت شاید اسم هیچ اقتصاددانی به اندازه جنت لوییس یلن به گوش نخورد. این اقتصاددان آمریکایی در موسسه بروکینگز فعالیت میکند و جدای از آن استاد بازنشسته دانشگاه برکلی است و در این دانشگاه بیش از ۲۰ سال به تدریس اقتصاد پرداختهاست. او از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ معاون رئیس فدرال رزرو بود و پس از آن به ریاست این نهاد اقتصادی برجسته درآمد و اولین زنی بود که به این مقام میرسید.
پس از اینکه جو بایدن توانست دونالد ترامپ را در انتخابات ۲۰۲۰ شکست دهد، اعلام کرد که گزینهاش برای وزارت خزانهداری آمریکا جنت یلن است و همین مسئله باعث شد که او یکی از معدود افرادی باشد که توانسته به کرسی ریاست مهمترین نهادهای مدیریت اقتصادی آمریکا تکیه بزند.
عمده فعالان وال استریت، یلن را به عنوان یک «کبوتر» در نظر میگیرند، یعنی کسی که بیشتر نگران بیکاری است تا تورم. همین مسئله باعث میشود که چنین فردی کمتر به دنبال افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو باشد و یلن از این نقطه نظر مخالف فردی چون ویلیام پول است که به عنوان یک «باز» شناخته میشود. البته افراد زیادی بر این باورند که اگر شرایط اقتصادی اقتضا کنند، یلن هم میتواند بیشتر سویههای «بازی» پیدا کند.
یلن اقتصاددانی کینزی است و مدافع استفاده از سیاستهای پولی جهت ثبات بخشی به فعالیت اقتصادی طی چرخه کسبوکار است. یلن به نسخه مدرن منحنی فیلیپس، که در اصل نمایشی از رابطهای معکوس بین بیکاری و تورم بود، باور خاصی دارد. زمانی که در سال ۲۰۱۰ قرار بود به عنوان نایب رئیس فدرال رزرو برگزیده شود، در سخنرانی خود گفت: «نسخه مدرن مدل منحنی فیلیپس، تغییرات تورم را به درجه بیکاری در اقتصاد ربط میدهد و این مسئله هم شواهد نظری و هم تجربی مناسبی دارد.»
البته باید این نکته هم گفته شود که یلن پیش از اینکه این حرف را بزند، به عنوان رئیس فدرال رزرو سانفرانسیسکو یک سخنرانی خاص داشت که در آن گفت: «من حامی تصمیم مربوط به نگه داشتن نرخ بهره در وضعیت کنونی بودهام، گرچه تورم بیشتر از آن چیزی است که من دوست دارم باشد. باید واضح بگویم که من خواهان پایین آمدن تورم هستم، اما همانطور که با پیشبینی خود اعلام کردم، به نظر من وضعیت کنونی سیاستها به شکلی است که میتواند دقیقا چنین هدفی را ایجاد کند.»
ستایش کروگمن
پل کروگمن، اقتصاددان برجسته و برنده جایزه نوبل در نیویورک تایمز مطلبی در ستایش یلن نوشت که البته بیشتر جنبه سیاسی داشت، اما تواناییهای اجرایی او را به خوبی نشان میداد. در ادامه بخشی از این یادداشت را با هم میخوانیم:
«شکی نیست که چقدر اقتصاددانها از انتخاب جنت یلن به عنوان وزیر خزانهداری به وجد آمدهاند. این خوشحالی بیانگر ماهیت انقلابی این انتخاب است. او نه تنها اولین زنی خواهد بود که به این سمت میرسد، اولین فردی هم خواهد بود که تمام سه موقعیت اصلی سیاستگذاری اقتصادی در ایالات متحده را بر عهده گرفتهاست، یعنی ریاست شورای مشاوران اقتصادی، ریاست فدرال رزرو و وزیر خزانهداری.
البته خوبی این داستان چیزی فراتر از کارنامه خدمات عمومی شگفتانگیز یلن است. او پیش از اینکه به این سمتها برسد، پژوهشگری بسیار جدی بود و به طور مشخص یکی از چهرههای اصلی در جنبشی روشنفکری بود که باعث شد بتوانیم اقتصاد کلان را به عنوان رشتهای مفید حفظ کنیم، مخصوصا در زمانی که «مفید بودن» هم از داخل و هم از بیرون مورد حمله قرار میگرفت.
در آن زمان، اقتصاد آمریکا به کُندی از رکود بزرگ خارج میشد، رونق به مشکل خوردهبود و همانطور که قابل حدس است جمهوریخواهان حاضر در کنگره که در ظاهر برای بدهی عمومی اهمیت قائل بودند و هزینهها را کاهش میدادند، رشد اقتصادی را به شدت به مشکل رساندند. اما هزینه تنها مسئله مورد بحث نبود و مباحثات داغی هم درباره سیاستهای پولی رایج بود.
به طور مشخص در سمت راست افراد زیادی بودند که تلاشهای فدرال رزرو برای نجات دادن اقتصاد از بحران مالی ۲۰۰۸، محکوم میکردند. برای مثال جودی شلتون دائما هشدار میداد که اقدامات فدرال رزرو در سال ۲۰۰۹ منجر به تورمی ویرانگر میشود.
البته هیچیک از این مسائل به این معنا نیست که همهچیز خوب پیش میرود. همه مسائل با تمام زوایای خود نیازمند زمان برای حل شدن هستند. کابینه ترامپ یک نمایش دلقک مآبانه بود اما تا سال ۲۰۲۰ طول کشید که عواقبت بیکفایتی آنها را همه دیدند.
با اینحال این مسئله دلگرمکننده است که سیاستهای اقتصادی توسط کسی تدوین شوند که کارش را بلد است.»
جنت یلن
درست در اوج تابستان ۱۹۴۶ بود که جنت یلن در محله بروکلین نیویورک به دنیا آمد. خانوادهاش از تبار یهودیان لهستان بود. مادرش معلم بود و پدرش پزشک خانواده که در طبقه پایین خانه مطب داشت. مادرش بلن از دانشگاه براون در رشته اقتصاد در سال ۱۹۶۷ فارغ التحصیل شد. در آن دانشگاه بود که رشته خود را از فلسفه به اقتصاد تغییر داده بود و به شدت تحت تاثیر اساتیدی چون جرج بورتز و هرشل گروسمن بود. یلن نهایتا توانست در سال ۱۹۷۱ از دانشگاه ییل دکتری اقتصاد بگیرد. همسر او جرج آکرلوف معروف است که توانست در سال ۲۰۰۱ نوبل اقتصاد دریافت کند.
دهه شگفتانگیز
۲۰۰۱
عنوان فرعی این کتاب «درسهای اقتصاد کلان از دهه ۹۰ میلادی» است. عملکرد اقتصاد آمریکا در دهه ۹۰ بسیار بهتر از پیشبینیها بود. رشد اقتصادی بسیار خوب بود، نرخ بیکاری به پایینترین حد یک نسل رسید و تورم هم پایین ماند. حالا نوبت جنت یلن است که چرایی این مسائل را به عنوان درسها و نکاتی استخراج کند و در این مسیر اقتصاد کلانی که دائما مورد حمله جریان اصلی اقتصاد قرار گرفتهبود را احیایی مجدد کند. مطالعه این کتاب قطعا در نپذیرفتن بیچون و چرای باورهای عمومی تاثیر بسیار زیادی دارد.