داستان تکاندهنده
ترجمه: نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست
آیا میتوانید به این پرسش پاسخ بدهید: «کشوری که در حال غرق شدن است، چطور میتواند خودش را نجات دهد؟» بسیاری از جزیرهها در کشورهایی که به صورت مجمعالجزیره هستند در حال محو شدن و رفتن به زیر آب هستند. مشکل اینجاست که وقتی منطقهای به وسعت یک جزیره به زیر آب میرود، جمعیتی زیاد که ساکن آن جزیره هستند باید جابهجا شوند در غیر اینصورت غرق خواهند شد.
غرق شدن جزیرهها و جابهجایی مردم از ترس و نگرانیِ غرق شدن، شبیه به داستانهای تلخ و اثرگذاری است که تنها در کتابها خواندهایم. اما این اتفاق میافتد بدون اینکه دولتها بتوانند کاری برایش کنند. فیجی یکی از نقاط جهان است که مردم نگران غرق شدن آن هستند. اما هنوز دولت قانع نشده که شرایط واقعا خطرناک است و باید فکری برای آن کرد.
البته برخی دولتها مطالعاتی را انجام میدهند و با تکیه بر آنها میگویند وضعیت بحرانی نیست. برای مثال در فیجی مطالعاتی در مورد زمینها صورت گرفتهاست که نشان میدهد تنها ۱۴ درصد از اراضی در این منطقه کوچک شدهاند. حتی بخشی از این مطالعه نشان میدهد که ۴۳ درصد از اراضی، بزرگتر هم شدهاند. به همین خاطر است که دولت وضعیت را اضطراری تشخیص نمیدهد. اما تغییر سطح آب دریا و هجوم آن به خانههای مردم، مسئلهای است که بسیاری از شهرها و ساکنان آنها را تهدید میکند. برای بسیاری از دولتها و مقامات دولتی، سخن گفتن از این خطرات شبیه به قصهها و داستانهای احساسی است و به همین خاطر توجه کمتری به آن نشان میدهند.
واقعیت این است که روایتهای عاطفی و احساسی هم کارکرد خودشان را دارند. قصه انسانهایی که خانههای خود را به دلیل رفتن به زیر آب از دست دادهاند در اوج احساسی بودن، نوعی زنگ هشدار برای آینده است، بهویژه برای کشورهایی که شهرهای ساحلی و نزدیک به آبِ بسیاری دارند. اینها همگی بخشهایی از تهدیدهای تغییرات اقلیمی برای زمین و ساکنانش است.
*خشم طبیعت قطعی است
تغییرات اقلیمی به خوبی نشان میدهند که باید بودجههای دولتی برای مقابله با این مشکلات اختصاص داد. واقعیت این است که به زودی برخی کشورها به کلی قابلیت زیست را در خود از دست میدهند. گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی شرایطی را ایجاد میکند که دیگر نمیتوان در آنها زندگی کرد. این حرفها به قدری تکاندهنده است که نمیتوان آنها را باور کرد. اما همانطور که عدهای زیادی، از خانههایشان دل کندند و به نقاط دیگری از زمین پناه بردند صرفا به این خاطر که آب خانههایشان را غرق کرده بود، قابل درک است که کشورهایی به کلی غیر قابل زیست شوند و مردم نتوانند در آنها زندگی کنند.
افزایش سطح آب دریاها میتواند منجر به موجها و سونامیهای شدیدی شود که خطرش همه خانههای ساحلی را تهدید میکند. مروری بر وضعیت آبوهوایی نشان میدهد تعداد طوفانها و موجهای ویرانگر طی سالهای گذشته افزایش یافتهاست. اما به دنبال موجهای ویرانگر دریا، اتفاقاتی میافتد که جای تامل دارد. موج دریا با خودش آب دریا را به زمینهای کشاورزی میبرد. این آب به دلیل شوری، زمینها را شور میکند و در نتیجه زمین مرغوبیت خاک و قابلیت کشت خود را از دست میدهد. همانطور که آدمها تحمل شوری را ندارند، گیاهان هم نمیتوانند شوری را تحمل کنند.
تغییر الگوی آبوهوا میتواند منجر به بروز پدیدههای سهمگینی شود که جابهجایی انسانها را به دنبال خواهد داشت. بسیاری از ساکنان جزیرهها به دلیل اثرات تغییرات اقلیمی بر خانه و زندگیشان، به ناچار راه جابهجایی را در پیش گرفتهاند. آنها به کشورهای مختلف مهاجرت میکنند و خودشان به عاملی برای ایجاد تغییرات اقلیمی تبدیل میشوند.
جابهجایی انسانها در سطح گسترده، بسیاری از تحلیلگران را با این پرسش مواجه کردهاست که چطور میتوان در شرایط سخت اقلیمی، افراد را با حفظ کرامت انسانیشان جابهجا کرد؟ بسیاری از مواقع، افراد وقتی به شهر یا کشور دیگری میروند، نگاه مردم بومی به آنها چندان مطلوب نیست. اینها جزو مواردی هستند که باید برای آنها اندیشید. به هر حال تغییرات اقلیمی در زمین در حال رخ دادن است و همراه با خود بحرانهای زیادی را ایجاد کردهاست. در این شرایط، باید برای آن آماده شد. انسانها زمان زیادی ندارند، طبیعت سر ناسازگاری برداشته و دیر یا زود همه را ملزم به جابهجایی خواهد کرد. این اتفاق قطعا میافتد.