موج ناامیدی در فضای کارآفرینی از بین میرود؟
در یک سالونیم گذشته، دو موضوع عمده به جو ناامیدی بین کارآفرینان کشور دامن زده است.
موضوع نخست التهابهای بینالمللی بود که با خروج ایالات متحده امریکا از برجام برای ایران پیش آمد و موضوع دوم تلاشهای دولت برای اجرای تغییراتی در داخل و به باور خود دولت، اصلاحاتی در فضای اقتصاد است. اعلام نرخ ۴۲۰۰ تومان برای دلار، تلاش برای نظارت بر نقلوانتقالات ارزی با اعمال سیاستهایی خاص، کم آمدن ارز و سهمیهبندی آن از مهمترین تلاشهای دولت در فضای اقتصادی کشور بود که کار را برای کارآفرینان سختتر کرد.
تصمیمهای خلقالساعه دولت، اوضاع را در سال گذشته روز به روز برای کارآفرینان دشوارتر میکرد و کار به جایی رسیده بود که بهطور روزانه شاهد اجرای مقررات تازهای بودیم و باید کسبوکار را با آن مقررات سازگار میکردیم بدون اینکه فرصتی وجود داشته باشد. شرایط یک سال گذشته در فضای کارآفرینی کشور به اندازهای ناامیدکننده بود که کارآفرینان و فعالان اقتصادی از گلایه و شکوه مداوم به بیحسی در اینباره رسیدند و اینکه به واقع کاری از دست کسی بر نمیآید. سال گذشته ترخیص کالایی که پس از ثبت سفارش در بدترین حالت ۳ ماهه از گمرک بیرون میآمد، بیش از ۱۰ ماه طول کشید درحالیکه درآمد یک واردکننده و پرداخت هزینههای کاری او منوط به واردات و فروش کالا است. یک مورد دیگر از مقررات غیرکارشناسی شده سال گذشته تعیین سقف برای واردات بود. براساس تصمیم دولت شرکتها باید براساس میانگین واردات خود در دو سال قبل از سال ۹۷، کالا وارد میکردند. دلیل این تصمیم صرفهجویی ارزی بود اما بهدلیل توجه نکرد به دیگر پیامدهای آن، بعضی کالاها کمتر وارد شد و قیمتها در بازار داخل رشد کرد. بهعنوان مثال، در صنف گازهای فشرده و گاز هلیوم یک کالای اساسی است که نرخ هر سیلندر این گاز در اردیبهشت سال گذشته ۷۰۰هزار تومان بود، اما بهدلیل سیاستهای وارداتی دولت، اکنون نرخ هر سیلندر به ۵میلیون تومان رسیدهاست. فشار این رشد نرخ به مصرفکننده این کالای اساسی وارد میشود دولت هم جز آن است. مشتری عمده این گاز، شرکتهای نفتوگاز و پتروشیمی دولتی است و این یک خودزنی اساسی برای دولت است. از این گاز برای آنالیز مواد در آزمایشگاهها استفاده میشود و اگر در سالهای گذشته بنزین را ۲۰بار آزمایش میکردند، اکنون با رشد نرخ گاز هلیوم آن را ۱۰بار آزمایش میکنند و کیفیت محصولات بهطور زنجیروار کاهش پیدا میکند. در چنین شرایطی که عرصه در فضای بینالمللی روز به روز بر فعال اقتصادی ایرانی تنگتر میشود و تصمیمهای دولت هم کار را برای او سخت میکند، کارآفرینانی که روح بزرگی دارند، میتوانند بر فضای ناامیدکننده کنونی غلبه کنند. چنین افرادی کمیاب هستند و حتی اکنون مدیران عاملی را میبینیم که نمیتوانند به کارمندان خود روحیه بدهند. زمانی که دستمزدها به موقع پرداخت نمیشود و درآمد کارکنان به یکسوم ارزش سال گذشته رسیده است، روحیه دادن سخت است. در این بین دو نکته بهعنوان دستاویزی برای امید به جامعه و فضای کارآفرینی کشور وجود دارد. نکته نخست این است که تلاشهای دولت برای گفتوگو با جهان به ثمر بنشیند و نکته دوم، توجه بیشتر دولت به حرف بخش خصوصی پیش از وضع قوانین است. اگر دولت پیش از تصمیمگیری با تشکلهای تخصصی مشورت کند، بسیاری از مشکلات ناشی از اجرای تصمیمهای غیرکارشناسی شده ایجاد نمیشود. قانون ممنوعیت واردات کالای خارجی که تولید مشابه داخل با کیفیت یکسان دارد، از جمله مثالهای روشن توجه نکردن به نظر تشکلهای تخصصی و بروز مشکلات بسیار در فضای اقتصادی است. در صنف گازهای فشرده، ۳۰ مدل سیلندر گاز وجود دارد که فقط یک مدل آن در کشور تولید میشود درحالیکه دولت واردات انواع آن را ممنوع کرده است. واردات انواع گاز مجاز است اما زمانی که نمیتوانید سیلندر یا ظرف حاوی گاز را وارد کنید، چگونه میخواهید گاز بخرید و به کشور بیاورید؟ این درحالی است که دولت میتوانست پیش از اجرای این قانون که همه فعالان اقتصادی با نفس آن موافق هستند با تشکلهای بخش خصوصی مشورت کند و جلوی تحمیل زیان به فعالان بخش خصوصی و تحمیل هزینههای گزاف به خود و اقتصاد کشور را بگیرد.
مهراد عباد – عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران