مشاوری که ریگان را کلافه کرد
آینده نگر
مارتین استوارت فلدستاین اقتصاددان آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد بود. او سالها به عنوان رییس شورای مشاوران اقتصادی و مشاور ارشد رونالد ریگان فعالیت کرد. در این دوره رویکرد کسریگریز او باعث شد که مشکلات فراوانی بین او و هزینههای نظامی سنگین دولت ریگان پیش بیاید.
فلدستاین در زمینههای گوناگونی از پسانداز داخلی و جریان سرمایه جهانی، تامین اجتماعی و مجموع سرمایه انباشت شده، اتحادیه اروپا و بحران بدهی حکومتی یورو و مسائلی از این قبیل به طور گستردهای در آثار مختلف خود صحبت کردهاست. از آنجا که مشخص است تخصص فلدستاین در اقتصاد کلان و برنامهریزی اقتصادی است و تقریبا یک دهه پیش او درباره اقتصاد آمریکا طی یادداشتی چنین نوشت: «نرخ بهره بالا خواهد رفت و حبابها خواهند ترکید.» او در این یادداشت نوشته که «اکنون نرخ بهره بلند مدت در آمریکا به صورت ناپایداری پایین است و باعث ایجاد حباب در بازار اوراق قرضه و سهام شدهاست و زمانی که نرخ بهره بالا برود، که به طور حتم خواهد رفت، حبابها خواهند ترکید و هر فرد یا نهادی که در حبابهای فعلی سرمایهگذاری کرده باشد با زیان مواجه خواهد شد.»
مشکل اصلی فلدستاین با حوزه تکارزی یورو و ایجاد چنین جغرافیایی این بود که انگیزه اصلی نهفته در پشت این برنامه ملغمهای از برنامههای منفعتطلبانه ملی بود که در کلیت این پروژه نقض غرضی به حساب میآمد.
غول اقتصاد کلان
چند سال پیش فلدستاین در گفتوگویی بسیار مشهور و اثرگذار سیاستهای کلی اقتصادی آمریکا، به ویژه سیاستهای پیگیری شده توسط فدرال رزرو را مورد انتقاد قرار داد. این گفتوگو که در ایران هم توسط نشریه دنیای اقتصاد پوشش داده شد، نکات مفیدی در خود دارد که در ادامه خلاصهای از آن را با هم میخوانیم:
«طی دوران حکومت دولتهای کلینتون و بوش، دولت پیام گیجکنندهای را صادر کرده است و آن اینکه: ایالات متحده معتقد به دلار پر قدرت است. اما منظور از دلار پر قدرت چیست؟ به نظر من معنی آن این است که ما باید به دلار پر قدرت در داخل معتقد باشیم یعنی تورم پایین. ما معتقد به حمایت از ارزش دلاری هستیم که مصرفکننده آمریکایی با آن خرید میکند.
بله درست است. خانه در مقابل جهان. اگر ما بخواهیم دلار نسبت به یورو، یوآن چین و ین ژاپن قوی بماند، زمانی که نرخ پسانداز افزایش یابد ما با مشکل جدی مواجه خواهیم شد. بنابراین موضوع فقط یوآن چین نیست که دولت معطوف آن شده است بلکه مساله ما رقابتپذیر کردن دلار در مقابل همه ارزهای خارجی است. من نمیدانم که بازار را متاثر کردهام یا نه. ولی هرگز برآورد شخصی در مورد این که بازار چه باید بکند، نکردهام. من گفتم در دهه ۸۰ که ارزش دلار رو به کاهش گذاشت، کسری تجاری نسبتا کم بود.
کسری حساب جاری ۴.۵ درصد تولید ناخالص داخلی بود در مقابل ۶.۵ درصد فعلی آن از تولید ناخالص داخلی و دلار طی دو سال ۴۰درصد افت ارزش داشت. برخی از همکاران من که تجزیه و تحلیلهای محاسباتی را انجام دادهاند این برآوردها را انجام دادهاند و من به آنها اشاره کردم ولی هرگز نگفتم این ارقام برآورد من هستند.
این برآوردها توسط افراد بسیار باهوش انجام گرفته که در این کار تبحر بسیار دارند. شاید در نظر همکارانم ارقامی که من به آنها در تحلیل از دهه ۸۰ اشاره کردم، همان ارقامی باشد که آنها بدان رسیدهاند. کاهش ارزش دلار ما را به توازن نمیرساند ولی کسری حساب جاری را به سطح ۲ تا ۳درصد از تولید ناخالص داخلی کاهش میدهد که با نسبت بدهی خارجی به تولید ناخالص داخلی سازگار خواهد بود.اولین مقالهای که منتشر کردم در مورد اقتصاد بهداشت و درمان در بریتانیا بود. من در آن زمان دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه آکسفورد بودم. من گفتم که آنها به تفکر جدید اقتصادی نیازمندند. نظام تحت اداره دولت به تجزیه و تحلیل هزینه و فایده نیازمند است. نظر داشتن به هزینه آنچه انجام میدهیم و نیز منافعی که از آن کسب میکنیم.
طی دهههای گذشته در این کشور، تمرکززدایی و سیستم اقتصاد بهداشت مبتنیبر بازار نسبت به انگلیس بیشتر مورد توجه بوده است. سیستمی مرکب از شرکتهای بیمه و کارفرمایان این سوال را که: «یک پزشک هنگام مواجهه با یک بیمار چه باید بکند؟» را به این سوال تغییر داده است که: یک پزشک در قبال بیمار چه باید بکند که به لحاظ هزینهای کارآمد باشد. من فکر میکنم آنچه آموختهام این بوده است که ترجیحات افراد با یکدیگر متفاوت است و باید به مانند یک مساله مهندسی با آن برخورد نمود. بهداشت و درمان باید انعکاسی از تفاوت در ترجیحات افراد باشد.»
مارتین فلدستاین
فلدستاین در پاییز ۱۹۳۹ در یک خانواده یهودی در شهر نیویورک آمریکا به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد و پس از آن به آکسفورد رفت و در نهایت توانست در سال ۱۹۶۷ مدرک دکتری خود را از این دانشگاه دریافت کرده و مشغول به کار شود. در سال ۱۹۷۷ مدال جان بیتس کلارک را از انجمن اقتصاد آمریکا گرفت. طی این سالها ایدههای نظیر پازل فلدستاین-هوریوکا توسط او مطرح شد. دهه ۸۰ میلادی به مشاوره به دولت گذشت. فلدستاین که یکی از سرسختترین مخالفان کسری بودجه بود و دائما با دولت ریگان به مشکل میخورد سالها در دانشگاه هاروراد تدریس کرد و نهایتا در روزهای ابتدایی تابستان ۲۰۱۹ در سن ۷۹ سالگی در شهر بوستون درگذشت.
مالیات و شکلگیری سرمایه
۱۹۸۷
اقتصاددانها دائما درباره اهمیت انباشت سرمایه برای بالا بردن بهرهوری و رشد اقتصادی صحبت کردهاند. این کتاب زمانی توسط مارتین فلدستاین جمعآوری و ویرایش شد که او در دولت ریگان مشاغلی را بر عهده داشت. در آن زمان مسائلی بسیار حیاتی درباره مالیات و رشد اقتصادی و تشکیل سرمایه پدید میآمد که این کتاب سعی میکند پاسخها و تحلیلی از آنها ارائه کند. مسئله بسیار مهم درباره اثر حاضر این است که استفاده از عبارات پیچیده اقتصادی در آن به حداقل رسیده و داشتن دانشی ابتدایی درباره اقتصاد برای مطالعه کردن آن کافی است.