اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

دروغ می‌گویند

آینده نگر

 توماس سول اقتصاددان و نظریه‌پرداز اجتماعی آمریکایی است که بابت مطالعات گسترده‌ای که در زمینه اقتصاد سیاسی و نقش نهادهای مختلف اجتماعی طی دهه‌های فراوان انجام داده‌است، امروزه به یکی از برجسته‌ترین روشنفکران زنده محافظه‌کار در جهان تبدیل شده‌است.
گرچه سول عمدتا به عنوان یک سیاه‌پوست محافظه‌کار شناخته می‌شود خودش ترجیح می‌دهد چنین برچسبی نداشته باشد: «ترجیح می‌دهم برچسبی نداشته باشم، اما فکر می‌کنم لیبرتارین بیش از هر برچسبی به من می‌چسبد، اما در تعدادی از مسائل با جنبش لیبرتارین مخالف هستم.» سول به طور کل درباره موضوع‌های اقتصادی می‌نویسد و یکی از مدافعان رویکرد بازار آزادی به سرمایه‌داری است. سول مخالف فدرال رزرو است و به نظر او این نهاد در جلوگیری از بحران اقتصادی و محدود کردن تورم ناموفق بوده‌است. سول اندیشه‌های کارل مارکس را هم به دقت مطالعه کرده‌است و مخالفت خود را با مارکسیسم در کتاب انتقادی خود با عنوان «مارکسیسم: فلسفه و اقتصاد» (۱۹۸۵) منتشر کرده‌است.
سول کتاب سه‌گانه‌ای درباره ایدئولوژی‌های مختلف و مواضع گوناگون سیاسی نوشته‌است. در کتاب «نزاع دیدگاه‌ها» او درباره آغاز درگیری سیاسی صحبت می‌کند، در کتاب «دیدگاه برگزیدگان» دیدگاه‌های محافظه‌کار/لیبرتارین را با دیدگاه‌های لیبرال/مترقی مقایسه می‌کند و در کتاب «در جست‌وجوی عدالت کیهانی» او نیاز روشنفکران و سیاست‌مداران به ایجاد جهان‌های اتوپیایی را روشن می‌کند و در نهایت نتیجه فاجعه‌بار آن را نشان می‌دهد.
 مسئله آموزش
یکی دیگر از مسائلی که سول به شدت درباره آن می‌نویسد، موضوع آموزش است و او تقریبا در تمام دوره کاری خود درباره این مسئله نظر داده‌است. به نظر سول نظام آموزشی ایالات متحده نیازمند اصلاحاتی اساسی است. او در کتاب جدید «مدرسه‌های چارتری و دشمن‌هایشان» (۲۰۲۰) نتایج آموزشی کودکانی که در مدارس چارتری درس می‌خوانند را با مدارس عادی مقایسه می‌کند. مدارس چارتری به آن دسته از مدارسی در پایه‌های ابتدایی و متوسطه می‌گویند که از شاگردانی که در امتحانات اجباری دولتی شرکت می‌کنند، شهریه و هزینه‌ای دریافت نمی‌کنند.
سول در پژوهش خود ابتدا توضیح می‌دهد که نیازمند یک روش‌شناسی برای انتخاب کردن دانش‌آموزان قابل مقایسه هستیم که هم وجوه نژادی را پوشش دهد هم وجوه اقتصادی و اجتماعی را. پس از این مسئله او یافته‌های خود را ارائه می‌کند. به نظر سول و طبق یافته‌های او مدارس چارتری به طور کل به شکل قابل توجهی عملکرد بهتری از حیث خروجی آموزشی نسبت به مدارس معمولی دارند.
از نظر سول آموزش برای افراد جوان هم اهمیت خاصی دارد. او می‌گوید که بسیاری از مدارس در زمینه آموزش کودکان ناموفق هستند. این مسئله دلایل مختلفی دارد که از بین آن‌ها می‌توان به شلختگی برنامه آموزشی اشاره کرد و این نکته که اتحادیه‌های آموزشی پول ناعادلانه‌ای از مدارس در می‌آورند و بسیاری از مدارس تبدیل به مونوپلی‌هایی برای بوروکراسی‌های آموزشی تبدیل شده‌اند.
سول در کتاب «آموزش: فرضیات در مقابل تاریخچه» (۱۹۸۶) وضعیت آموزش در مدارس و دانشگاه‌های آمریکا را تحلیل می‌کند. او به طور مشخص تجربه افراد سیاه‌پوست و دیگر گروه‌های قومیتی را در نظام آموزشی آمریکا بررسی می‌کند و عوامل و الگوهای نهفته در پشت شکست و موفقیت این مسئله را شناسایی می‌کند.
دلیل اصلی این شکل از پژوهش‌های سول این است که او به بسیاری از باورهای عمومی رواج پیدا کرده از سوی روشنفکران و رسانه‌ها بد بین است. برای مثال به نظر سول نژادپرستی سیستمی مورد سنجش قرار نگرفته‌است و این مسئله یک فرضیه پرسش‌ برانگیز است که به شکل پروپگاندا به خورد مردم آمریکا داده شده‌است. سول در این‌باره می‌گوید: «نژادپرستی سیستمی هیچ‌ونه معنایی ندارد که بتوان آن را مشخص کرد و به شکلی سنجید که معمولا تمام فرضیه‌ها مورد سنجش قرار می‌گیرند. به نظرم این عبارت یکی از هزاران عباراتی است که حتی مردمی که از آن استفاده می‌کنند درکی روشن از آن‌چه می‌گویند، ندارند.»
سول در بسیاری از کارهای خود این تصور را به چالش می‌کشد که پیشرفت سیاه‌پوستان ناشی از برنامه‌ها و سیاست‌های مترقی دولت است. او ادعا می‌کند که بسیاری از مشکلاتی که مربوط به سیاه‌پوستان در جامعه مدرن است، منحصر این گروه نژادی نیست، حتی اگر تنها گروه‌های قومیتی گوناگون آمریکا را در نظر بگیریم. در مقایسه با پرولتاریای روستایی که به خاطر فرایند شهری‌سازی هم دچار مشکلاتی شد هم وضعیت سیاه‌پوستان چیزی خاص نیست.
همین مسائل باعث شده‌اند که امروزه سول به یکی از جذاب‌ترین چهره‌های روشنفکری جهان تبدیل شود. حمایت تقریبا سرسختانه او از ترامپ در مقابل کلینتون و حتی بهتر دانستن وضعیت دولت ترامپ نسبت به دولت اوباما هم یکی دیگر از مسائلی است که طی چند سال اخیر او را در ۹۰ سالگی بسیار در صدر اخبار قرار داده‌است.
 
توماس سول
توماس سول ابتدای تابستان ۱۹۳۰ در شهر گاستونیای آمریکا به دنیا آمد. زمانی که خردسال بود پدرش را از دست داد و با مادر خدمتکار و ۴ فرزند دیگر زندگی را ادامه داد. او پس از شرکت در جنگ کره به دانشگاه هوارد رفت که بیشتر یک کالج سیاه‌پوستی در نظر گرفته می‌شد و پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۵۸ به دانشگاه کلمبیا رفت تا کارشناسی ارشد خود را بخواند. زمانی که در دهه سوم زندگی‌اش بود بیشتر به اندیشه‌های مارکسیستی گرایش داشت اما رفته‌رفته از این نظرها دور شد به اقتصاد بازار آزادی نزدیک شد. نهایتا در سال ۱۹۶۸ موفق شد از دانشگاه شیکاگو دکتری خود را دریافت کند. دلیل رفتنش به دانشگاه شیکاگو هم این بود که جرج استیگلر به تازگی از دانشگاه کلمبیا به این دانشگاه رفته‌بود. سول طی ۵ دهه اخیر به تدریس در دانشگاه‌های گوناگونی نظیر دانشگاه کرنل و کالیفرنیا مشغول بود و یکی از شناخته‏شده‌ترین اساتید اقتصاد دانشگاه استنفورد است.
——– ———–
باکس کتاب
عنوان: حقایق و مغالطات اقتصادی
سال: ۲۰۰۸
سول در این کتاب مشهورترین مغلطه‌هایی که مربوط به عرصه اقتصاد و اجتماع هستند را برملا می‌کند و جای آن‌ها را با حقیقت‌هایی که پشتوانه داده‌ای دارند پر می‌کند. این کتاب با زبان بسیار ساده‌ای نوشته شده‌است و خواننده آن نیازمند هیچ‌گونه دانش پیشینی درباره علم اقتصاد نیست. بسیاری از مغلطه‌هایی که از سوی سول مورد نقد قرار گرفته‌اند از سوی رسانه‌ها و سیاست‌مداران تبلیغ شده‌اند که از بین آن‌ها می‌توان به مشکلات زندگی شهری، تفاوت درآمد، تفاوت اقتصادی زنان و مردان اشاره کرد و جدای از آن‌ها مغلطه‌هایی درباره آکادمی، نژاد و کشورهای جهان سوم هم مورد اشاره سول قرار گرفته‌اند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن