اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

نوآوری سهم بیشتری از اقتصاد می خواهد

آینده نگر

ماه پیش اعلام شد که تپسی به عنوان نخستین استارت آپ در فرابورس پذیرفته شده است. ورود تپسی به بازار، آغازگر چه روندی در اقتصاد دیجیتال کشور است؟
در تحلیل ورود شرکت های استارت آپی به بازار سهام، باید به نقاط اشتراک و افتراق ورود این شرکت ها با دیگر شرکت ها به بورس دقت کرد. اگر از منظر مدل سه لایه اقتصاد دیجیتالی به این مسئله نگاه کنیم، می بینیم شرکت های core service provider یعنی شرکت های هسته در حوزه خدمات دیجیتال از جمله اپراتورهای تلفن همراه، بعضی شرکت های مخابرات و شرکت هایی که  خدمات نرم افزار و میزبانی ارائه می کنند، هم اکنون در بورس حضور دارند و سهام خود را در بازار عرضه کرده اند. اما در سال های گذشته کمتر خبری از لایه های بعدیِ اقتصاد دیجیتال در بازار سهام بوده است اما اکنون به نظر می رسد از این لایه، شرکت هایی در مرحله ورود به بازار سهام قرار گرفته اند که در عمل به دیجیتالی شدن صنایع دیگر کمک می کنند. از این بخش نمایندگانی وارد بازار سهام می شوند که تپسی از جمله آن هاست. تپسی در عمل به دنبال دیجیتالی کردن صنعت حمل و نقل است بنابراین، در لایه های بعدی اقتصاد دیجیتال قرار می گیرد، یا  شرکت  استارت اپی مثل  دیجی کالا، به دنبال دیجیتالی کردن خرده فروشی است. دیگر شرکت های استارت آپی مثل کافه بازار و شیپور و … هم  دیجیتالی کردن حوزه های مشخصی از اقتصاد را دنبال می کنند.
برای حضور بیشتر شرکت های فناوری محور از این لایه از اقتصاد دیجیتال که به آن اشاره کردید، الزاماتی وجود دارد که باید از سوی مسئولان بورس درک شود؟
باتوجه به تفاوت این شرکت ها با صنایع قدیمی و شرکت های اصلی در اقتصاد دیجیتال، پذیرش این شرکت ها در بورس رویکردهای تازه ای و نگاهی متفاوت را می طلبد. نوع رشد شرکت های فناوری محور در عمل متفاوت است. ارزشگذاری این شرکت ها تا مدت ها بر مبنای رشد تعداد مشتریان انجام می شود. به دلیل  همین رشد بر پایه تعداد مشتری در نحوه فعالیت این شرکت ها، ممکن است شرکت های استارت آپی در عمل و تا مدت ها به سودآوری کافی و جدی نرسند و همین مسئله در گزارش های مالی آن ها هم منعکس می شود.
پس از اعلام خبر پذیرش تپسی در فرابورس، نظرهای کارشناسی درباره عدم وجود دارایی های مشهود هم اعلام شده بود.
بله. مسئله عدم وجود دارایی فیزیکی این شرکت ها هم مطرح است. شرکت های استارت آپی به طور معمول دارایی فیزیکی ندارند، بنابراین خریداران سهام آن ها نمی توانند روی املاک و مستغلات یک شرکت ها به عنوان دارایی آن حساب کنند. برای مثال شرکت های استارت آپی هزینه های بسیاری را برای تبلیغات صرف کردند تا مشتری آن ها را ببیند و از خدمات آن ها استفاده کند. این هزینه در راستای ارزش آفرینی این از جمله تفاوت های کار این شرکت هاست و صرف دارایی مشهود و ملموس نشده است.  وجود دارایی ها نامشهود باعث شده در دفاتر این شرکت ها در عمل دارایی ثبت نشود. بنابراین طبیعی است که نحوه فعالیت و گزارش های مالی شرکت های استارت اپی و فناوری محور در لایه های بعدی اقتصاد دیجیتال، برای بازیگران مختلف در بازارسهام ناشناخته به نظر برسد. برای ورود این شرکت ها به بورس باید راه هایی برای ثبت و ضبط دارایی آن ها یافت تا از سوی بازیگران بازار سهام پذیرفتنی شوند. در این باره شاید استانداردهایی وجود داشته که به آن چندان توجه نشده است یا اینکه باید استانداردهایی را تعدیل کرد تا ورود این شرکت ها به بورس تسهیل شود.
غیر از شرکت ها و فارغ از وضعیتی که آن ها در صورت های مالی یا دارایی های خود دارند، یا مسئولان بورس که باید مسیر را برای پذیرش شرکت های نوآور و استارت آپی تسهیل کنند، چه چالش عمده ای در روند حضور این شرکت ها در بورس وجود دارد؟
مسئله مهم تر نگاه عموم جامعه و مخاطبان در بازار سهام به کسب کارهای فناوری محور و استارت آپ هاست. باتوجه به حضور ده میلیونی خریداران سهم در بازار سهام و هم چنین دارندگان چند ده میلیونی سهام عدالت، فرصت خوبی برای شرکت های بورسی فراهم شده تا از این نقدینگی به نفع توسعه خود استفاده کنند. برای استفاده کسب وکارهای استارت آپی از این فرصت، نباید از فرهنگسازی و آموزش غفلت کرد. این مسیری است که باید در عرض ورود شرکت های استارت اپی به بازار سهام پیمود. ارکان مختلف بازار سهام، شرکت های استارت آپی و سایر ذی نفعان باید فرهنگ سازی برای شناساندن هرچه بیشتر این شرکت ها به مخاطبان در بازار سهام را دنبال کنند تا مردم آگاهانه سهام این شرکت ها را بخرند. باید درباره تفاوت های عمده شرکت های استارت آپی با سایر شرکت های بورسی اطلاع رسانی کرد. مردم باید بدانند در وهله اول، ارزش سهام این شرکت ها به روش های دیگری احصا و ارزشگذاری می شود و نوسان قیمت هم بروز می کند. بازار سهام این شرکت ها مثل همه بازارها، سود خاص خود و البته ریسک خاص خود را دارد.
*آیا تپسی یا دیگر مجموعه های استارت آپی می توانند از بورس تامین مالی کنند؟
بورس همانطور که برای صنایع مختلف و دیگر شرکت ها محلی برای تامین سرمایه بوده و هست، برای استارت آپ ها هم می تواند به عنوان منبع تامین سرمایه عمل کند. البته برای من سخت است که بگویم استارت آپ ها چراکه این شرکت ها دیگر استارت آپ نیستند. این مجموعه ها یا کسب وکارها هم به اندازه دیگر کسب وکارها فرصت تامین سرمایه از محل بازار سهام را دارند اما باید در این بین، به یک نکته مهم توجه کنیم و به چند پرسش پاسخ دهیم. تامین سرمایه شرکت های استارت آپی از بازار سهام چگونه انجام می شود؟ آیا قصد شرکت ها، افزایش سرمایه  و تامین سرمایه از محل بازار سهام است؟ در این شرایط این شرکت ها می توانند به عنوان شرکت مادر شرکت های استارت آپی سهام خود را در بازار عرضه کرده و سرمایه خود را افزایش دهند. این امکان برای آن ها وجود دارد. پرسش دوم، مربوط به ترکیب سهامداران است. آیا منظور از عرضه سهام در بورس، تغییر در ترکیب سهامداران شرکت های استارت آپی و تامین سرمایه به این روش است؟ به نظر من چنین عرضه سهامی، هیچ گاه منجر به تامین مالی نمی شود.
مسئله شفافیت و اعمال حاکمیت شرکتی در مجموعه های استارت آپی که به بورس می روند هم مطرح شده است. بعضی کارشناسان  هم تنها نکته مثبت حضور شرکت های استارت اپی در بورس را، شفافیت بیشتر عملکرد آن ها دانسته اند.
مسئله شفافیت و نظم بیشتر در مدیریت شرکت ها، خصوصیتی است که هر شرکتی بورسی به آن می رسد. شفافیت معارض تامین مالی شرکت نیست. این نظم و شفافیتی که پس از حضور در بورس از آن می گوییم، به طور حتم برای شرکت های استارت آپی رخ می دهد. شرکت ها برای تغییر مدار کار و تبدیل شدن به برندهای ملی که اثرگذاری بیشتری در اقتصاد دارند، هم چنین برای اثرگذاری بیشتر بر اقتصاد ملی و فراهم کردن فرصت سهامداری عمومی را به عنوان دارایی ملی برای مردم به بورس می آیند. تامین مالی، کاهش مالیات و … از منافع حضور در بازار سهام است که شرکت ها از آن بهره می برند.
به نظر ما پس از تپسی، کدام مجموعه استارت اپی در بازار سهام پذیرفته می شود؟
شرکت های مختلفی برای حضور در بازار سهام اعلام آمادگی کردند. به نظر من مجموعه کافه بازار پس از تپسی از همه آماده تر است. مجموعه های دیگری مثل دیجی کالا، صبا ایده، فیلیمو و شیپور آمادگی حضور در بازار سهام را دارند. هرچند ممکن است هر کدام مسائل عملیاتی و غیرعملیاتی خاص خود را داشته باشند. باتوجه به استانداردهای بازار سهام در کشور و شرایط این شرکت ها در سودآوری و ارزش آفرینی، به نظر من آمادگی حضور در بازارسهام در همه این مجموعه ها وجود دارد.
در کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال در اتاق بازرگانی تهران، چه برنامه هایی برای پیوستن هرچه بیشتر شرکت های استارت اپی به بورس دارید؟
کمسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران، از همان بدو تاسیس برای افزایش اثرگذاری نوآوری و اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی کشور تلاش کرده است. اگر بخواهیم این هدف محقق شود باید چند کار را دنبال کنیم. کار نخست، مربوط به کسب وکارهای متقدم و صنایعی است که سابقه طولانی در اقتصاد ایران دارند. سهم نوآوری در رشد اقتصادی کشور با کاهش هزینه تمام شده این صنایع محقق می شود. استفاده هرچه بیشتر از فرصت های نوآوری، به ماندگاری و تاب آوری بیشتر این کسب وکارها کمک می کند، آن هم در دنیایی که همه چیز در آن به طور مداوم در حال تغییر است.
کار دوم، افزایش اثرگذاری کسب وکارهای نوآور در اقتصاد کشور و تلاش برای افزایش سهم آن هاست. این کسب وکارهای نوآور، مجموعه های نوپا و استارت آپی و شرکت های دانش بنیان را شامل می شود. این شرکت ها کمتر از یک دهه است که در ایران شکل گرفته اند اما تا زمانی که وارد بازار سهام نشوند و روند ارزشگذاری را طی نکنند، نمی توان ابعاد اقتصادی شان را به دقت محاسبه کرد و در اقتصاد کشور هم به چشم نمی آیند. برای انجام کار دوم، تلاش کردیم مسیر ورود استارت اپ ها به بورس را تسهیل کنیم. در این مدت نشست های متعددی با ارکان مختلف بورس و وزیر اقتصاد و دارایی و دیگر ذی نفعان پیوستن شرکت های استارت اپی به بورس برگزار شد. با حمایت های ریاست اتاق بازرگانی تهران، مهندس خوانساری و پیگیری های جدی مهندس فردیس، مسئله تپسی عملی شد و امیدواریم با ادامه این حمایت ها، تعداد شرکت های نوآور و استارت آپی در بورس افزایش پیدا کند. کمسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال به هر نحو از رفتن شرکت های استارت آپی به بورس حمایت می کند، تا این روند به جریان جاری در اقتصاد ایران تبدیل شود و شرکت های ارزشمند در حوزه اقتصاد نوآوری، یکی پس از دیگری وارد بازار شوند.
 

برچسب ها

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن