اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

اهداف خصوصی سازی در ایران واقع بینانه نبود

خصوصی سازی برای اولین بار توسط آلمان و با واگذاری بخش قابل توجهی از سهام شرکت فولکس واگن در سال ۱۹۵۷ میلادی آغاز شد. پس از آن، خصوصی سازی مخابرات انگلیس در دوره مارگارت تاچر در سال ۱۹۸۰ میلادی انجام شد و بانک های بزرگ فرانسه هم توسط ژاک شیراک در همین سال ها به بخش خصوصی رسید. پس از این، خصوصی سازی در اروپا، کشورهای آمریکای جنوبی، آسیا و آفریقا ادامه یافت و به یک پدیده بزرگ اقتصادی در دهه های اخیر تبدیل شد. اکنون خصوصی سازی از ارکان سیاست عمومی دولت ها در کشورهای درحال توسعه است.
نرخ بالای بیکاری، پایین بودن بهره وری، عدم توازن در تراز پرداخت ها، کسری بودجه دولت ها، کم بودن وصول مالیات از شرکت های دولتی به دلیل فقدان کارایی در فعالیت های اقتصادی دولتی و مواردی از این دست، از جمله مهم ترین عوامل گرایش کشورها به خصوصی سازی است. کارایی بالاتر، بهبود مزایای فناورانه، توسعه بازار سرمایه، مهار تورم، واقعی شدن هزینه خدمات و محصولات ارائه  شده و افزایش درآمد دولت از اهداف اصلی در خصوصی سازی است.
خصوصی سازی به روش های مختلفی انجام می شود که از جمله آن فروش سهام به عموم مردم، مذاکره و مزایده به سرمایه گذاران خاص، روش قرارداد، فروش سهام به مدیریت و کارکنان، خصوصی سازی از طریق کوپن، فروش دارایی ها و اموال شرکت، تجدید ساختار و تفکیک واحدهای دولتی و سرمایه گذاری جدید بخش خصوصی در واحدهای دولتی است.
یک بررسی ایرانی، روند خصوصی سازی در ایران را با کشورهای انگلستان، آلمان، ایتالیا، فرانسه، ترکیه، مالزی، چک، لهستان، شیلی،  در شش شاخص اهداف، روش ها، برنامه ریزی، آماده سازی، فرهنگ سازی و آموزش و هم چنین آثار و پیامدهای آن بررسی کرده است. یافته ها نشان می دهد در ایران هشت هدف برای خصوصی سازی تعریف شده که بسیار ایده آل گرایانه و گسترده است. این باعث شده میزان موفقیت ایران نسبت به کشورهایی که اهدافی مثل محدود کردن دامنه فعالیت های اقتصادی دولت، کاهش بار مالی و رقابت پذیری را دنبال می کردند، کمتر شود. اهدافی که در دیگر کشورها برای خصوصی سازی دنبال شده ملموس و اقتصادی بوده درحالیکه در ایران هدفگذاری نامناسب و دنبال کردن اهدافی مثل تشویق اقشار مردم به پس انداز و سرمایه گذاری یا گسترش مالکیت در سطح عموم مردم به منظور تامین عدالت اجتماعی، خصوصی سازی را به بیراهه کشانده است.
 از سوی دیگر ایران در روش های خصوصی سازی هم با دیگر کشورها تفاوت هایی دارد. از جمله آن بازگرداندن شرکت ها و اموال مصادره شده به صاحبان قبلی است که در ایران انجام شده است. هم چنین کیفیت روش های واگذاری مشابه هم در ایران محل تردید است. برای مثال مذاکره یکی از این روش هاست، اما سازوکار پیاده سازی آن در ایران متفاوت از سایر کشورها بوده است. به طوری که ایران از ظرفیت این روش در خصوصی سازی به شکل حداقلی بهره برده و برخلاف سایر کشورها، روش مذاکره در ایران مشروط به ادامه عملیات شرکت، حفظ اشتغال و افزایش سرمایه گذاری جدید نبوده است.
نکته دیگر استفاده از ظرفیت بورس در ایران برای خصوصی سازی و تفاوت آن با سایر کشورهاست. بورس در ایران در عمل در جذب سرمایه خارجی موفق عمل نکرده است. درحالیکه بسیاری از کشورهای موفق در خصوصی سازی از مسیر بازار بورس سرمایه خارجی جذب کردند. در مجموع می توان گفت خصوصی سازی در ایران از نظر شکل و قالب با روش های خصوصی سازی سایر کشورها شباهت های زیادی دارد اما از نظر محتوا با سایر کشورها فاصله قابل توجهی داشته است.
برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی وجوه افتراق و اشتراک خصوصی سازی در ایران و کشورهای منتخب را بخوانید. این مقاله در نشریه بررسی های بازرگانی در خرداد و تیرماه سال ۱۴۰۰ منتشر شده است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن