کرونا و راهبردِ بیراهبردی
لیلا ابراهمیان، دبیر بخش توسعه/ آینده نگر
«آرزو داشت دوباره به همان کسی مبدل شود که در آغاز اپیدمی آماده بود به یک حمله از شهر فرار کند و به دیدن کسی بشتابد که دوستش داشت، اما میدانست که چنین تحولی ممکن نیست. میدانست که طاعون در او نوعی گیجی به وجود آورده است که با همه نیروی خویش میکوشد آن را انکار کند و با وجود این مانند اضطراب گنگی در درونش ادامه مییابد.» («طاعون»، آلبر کامو، ترجمه رضا سیدحسینی، تهران: نشر نیلوفر، ص ۳۲۷)
مهمان ناخوانده روزهای پایانی بهمنماه به اعلام رسمی، مهمان ژانویه سال ۲۰۲۰ همچون طاعون، اگرچه نه به کشندگی آن، اما به همان اندازه فراگیر و نگرانکننده، همه حیات انسانی را درمینوردد و در اقصی نقاط دنیا آدمیان را مبتلا میکند، تا بار دیگر رمان مشهور «طاعون»، داستان فراگیری بیماری طاعون در شهری از الجزایر و مواجهه مردم با آن بهویژه از زاویه روایت زندگی چندین شخصیت از جمله پزشک شهر، یک روزنامهنگار، قاضی شهر و آنچه این رمان را مشابه امروز ما نشان میدهد، مورد توجه جوامع قرار گیرد و بشر به دنبال نشانههایی از پیشگوییهای «نوستراداموس» در زندگی امروز خود باشد.
بیستویکم بهمنماه بود که «سیانان» گزارش داد ویروس کرونا تاکنون بیش از ۴۰ هزار نفر را مبتلا کرده و جان بیش از ۹۰۰ نفر را گرفته است و دیگر به یک تهدید جدی برای اقتصاد جهانی بدل شده است. در اثر شیوع روزافزون این ویروس در اقصی نقاط جهان، زنجیرههای تأمین بینالمللی دچار اخلال شدهاند، تعداد مسافرتهای هوایی کاهش یافته است و حتی شرکتهای بزرگ کشتیرانی نیز به دلیل اینکه دولت پکن ورود و خروج کالا از/به چند شهر را ممنوع کرده، آسیب جدی دیدهاند. درست در همان زمان که دنیا به فکر چاره این آفت افتاده بود، اگرچه ناتوان از تدبیر بودند اما در حال تامل و تعامل، زمین سیاست در ایران شبیه به زمین فوتبال بود. مدیرعامل شرکت هواپیمایی ماهان به دیدار «چوانگ هوا» رفت و سفیر چین در توییتی با انتشار عکس مشترک، نوشت: «ایشان اعلام کردند که تمایل دارند همکاری با چین را ادامه دهند.» عدهای به فکر ورود به مجلس قانونگذاری دوره یازدهم با حذف اجباری رقیب بودند و همچنان شیوع ویروس کرونا را در ایران دور از خود میدانستند نه نزدیک به حریم امنشان. دو هفته بعد، یعنی سوم اسفندماه، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به لنز دوربینهای سیما نگاه کرد و خطاب به مردمی که پای جعبه جادویی که دیگر جادویی نیست، نشسته بودند، گفت: «کرونا کمخطرتر از آنفلوآنزاست، نگران نباشید.» سعید نمکی درست روزی که آمار ابتلای کووید۱۹ در چین ۵ رقمی شده بود و از مرز ۸۱ هزار نفر گذشته بود و بیش از ۳هزار و ۲۰۰ نفر از این تعداد مبتلا هم فوت کرده بودند، خوشبینانه و خونسرد، گفت: «نگران ویروس کرونا نباشند چون از آنفلوآنزا کمخطرتر است.» حالا نمکی اینروزها سرش شلوغ است و مدام در حال تهیه پروتکلهایی که امیدوار است به کار گرفته شود، همانها که در نتیجه نافرمانی برخی از مردم در جامعه و چندصدایی درون دولت و حاکمیت نادیده گرفته میشوند و مشکلات اقتصادی مردم به ناکامیهای او دامن میزند و البته خبرهایی هم منتشر میشود مبنی بر اینکه دولت چین در بیان آمارهایش چندان صداقت نداشت. امروز این سوغات چینی، هوای کل شهرهای ایران را مسموم کرده است و ناکارامدی در مدیریت بحران، سیاسیکاری و نگاه امنیتی به مسائل اجتماعی به گسترده شدن بحران دامن زده است. مسئولان وزارت بهداشت هم که لبخندهای خوشبینانه خود را فروخوردهاند با نگاههای هراسزده مدام به فکر تشکیل ستاد، کارگروه، نوشتن پروتکل و دستورالعمل هستند و جملههایشان، رنگ هشدار، تهدید و نگرانی گرفته است. شاید این تغییر نگاه و موضع، متوجه افشای واقعیت ادعاهای دولت چین درباره اعلام آمار واقعی از تعداد مبتلایان و متوفیان کووید ۱۹ ظرف ۴ ماه گذشته هم باشد؛ آماری که به زعم بسیاری از اپیدمیولوژیستهای جهان، حداقل ۱۰ برابر کمتر از اعداد واقعی گزارش شده است.
واقعیتی که وقتی کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آن را اعلام کرد و رفتار دولت چین با ایران و سایر کشورها در اطلاعرسانی درباره ماهیت ویروس کرونا را «یک شوخی تلخ» قلمداد کرد و گفت: «بسیاری در تمام جهان فکر کردند این بیماری مثل آنفلوآنزا است و مرگ و میر کمتری دارد و همه موارد مبتنی بر اطلاعاتی بود که از چین گزارش میشد و به نظر میرسد چین شوخی تلخی در این زمینه با همه دنیا انجام داد چون بسیاری از دادههای چین در مورد ویروس کرونا نادرست بود چنانکه یافتههای ایران که قابل اطمینانتر است، نشان میدهد که وخیمتر معرفی کردن آنفلوآنزای نوع H1N5 نسبت به ویروس کرونا از سوی چین، خلاف واقعیت بود و حتی به نظر میرسد آمارهای چین درباره اپیدمی بیماری، یک شوخی تلخ بود و حالا هم اگر در چین گفته میشود ظرف دو ماه توانستند اپیدمی را مهار کنند، باید در اینباره بیشتر فکر کرد»، اظهاراتش با واکنش سفیر چین در تهران روبهرو شد. برخی از فعالان توئیتری به طرفداری و کمک سفیر چین رفتند و هرکدام به بیانی به جهانپور تاختند و سخنگوی وزارت امور خارجه به دلداری سفیر چین پرداخت و چند روز بعد روزنامه کیهان هم از جهانپور و هرآنکس که درباره منشا ویروس چین سخن بگوید تلخ گفت و سخت تاخت. اما شاید مبتلایان به روایت آمار تنها گزاره ساده و داده ریاضی باشد که روشن است و منکران وضعیت بحرانی به آن توجه نمیکنند؛ حالا تعداد مبتلایان به ویروس کرونا به بیش از ۷۰ هزار نفر رسیده، طرح قرنطینه به روش چینی مورد تایید دولت و حاکمیت قرار نگرفته؛ الگوی اروپایی که دولت ادعا میکرد به آن توجه دارد، غایب است؛ اگر سیاست و اقتصاد توان رویارویی با قرنطینه چینی را ندارند، طرح فاصلهگذاری اجتماعی هم در نتیجه نبود زیرساختهای قدرتمند و اقتصاد بیمار و تعدد مراکز تصمیمگیری درست اجرا نمیشود. حالا این تنها حسن روحانی است که به عنوان رئیس ستاد مقابله با کرونا باید از تضادها، تنازعات و تقابلها بگوید ولی او ساکت است؛ همانطور که دربرابر علی عسکری، رئیس صدا و سیما که در ستاد مقابله با کرونا از منافع شرکت «توسکا» در برابر تبلیغ مجانی محصولات ایرانی در صداوسیما در ایام کرونا دفاع کرد و رئیس دولت سکوت کرد اما سخت تلخ. البته قبلا وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفته بود: «از ابتدای دولت دوازدهم به دو نماینده دولت «از پنج عضو» در هیئت مدیره همراه اول اعلام کردهایم که قرارداد تجاری شرکت توسکا با صداوسیما با مدل فعلی برای کسب و کارهای نوپا مضر و به لحاظ اقتصادی تماما به ضرر همراه اول است و خاتمه یابد. در مورد حقالناس کوتاه نمیآیم.»
به نظر میرسد ویروس کرونا به این زودیها از ایران نمیرود؛ نه از ایران، که از هیچ کشوری نمیرود؛ آنچه به شدت بحران دامن میزند سیاستمداران و مشی آنهاست؛ در آلمان آنگلا مرکل از مردم میخواهد عید پاک امسال در خانه بمانند تا عید پاک سال بعد را ببینند و در ایتالیا نخستوزیر از واقعیت ویروس کرونا میگوید و محبوبتر میشود؛ دموکراسی کرهجنوبی در برابر استبداد چینی قرار میگیرد و در آمریکا، دونالد ترامپ از انکار تا اضطرار پیش میرود؛ در ایران همیشه انکار و پنهانکاری تا افشای قطرهچکانی اطلاعات، گفتن و محکوم کردن گروههای سیاسی تا بدخواهی رقیب خارجی رویه مواجهه دولت با همه بحرانها شده است.
درست است که چین با اطلاعات نادرست کل جهان را فریفت و بسیاری از چهرههای سیاسی سعی کردند با ژستهای بشردوستانه، بر واقعیت انتقال ویروس توسط کارگران و دانشجویان چینی به ایران سرپوش بگذارند، اما به گفته علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزیر بهداشت «…منشأ اولیه بیماری از قم بوده که به جاهای دیگر نیز سرایت کرده، مشخص شد که علت شیوع ویروس در قم، به صورت واضح کارگران و دانشجویان چینی ساکن استان بودند که در بهمنماه، بین کشور خود و ایران، تردد داشتند.» کرونا تا اطلاع ثانوی در ایران و جهان مهمانی ناخوانده است که طاعونوار اقتصاد و سیاست را گرفتار خود کرده است تا ناکارآمدها در زمان بحران را بیشتر نمایان کند. در چنین شرایطی فاصله اجتماعی بیشتر به انزوای اجتماعی و ترس از همدیگر تبدیل شده و شاید در چنین روزهای بحرانی همه چشمها به دهان سفیدپوشان دوخته شده که خبری داشته باشند خوش و روشنفکرانی که وظیفهای چون روزهای طاعونزده رمان آلبر کامو دارند؛ آنها باید از گوشههای انزواجویانه خویش بیرون بیایند و با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. شاید آنها بتوانند چون کامو به دور از حب و بغض رهگشا باشند و روزی دیگر از لبخند تلخ و سرد وزیر بهداشت و رئیس دولت بپرسند که چرا به روزهای بحرانی وعده دادند و به موقع تدبیر نکردند؟ عدهای جز نفع گروه خود کاری نکردند، برای خیل بیکاران چه تدبیر کردند و برای همبستگی چه داشتهای به کولهبار دارند و راهبرد آنها در ایام بیراهبردی چه بود؟ در فرصتهای آرمانشهری عدهای، «ویرانشهری» دیگران چه بود؟ یا بار دیگر رئیس دولت از زیر مسئولیت خود شانه خالی میکند به بهانه نگفتن از خزانه خالی و دفاع صوری و بد از آزادی فردی که خیلی زمانها به مسلخ رفته است؛ آن زمان باید ویروس کرونا به خاک سپرده شده باشد؛ زمان نامعلوم است، هم برای ما و هم برای جهان؛ اما آنچه مشخص است اینکه باید بحران جهانی را به تدبیر جهانی حل کرد.