سرنوشت ما در دست کیست؟
آینده نگر
کلارنس ادوین آیرز یکی از چهرههای بسیار شناختهشده مکتب اقتصاد نهادگرای تگزاس در اواسط قرن بیستم است. ایدههای آیرز تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر تورستن وبلن و جان دیوی بود. میتوانیم او را بهانهای کنیم برای مرور کردن نسبتا کامل اقتصاد نهادگرا؛ پس، از این به بعد به بررسی مفهوم اقتصاد نهادگرا خواهیم پرداخت.
اولین پرسشی که درباره اقتصاد نهادگرا باید مطرح کنیم این است که اساسا نهاد چیست و چه معنی و مفهومی دارد. این پرسشی است که آقای محمود مشهدی، دارای دکتری اقتصاد از دانشگاه تهران در پژوهش خود مطرح کرده و به منظور پاسخ دادن به آن متنی را که در ادامه میخوانیم ارائه کردهاست:
«نهادها مهم هستند، این جملهای است که این روزها به کرات در متون اقتصادی مشاهده میکنیم، اما برخی از اندیشمندان اقتصادی بیش از یک قرن پیش به این حقیقت اشاره کردهاند. آنها با طرح این ادعا که اقتصاد مرسوم نهادها را نادیده گرفته است، یک پارادایم جدید را در علم اقتصاد با عنوان اقتصاد نهادگرا خلق کردند و براساس آنچه در مانیفست خود مطرح ساختند، این پارادایم تنها راه رسیدن به نظریه درست بود. اینکار موجب شد نهادها بهشدت در مرکز توجه اقتصاددانان قرار گیرند. در نتیجه، معنا و مفهوم این پدیده به یکی از مهمترین موضوهای در علم اقتصاد تبدیل شد. در واقع، نکته کلیدی این بود که پارادایم جدید در حال معرفی یک عنصر حیاتی بهعنوان اصلیترین واحد تحلیل بود که بهخوبی میتوانست بنای اقتصاد متعارف را ویران سازد.
اکنون که بیش از صد سال از آن روزگار میگذرد، تلاشهای ارزشمند فراوانی برای گنجاندن نهادها در تحلیلهای اقتصادی صورت گرفته است. گرچه این تلاشها همگی ارزشمند بودهاند، اما تا حدی موجب پیچیدهتر شدن موضوع شدهاند. البته، همانطور که جان آر کامنز اشاره میکند، از همان نخستین مراحل تکامل اقتصاد نهادگرا، این مفهوم پیچیده بود، اما با ظهور اقتصاد نهادگرای جدید، پیچیدگیهای بیشتری ایجاد شد. از اینرو، پرداختن به معنا و مفهوم نهادها و رابطه آن با افراد میتواند حایز اهمیت باشد. یکی دیگر از موضوعهایی که این مقاله قصد دارد بر آن پرتو افکنی کند، نقش نهادها در مناسبات اقتصادی است. سرانجام، مقاله بر یک پرسش مهم و اغلب مورد غفلت متمرکز خواهد شد، به عبارت دیگر، این پرسش که چرا اقتصاد مرسوم نهادها را نادیده گرفت؟»
حالا نوبت اقتصاد است
فعالیت اقتصاد نهادگرای جدید معطوف به مطالعه نهادها است. منظور از نهادها، قواعد بازی است که شامل قواعد نوشته شده، نوشته نشده و توافقاتی است که روابط بین شرکتها و همچنین بین دولت و شرکتها را سامان میدهد. به طور کلی قانون اساسی، قوانین حقوقی و قواعد نوشته شده به همراه هنجارهای نوشته نشده و رفتارهای انسانی هستند که اقتصاد جوامع را شکل میدهند. اقتصاد نهادگرا شامل دو حوزه وسیع و مکمل میشود. تمرکز حوزه اول بر حقوق مالکیت و نقش شرکتها و سازمانها در جهت کاستن از هزینههای مبادله است، مانند آنچه که رولاند کوش انجام داد و بعدها توسط الیور ویلیامز توسعه یافت. حوزه دیگر اقتصاد نهادگرا تاکید بر نقش دولت در ایجاد نظم و کنترل بیدادگری و همچنین نقش نهادها در جهت محدود کردن دولت در استفاده از قدرتش در مصادره کردن اموال و استثمار افراد است. این حوزه با تلاشهای داگلاس نورث به جهانیان شناسانده شدهاست.
اقتصاد نهادگرا از جهت تاکید بر اهمیت منابع محدود، بازار و رقابت مانند اقتصاد نئوکلاسیک است. اما برخلاف نئوکلاسیکها در اقتصاد نهادگرا فرض بر این است که انسانها اطلاعاتشان کامل نیست ، ظرفیت ذهنی محدودی دارند و در مبادلاتشان با یکدیگر با مخاطره و عدم قطعیت مواجهند. برای کاهش مخاطرات و هزینهها، انسانها قوانین، قراردادها و هنجارها را تعبیه میکنند تا مبادلات را قابل پیش بینی تر کنند. چنین قوانین، قراردادها، هنجارها و عاداتی تاثیر زیادی بر نحوه عملکرد بازارها خواهند داشت.
نئوکلاسیکها اینگونه میپندارند که عملکرد بازار وابستگی زیادی به عواملی مانند کیفیت و کمیت منابع، سیاستهای کلان اقتصادی و تغییرات تکنولوژی دارد. اما نهادگرایان معتقدند تسهیلات و هزینههای مبادله ای که توسط نهادها ایجاد میشود تاثیر به سزایی در نحوه ی استفاده از منابع، نوع سیاستهای انتخابی و اینکه آیا از تکنولوژی جدید استفاده شود یا خیر، دارند.در واقع اقتصاد نهادگرا نگاهها را از سوی حوزه اقتصاد کلان صرف به سمت نهادها سوق میدهد.
بیوگرافی
کلارنس آیرز
آیرز در بهار ۱۸۹۱ در شهر لول ماساچوست آمریکا به دنیا آمد. پدرش یک کشیش بود. در سال ۱۹۱۲ از دانشگاه براون فارغالتحصیل شد و ۵ سال بعد، از دانشگاه شیکاگو در رشته فلسفه دکتری گرفت. سه سال پس از اخذ دکتری در همان دانشگاه مشغول تدریس بود و سپس به کالج معروف امهرست در ماساچوست رفت و تا سال ۱۹۲۳ در آنجا تدریس کرد. مهمترین جایی که او تدریس کردهاست، دانشگاه آستین تگزاس است که در این دانشگاهها یکی از دانشجویان او تالکوت پارسونز بوده. آیرز نهایتا در سال ۱۹۷۲ در نیومکزیکو درگذشت.
ماهیت رابطه اقتصاد و اخلاق
۱۹۱۷
این اثر با اینکه اولین اثر آیرز به حساب میآید، دقیقا به همان موضوعی میپردازد که در عنوانش مطرح شده. البته از آنجایی که آیرز تحصیلات فلسفی گستردهای داشته، در این اثر هم رگوریشههای فلسفی را به خوبی میبینیم. شاید عجیب باشد که کسی در قرن بیستم باز هم سراغ مسئله اخلاق و اقتصاد رفته باشد، اما اگر بتوانیم این کتاب را هم در امتداد نظریهها نهادگرایانه آیرز قرار دهیم، به خوبی متوجه میشویم که اتفاقا اخلاق میتواند یکی از حیطههای پرکاربرد اقتصاد در قرن بیستم باشد.