اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

چتر نجاتی به نام ارتباطات سازنده

مهدی رباطی، تحلیل گر اقتصادی

 کشورها هرچقدر شرکای اقتصادی قدرتمندتری داشته باشند، به همان نسبت از رشد اقتصادی بالاتری هم برخوردار خواهند بود. در این مدل، یک رابطه مستقیم بین متغیر رشد اقتصادی و همکاری‌های تجاری با شرکای برتر و قویتر از نظر اقتصادی وجود دارد. تعامل با کشورهای مختلف هزینه‌های تولید، صادرات و واردات را کاهش می دهد، انتقال فناوری را تسهیل می کند و به افزایش تعاملات فنی می انجامد.
 ایران نیز از قاعده  مستثی نیست و به  ارتباط سازنده با کشورهای مختلف دنیا نیاز دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد کشور ما در دوره‌های مختلف، هر زمان که تعامل بهتری با دنیا داشته و تنش‌های بین‌المللی کمتری را تجربه کرده است، سرمایه‌گذاری خارجی و تعامل تکنولوژی را شاهد بوده که در نهایت تاثیر محسوسی روی مثبت‌شدن رشد اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش نرخ تشکیل سرمایه و … داشته است.
اما پیش‌نیاز برقراری تعامل اقتصادی مناسب با دنیا، داشتن یک رابطه مثبت سیاسی بین کشورهاست به شکلی که هم شرکا بتوانند از ظرفیت‌های ایران در حوزه‌های مختلف از جمله ترانزیت، انرژی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی، نیروی کار متخصص و … بهره‌مند شوند و هم ایران بتواند به منافع مورد نظر خود برسد.
 در واقع، مانعی که باعث شده سرمایه‌گذاری خارجی در ایران اتفاق نیفتد، بی‌ثباتی سیاسی و رابطه تنش‌آمیزی است که به ویژه در یک دهه گذشته با دنیا تجربه کرده‌ایم. حوزه اقتصادی هم بیشترین آسیب را از این ارتباط نامناسب خورده است به نحوی که افزایش هزینه تولید، مستعمل‌شدن صنایع و رشد هزینه تجارت را در پی داشته است. این آسیب ها به طور مستقیم خود را در رشد منفی اقتصادی، افزایش بیکاری و تورم افسارگسیخته نشان داده است. بنابراین شرط لازم و نه کافی، داشتن رابطه تعاملی سیاسی مثبت با دنیا و کشورهای دارای قدرت اقتصادی و صنعتی است.
کشور ما در حال حاضر با بسیاری از کشورهای صاحب فناوری و قدرت اقتصادی تعامل مثبتی ندارد و حتی با چین و روسیه هم که مشکل سیاسی جدی با ایران ندارند نیز به یک ادبیات مشترک در حوزه منافع فی‌ مابین نرسیده است به نحوی که نهادهای ذی‌ربط موفق نشده‌اند، دیپلماسی اقتصادی فعال را در پیش بگیرند تا از این طریق بتوان از ظرفیت‌های طرفین استفاده بهینه برد. سرمایه بسیار گریزپا و ترسوست و در ادبیات اقتصادی به آهو تشبیه شده است و کوچکترین تنش، نگرانی، چشم‌انداز مبهم و نااطمینانی در یک کشور می‌تواند آن را فراری دهد. در مورد کشور ما هم یقینا نوع تعامل کنونی با نیا باعث می‌شود که سرمایه‌گذاری اتفاق نیفتد.
بخشی از مدیران و سیاست‌گذاران کشور در سطوح مختلف، نگاه مثبت به تعامل اقتصادی با دنیا دارند و بخشی دیگر نگاه منفی، اما آنچه باعث شده جهت‌گیری کلی به سمت عدم سرمایه‌گذاری خارجی شکل بگیرد، و سطح سرمایه گذاری خارجی سال به سال کمتر شود، عدم توجه هسته اصلی سیاست‌گذاری کشور به سرمایه گذاری خارجی به عنوان یک اولویت است. درواقع سیاست‌ها به گونه‌ای نیست که با کاهش تنش‌ها به سمتی حرکت کنیم که ورود سرمایه و فناوری به شکل موثر اتفاق بیفتد.
در دنیای امروز، امنیت سیاسی و نظامی هر کشور به منافع مشترک با سایر کشورها گره خورده است. به عبارت دیگر اگر حضور در زمین بازی یک کشور منافع قدرت‌های سیاسی – اقتصادی را تامین کند به نحوی که آنها نتوانند از این منافع چشم‌پوشی کنند، آن زمان کشور میزبان نیز حاشیه امنیت جدی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی پیدا خواهد کرد، چون هرگونه تنش برای این کشور در وهله نخست، منافع شرکایش را به خطر خواهد انداخت. برای مثال اگر راه ابریشم از ایران عبور کند یا در بنادر و حوزه‌های نفتی کشور سرمایه‌گذاری خارجی جدی انجام شود، آن زمان منافع اقتصادی و سیاسی قابل توجهی نصیب ایران خواهد شد. در نقطه مقابل اگر این تعامل ایجاد نشود ، کشورها به سادگی در معادلات سیاسی بین‌المللی نادیده گرفته خواهند شد و سطح امنیت اقتصادی_سیاسی به شکل قابل توجهی افت خواهد کرد.
اگر ایران بتواند با شرکت‌های بزرگ بین‌المللی و کشورهای صاحب صنعت دنیا به شکلی تعامل کند، تا منافع مشترک طرفین به یکدیگر گره بخورد، افزایش امنیت اقتصادی – سیاسی را شاهد خواهد بود. امنیتی که به شکل قابل توجهی می‌تواند قدرت سیاسی ایران را در چانه‌زنی‌های بین‌المللی نیز افزایش دهد. این سیاست در کشورهای حاشیه خلیج فارس، آمریکای لاتین و … هم دیده می‌شود که به دلیل تعامل مناسب با سایر کشورهای بزرگ و قدرتمند اقتصادی از حمایت و پشتیبانی آنها برخوردارند و منافع قابل توجهی نیز می‌برند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن