اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

ناکارآمدی مدیران میانی و تشدید بحران ها

افشین کلاهی

زمانی که سرعت تحولات بیشتر می شود و وقوع رخدادهای مختلف شتاب می گیرد، یک مدیریت خوب در مجموعه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و در بدنه حاکمیت ها می تواند زمینه اجرای تصمیم های بخردانه را فراهم کند. مدیریت خوب نه البته صرفا در مدیران سطوح عالی بلکه در مدیران میانی هم معنا پیدا می کند. یعنی اگر یک مدیر خوب در سطح عالی  در مجموعه ای قرار بگیرد اما مدیران  میانی آن  توانایی های لازم برای اجرای تصمیم های بخردانه و مناسب در فضای پرالتهاب  را نداشته باشند، وقوع فاجعه دور از انتظار نیست.
در ده روز اخیر سرعت تحولات مربوط به ایران،  در خارج و داخل افزایش یافته و در وضعیت کنش و واکنش قرار گرفته ایم، با این حال گذشته از صدمه هایی که از خارج به کشور وارد شده، مدیریت ناکارآمد در سطح میانی زمینه ساز بروز تلفات انسانی در داخل شده است. اما چرا؟ پاسخ این سوال را باید در شیوه های انتخاب مدیران میانی در دهه های گذشته جست وجو کرد و دید، چه معیارهایی برای انتخاب مدیران و افراد کلیدی در سازمان های مختلف در نظر گرفته شده که چنین پیامدی را به بار آورده است؟
انتخاب مدیران با معیارهای جناحی و برحسب روابط خانوادگی و با در نظر گرفتن معیارهایی که به ظاهر به دنبال گزینش افراد متعهد است اما در عمل به ریاکاری دامن می زند، زمینه ساز فقدان شایسته سالاری در فرایند گزینش مدیران شده است. پیامد مستقیم چنین نظامی در انتخاب مدیران، ناکارآمدی بدنه میانی در همه بخش هاست.
از سوی دیگر بخش مدیریت در ایران  برای به روز کردن دانش خود تعاملی با خارج از کشور ندارد. آموزش های ما در مجموعه هایی که مدیر تربیت می کنند، به روز نشده است. بین سازمان های داخلی و شرکت های خارجی ارتباط  مستقیمی وجود ندارد. هرچند در حوزه هایی مثل ورزش مواردی از این دست دیده شده اما در اقتصاد و بسیاری زمینه های دیگر چنین فرصتی فراهم نشده است. اکنون باید پرسید  با وجود چنین مدیرانی در بخش های میانی، در گردباد حوادث می توان شرایط را با کمترین میزان آسیب مدیریت کرد؟
 

برچسب ها

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن