جنگهای شمالی
اکونومیست/ ترجمه نسیم بنایی/ آینده نگر
از زمان قدیم، یعنی دوران جنگ سرد، یکی از نقاط قوت روسیه، یا همان شوروی سابق، نیروی دریایی این بلوک بود. همین مسئله باعث شدهبود که درگیری دریایی، پس از کورس هستهای، دومین درگیری مهم بین این دو بلوک باشد. گویا نبرد دریایی هنوز هم نهتنها تمام نشده، بلکه در حال پیدا کردن ابعادی جدید است.
دریای بارنتز جایی مهمانپذیر نیست. یک مامور زیردریایی بدشانس بریتانیایی که طی جنگ سرد در این منطقه خدمت میکرد در خاطرات خود نوشته: «دائما توفان برف میآمد و ساعتها زمین را در اختیار خود میگرفت. دائما توفان بارانی را به سمت ما پرتاب میکرد که پیش از رسیدن به صورتمان تبدیل به یخ میشد.» ناوها آمریکایی و بریتانیایی از دهه ۸۰ به این سو در این منطقه رزمایش نداشتهاند، اما همین یک ماه پیش بود که دوباره به آن نقطه از زمین برگشتند.
در روز اول ماه می، ناوگانی از دو تخریبچی، یک زیردریایی هستهای، یک کشتی حمایتی و یک هواپیمای گشتزن دریایی دوربرد آمریکایی، به اضافه یک ناوچه بریتانیایی، مهارتهای شکار زیر دریای خود را در آبهای دریای نروژ به تمرین گذاشتند. این مسئله چیزی غیرعادی نیست؛ ناتو طی سالهای اخیر دوباره سراغ علاقههای جنگ سردی خود در قطب شمال برگشته. برای مثال، در سال ۲۰۱۸، یک حامل کشتی آمریکایی برای اولینبار طی ۳۰ سال اخیر، به منظور یک رزمایش بزرگ در نروژ، وارد دایره قطبی شد.
اما در روز چهارم ماه می، بعضی از آن کشتیها از جمع جدا شدند و با پیشروی بیشتر به سمت شمال وارد دریای بارنتز شدند و همراهشان یک ناوشکن سوم هم رفت و تا روز هشتم می در همانجا ماندند. نیروی دریایی روسیه که ناوگان نیرومند شمالیاش در سورومورسک پایگاه دارد و همان نزدیکیهاست، پیشاپیش مورد اطلاع قرار گرفتهبود، اما با اینحال با رزمایش زنده اژدرهایش از ملاقاتکنندهها پذیرایی کرد.
که چه؟
این تصمیم برای فرستادن ناوچهها بیش از حد جسورانه بود. یکی از اهداف این مسئله این بود که نشان دهند کووید -۱۹ شمشیرها را کند نکرده، گرچه باعث شدهبود یک ناو هواپیمابر آمریکایی و یک ناو هواپیمابر فرانسوی زمینگیر شوند. هدف دیگر این بود که نشان دهند حرکت در این منطقه آزاد است، گرچه قوانین مسیر دریای شمال را روسیه گذاشته که حد فاصلی مهم بین دریای بارنتز و اقیانوس آرام است. مسئلهای که در این میان نباید فراموش کرد این است که آب شدن یخها باعث شده حمل و نقل در این فواصل آسانتر از قبل شود. البته رزمایش ماه پیش در مسیر دریای شمال اتفاق نیفتاد، اما به هر حال احتمال دارد در آینده نزدیک این اتفاق بیفتد.
مسئله گستردهتر و عمیقتر این است که اساسا قطب شمال، تبدیل به عاملی مهم در برنامههای دفاعی ناتو شده. روسیه ناوگان شمالی خود را به شدت افزایش دادهاست و طی سالهای اخیر فعالیت زیردریاییهای این کشور به بیشترین حد خود از زمان جنگ سرد به این سو رسیده.
این چالش برای همه طرفین درگیر بسیار آشناست. در زمان جنگ سرد هم، ناتو و متحدانش، در یک فاصله مشهور به شکاف گیوک، خود را مستقر کرده بودند که بین گرینلند، ایسلند و بریتانیا کشیده شدهبود و تمام این مسیر را با پستهای شنود زیردریایی پر کردهبودند. حالا گویا دوباره ناتو علاقمند به سرمایهگذاری در این مسیر شده و قصد دارد با استفاده از آن، قابلیتهای ضددریایی خود را بیشتر به کار بگیرد.
وظیفه اصلی زیردیاییهای روسی، دفاع است. اما دفاع در اعماق شاید کفاف ندهد. نسل جدیدی از موشکهای مستقر بر کشتی روسی، که قادرند به کشتیهای ناتو حمله کنند، از دید ناتو تهدیدی بزرگ به حساب میآیند. نگرانیهایی مشابه باعث شدند که دولت ریگان رویکرد تهاجمیتر در دریا به خود گرفته و نیروهایی را به این منطقه بفرست. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی یا حتی خود سیاستمدارها میگویند وضعیت کنونی بیش از پیش در حال شبیه شدن به دهه ۸۰ میلادی است. گویا راهبرد جدیدی روی میز قرار گرفته که طی آن غربیها ترجیح میدهند در خود شمال سراغ روسیه بروند، تا اینکه در جنوب با این کشور درگیر شوند.