اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

چرا خوشحال نیستید؟

از سال ۲۰۰۰ میلادی، سازمان ملل متحد معیارهای خود برای تشخیص سطح توسعه یافتگی در کشورها را تغییر داد. در رویکردهای تازه این سازمان، پای متغیرهایی مثل نشاط، امید به آینده، خشنودی و رضایت مندی به عنوان عوامل کلیدی برای توصیف توسعه یافتگی کشورها به میان آمد. پس از این، موسسات پژوهشی بسیاری در سطح جهان، برای اندازه گیری سطح رضایتمندی مردم در کشورهای مختلف، به طور سالانه گزارش هایی را منتشر کردند که گالوپ و لگاتوم از جمله آن هاست. گزارش های این موسسات در سال های اخیر نشان می دهد سطح رضایتمندی و خشنودی در کشورهایی مثل ایران نگران کننده است.
در سال ۲۰۱۸، موسسه گالوپ، در گزارش شادکامی نوشت رتبه ایران از ۱۵۶ کشور جهان، ۱۰۶ است. نکته نگران کننده تر اینکه نمره شادی در ایران در دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ بیشتر از دوره ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ بوده که نشان می دهد، روند شادی در ایران نزولی بوده است. هم چنین گزارش موسسه لگاتوم در سال ۲۰۱۸ نشان می دهد، رتبه ایران در حوزه سرمایه اجتماعی ۵۵ و در حوزه اقتصادی ۹۴ و رتبه  کلی ایران در این رتبه بندی ۱۰۸ است. هم چنین مطابق گزارش numbeo در سال ۲۰۱۸، رتبه شهر تهران در مقایسه با شهرهای دیگر جهان از نظر شاخص کیفیت زندگی، از میان ۵۲۶ نمونه دیگر، ۴۳۳ بوده  که گویای شرایط نگران کننده کیفیت زندگی در پایتخت ایران است. اما چه دلایلی به کاهش رضایتمندی از زندگی منجر می شود؟
بررسی های مختلف نشان می دهد وضعیت درآمد و اشتغال افراد، بر میزان شادکامی آنان اثر دارد. یک بررسی در ایران با پرسش از ۱۴۲۳۹ زن و مرد ۲۰ تا ۴۰ ساله ساکن در شهرها و روستاهای کشور، به این نتیجه رسید که شادکامی ارتباط معنی داری با سطح درآمد افراد دارد و در واقع کسانی که سطح درآمد خود را خیلی بد و بد گزارش کرده اند، نسبت به دیگر افراد کمتر شاد بوده اند. هم چنین شادکامی افراد بیکار از افراد شاغل کمتر بوده است. یک پژوهش دیگر نشان می دهد افزایش سطح بیکاری و بالا رفتن نرخ آستانه ای آن، اثر منفی بر شادی مردم دارد. پیمایشی دیگر در بررسی ۳۷۸ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به این نتیجه رسیده که بین اشکال مختلف سرمایه، از اقتصادی تا اجتماعی و شادی افراد، رابطه معناداری وجود دارد.
یک پژوهش دیگر در بررسی اثر عوامل اقتصادی-اجتماعی موثر بر شادی می گوید بیکاری افراد تحصیل کرده سبب کاهش شدید شادکامی در این افراد شده است. درواقع اثر منفی بیکاری با افزایش سطح تحصیلات بیشتر شده است. هم چنین بیکاری غیرارادی افراد با تحصیلات بالاتر، عامل نارضایتی آنان و ارتباط منفی بین تحصیلات و شادی است. بیکاری تحصیل کرده ها باعث بروز افسردگی، بی هدفی، ناامیدی، بی انگیزگی و بی ارزشی این افراد شده است. نکته قابل توجه در این بین، عدم هماهنگی بین سیاست های توسعه کمی دانشگاه های کشور و سیاست های آموزشی با نیازهای بازار کار است. این ناهماهنگی به بروز آسیب های اجتماعی مختلف و کاهش میزان شادکامی در جامعه منجر شده است.
در شرایطی که نرخ تورم در کشور بیش از ۳۰ درصد و گزارش های رسمی از اشتغال، گویای افزایش سطح بیکاری است، روان  مردم بیش از همیشه به التیام بخشی نیاز دارد. اطلاع رسانی شفاف درباره دستاوردهای اقتصادی در کشور، تلاش برای بهبود وضعیت درآمدی اقشار مختلف و کاهش تورم از جمله اقداماتی است که می تواند در کوتاه مدت از آثار منفی مشکلات اقتصادی بر سلامت روان بکاهد.
برای مطالعه بیشتر مقاله «عوامل اقتصادی-اجتماعی موثر بر شادی افراد در شهر تهران: با تاکید بر بیکاری تحصیل کردگان» را بخوانید.
 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن