چرا دولتها به مسیر اشتباهی میروند؟
ترجمه: نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست
تعداد افرادی که جان خود را بر اثر ابتلا به ویروس کرونا از دست دادهاند از مرز یک میلیون نفر عبور کردهاست. شاید یک میلیون نفر هم بدون اینکه در موردشان گزارش شود، جان خود را تا کنون از دست داده باشند. سازمان بهداشت جهانی به صورت پیوسته وضعیت را رصد میکنیم، از حدود ۱۰ ماه پیش که این ویروس شایع شد تا کنون، روند ابتلا صعودی مداوم داشته و در حال افزایش است. در برخی از اقتصادهای نوظهور، کرونا بیداد میکند. در هند روزانه بیش از ۹۰هزار نفر به این بیماری مبتلا میشوند. برخی از کشورهای اروپایی هم که فکر میکردند ویروس را مهار کردهاند حالا با موج دوم آن دستوپنجه نرم میکنند. در آمریکا هم شمار فوتیهایی که به صورت رسمی اعلام شدهاند از ۲۰۰هزار نفر گذشته و به نظر میرسد بحران در حال اوج گرفتن است.
این اعداد بخشی از رنج ما را نشان میدهند. حدود ۱درصد از افرادی که به این بیماری مبتلا شدهاند و بهبود پیدا کردهاند باید با ریههای ناسالم به حیات خود ادامه دهند. در کشورهای در حال توسعه مسائلی مانند فقر و گرسنگی، شرایط را پیچیدهتر هم کردهاست. زمستان شمالی مردم را وادار میکند در خانههای خود بمانند چرا که در این فصل، ویروس به راحتی در هوای آزاد منتشر میشود. آنفولانزای فصلی هم میتواند به بار مضاعف بر نظام سلامت تبدیل شود.
اما این آمار هم خبرهای خوبی در خود دارد و هم خبرهای بد. درمانها و داروها به حدی رسیده که کووید۱۹ مانند روزهای ابتدایی، مرگبار نیست. جوامع هم در حال حاضر ابزاری برای مهار این بیماری دارند. اما همچنان بسیاری از دولتها نمیتوانند به مردم خود به درستی رسیدگی کنند. کووید ۱۹ احتمالا تا سالها به عنوان یک تهدید جدی باقی خواهد ماند. پس دولتها باید عملکرد بهتری داشته باشند.
اعداد و ارقام چه میگویند؟
بیایید با اعداد شروع کنیم. افزایش شمار مبتلایان در اروپا، بخشی از واقعیت را به ما نشان میدهد. البته افزایش چشمگیری که در حال حاضر در جهان شاهد آن هستیم به دلیل تستها و آزمایشهایی است که با سهولت بیشتری انجام میشود و در گذشته ممکن نبود. پس بسیاری از مبتلایانی که شناسایی نمیشدند اکنون شناسایی و وارد آمار میشوند. ما مدلی طراحی کردهایم که نشان میدهد اتفاقا شمار مبتلایان نسبت به گذشته کمتر شده و اوج آن مربوط به ماه می بوده که در آن روزانه ۵میلیون نفر در سرتاسر جهان مبتلا شدهاند. افزایش آزمایشهای مختلف برای تشخیص هم کمک میکند افراد زودتر شناسایی و هم زودتر معالجه شوند. به همین دلیل نرخ مرگومیر هم نسبتا کاهش پیدا کردهاست. بهعلاوه کشوری مثل هند که میانگین سنی در آن ۲۸ سال است، مرگهای کمتری را بر اثر کرونا تجربه میکند. دلیلش هم این است که این بیماری بر افراد جوان کمتر از افراد مسن اثر منفی میگذارد.
البته کاهش نرخ مرگومیر نشاندهنده پیشرفت در حوزه درمان هم هست. پزشکان در حال حاضر میدانند که اعضای دیگر بدن به جز ریهها، مثل کلیه و قلب هم در معرض خطر هستند در نتیجه زودتر علائم را شناسایی و درمان را آغاز میکنند. در بخشی از بریتانیا، ۹۰درصد از بیمارانی که از بستری میشدند از همان ابتدا باید به ونتیلاتور وصل میشدند اما تعداد آنها اکنون به ۳۰درصد از کل بستریشدگان رسیدهاست. داروهایی مثل دگزامتازون میتوانند با هزینهای کم، تا حدود زیادی بیماری را درمان کنند. به این ترتیب نرخ مرگومیر هم کم شدهاست.
برخی پیشرفتها هم در آیندهای نه چندان حاصل خواهد شد. مثلا تولید واکسن قطعی شده و احتمالا به زودی به دست مردم میرسد. اما در بهترین حالت هم همچنان این ویروس در سرتاسر سال ۲۰۲۱ هم مهمان خواهد بود و بخشی از زندگیمان را تشکیل خواهد داد. حتی در صورت تزریق واکسن کسی نمیتواند اطمینان ۱۰۰درصدی از کارکرد آن داشته باشد. در ضمن ساخت و تزریق میلیاردها دوز از واکسن کرونا هم کار سادهای نیست. بهویژه اگر با یک بار تزریق کردن، ایمنی حاصل نشود. احتمالا جنگهایی هم در این زمینه به راه میافتد.
پس فعلا و تا اطلاع ثانوی باید حالت تدافعی در برابر این واکسن داشته باشیم. آزمایش کردن و رصد بیماری هم جزو ملزومات است. فاصلهگذاری اجتماعی و روابط دولتیِ پاک جزو مهمترین موارد است. هیچ چیز رازآلودی فعلا در مورد شرایط این بیماری وجود ندارد اما باز هم برخی کشورها مثل آمریکا، بریتانیا و اسپانیا اشتباه میکنند. یکی از مهمترین مسائل هم تردیدی است که اینها بین تعطیل کردن و ماندن در خانه از یک طرف و ادامه فعالیتهای اقتصادی از طرف دیگر دارند. در واقع نمیتوانند تکلیف خود را مشخص کنند. از یکسو اولویت با اقتصاد است تا مشکلات و بحرانهای اقتصادی ایجاد نشود و از سوی دیگر اولویت با جان مردم است. دولتها باید بتوانند در این زمینه به یک تعادل معقول دست پیدا کنند. ماسکها راحت و ارزان و اثربخش هستند. پس باید اجباری شوند. فعالیت برخی اماکن تفریحی فعلا باید متوقف شود. تکلیف مدارس باید مشخص شود. همهگیری فاصله زیادی تا پایان راه دارد. دولتها باید رفتار درست را در این شرایط بیاموزند.