منجی شرکت اینتل در نبرد هوشهای مصنوعی
علاقه امیر خسروشاهی و دو موسس دیگر استارتآپ «نِروانا» به هوش مصنوعی، مانند بیشتر عاشقان آن تحت تاثیر فرهنگ خورههای فناوری و کتابهای علمی-تخیلی یا فیلمهایی مانند ترمیناتور و ماتریکس است: «همه ما عشق فناوری بودیم و فیلمهایی درباره رایانهها ما را در خود غرق میکردند.» شوق نسبت به رایانههایی که میتوانند مانند انسان فکر کنند باعث شد خسروشاهی و دو همکار عصبشناسش بر عملکرد مغز متمرکز شوند، موضوعی که اساس پژوهشهای هوش مصنوعی هم به شمار میرود. این سه علاوه بر اشتراک در رشته دوره دکترا، در زمینه کاری هم با یکدیگر اشتراک داشتند و مسیر آنها یک بار دیگر به هم افتاده بود؛ زمانی که در شرکت کالکوم مشغول به کار شدند و در آنجا بود که صحبتهای اولیه برای ایجاد استارتآپ خود را آغاز کردند. برای آنها واضح بود که هوش مصنوعی، در قالب یادگیری عمیق، در حال جهشی سریع است و همزمان آنها بر یکی از بزرگترین چالشهای این فناوری متمرکز شده بودند: سختافزار، و به صورت ویژه ریزپردازندهها.خسروشاهی درباره آن دوران میگوید: «صحبتهای جسته و گریخته ما در کالکوم به صحبتهایی جدی درباره ساخت پردازشگرهایی برای یادگیری ماشینی تبدیل شد.» او میگوید در ابتدای ایجاد استارتآپ نِروانا همفکریهای زیادی هم با پسرعمویش دارا خسروشاهی داشته است: «…در دوران نوجوانی، دارا ما را برای ماشینسواری میبرد و واقعا رانندگیاش افتضاح بود!» عضوی از یک خانواده کارآفرینخاندان خسروشاهی در عرصه کارآفرینی ایران و جهان شهرتی انکارنشدنی دارند. امیر خسروشاهی یکی از اعضای همین خانواده مشهور و کارآفرین است که به گفته نشریه فورچون کسب و کار در خونشان جاری است. نسلهای قبل از او در ایران تا پیش از انقلاب مالکان شرکتهای بزرگ تجاری و شرکت صنعتی مینو بودند. پس از انقلاب و مهاجرات از ایران، اعضای مختلف خانواده او در شهر وستچستر نیویورک گرد هم آمدند تا باری دیگر در کشوری متفاوت در حوزههای مختلف کسب و کار و تجارت مشغول به فعالیت شوند. علاوه بر دارا خسروشاهی پسرعموی او که درحال حاضر مدیریت شرکت اوبر را به عهده دارد و پیش از آن نیز کسب و کارهای متعددی را خلق کرده بود، پسرعموی دیگرش کاوه خسروشاهی در شرکت سرمایهگذاری آلن و شرکا، و پسرعموی دیگرش مهراد در شرکت مشاور کانفیدا مشغول به کارند. فرزین خسروشاهی پسرعموی دیگر او هم در گوگل مدیریت بخش اپلیکیشنها را به عهده دارد.امیر خسروشاهی از ۹ آگوست ۲۰۱۷ معاون گروه محصولات هوش مصنوعی و مدیر ارشد فناوری گروه محصولات هوش مصنوعی در شرکت اینتل بوده است. خسروشاهی سوابق تجاری و پژوهشی متنوعی دارد. او هدایت برنامه حسگر آنالوگ نورومورفیک VLSI را در شرکت کوالکام به عهده داشته است. تا آگوست ۲۰۱۷ به عنوان معاون رئیس و مدیر گروه مرکز داده و مهندسی راهحلهای هوش مصنوعی در شرکت اینتل مشغول به کار بوده است. او همچنین در استارتآپهای موفقی مانند Xl2Web (در حال حاضر با نام Google Spreadsheets شناخته میشود) و Tellme Networks به عنوان مشاور حضور داشته است. خسروشاهی همچنین برای مدتی در شرکت گلدمن ساکس در پست قائممقامی مشغول به کار بود و تجارت مشتقات بازارهای نوظهور این شرکت را مدیریت میکرد. او همچنین در حوزههای دیگری مانند سرمایهگذاری اصلی، بازارهای سرمایه، M&A، معاملات سهام و امور مالی ساختاریافته در مقام مدیر فعالیت داشته است. خسروشاهی تز دکترای خود را با هدایت برونو اولشاوزن درباره «الگوریتمهای یادگیری بدون نظارت در مقیاس بزرگ» در دانشگاه برکلی ارائه داد. تجربیات پژوهشی او شامل عصبشناسی تجربی، بینایی ماشینی، محاسبات موازی و یادگیری ماشینی روی خوشهها و پردازندههای گرافیکی بوده است. خسروشاهی دارای لیسانس فیزیک و ریاضیات و فوق لیسانس فیزیک از دانشگاه هاروارد و دکترا در علوم عصبشناسی محاسباتی از دانشگاه برکلی است. او در حال حاضر در دانشگاه برکلی کالیفرنیا استاد مدعو است.داستان نِرواناخسروشاهی در دوران تحصیل در مقطع دکترا پژوهشهای زیادی روی تراشههای جیپییوی شرکت انویدیا انجام داد و در عین حال با شرکت نروانا در دوران استارتآپی همکاریهای نزدیکی داشت. از این رو به خوبی از ذائقه بازار تراشهها مطلع بود. خسروشاهی به خوبی میدانست که بخشی از موفقیت انویدیا مدیون ابزارهای نرمافزاری به نام CUDA است که امکان برنامه دادن به تراشهها را فراهم میکند. به این ترتیب خسروشاهی برای تراشه جدید اینتل نرمافزار MKLDNN را ایجاد کرد که به گفته خود او، نوعی بازسازی CUDA است که قرار است برای مدتی طولانی مورد استفاده قرار گیرد. او به همراه ناوین رائو، یکی دیگر از مدیران اجرایی کنونی اینتل، استارتآپ هوش مصنوعی سیستم نِروانا را راهاندازی کرد. این شرکت در نهایت به قیمت ۴۰۰ میلیون دلار توسط شرکت اینتل خریداری شد. اولین محصول مشارکت شرکت خسروشاهی و اینتل پردازشگر شبکه عصبی نِروانا اینتل بود که بعدها لیک کِرِست نامیده شد. درحالی که شرکتهایی نظیر انویدیا و زیلینکس و چندین استارتآپ دیگر چندین سال است که در حوزه یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی به شهرت زیادی رسیدهاند، اما خسروشاهی پردازشگر محصول همکاریاش با اینتل را اولین پردازشگر شبکه عصبی جهان توصیف میکند و خود و شرکتش را در این حوزه پیشگام میداند. اما نروانا چگونه تشکیل شد؟علاوه بر دارا خسروشاهی، برونو اولشاوزن استاد راهنمای امیر خسروشاهی هم او و همکارانش را به ایجاد استارتآپ نروانا تشویق بسیار کرد. با اینهمه در دورانی که همه هوش مصنوعی را غیرکاربردی تصور میکردند، جذب سرمایهگذار خود چالشی بزرگ بود. امیر خسروشاهی میگوید بعضی از نزدیکان به او میگفتند هوش مصنوعی ایده بسیار بلندپروازانهای است و شاید بهتر باشد این کار را آغاز نکنی. علاوه بر این به گفته این دانشمند ایرانی شرکتهایی که بر تولید سختافزار متمرکز باشند همواره سرمایهگذاران را عصبی میکنند و سرمایهگذاران علاقهای به سرمایهگذاری روی برنامههای آنها ندارند. اما در نهایت شرکت دیپمایند وارد میدان شد. گوگل این شرکت را در اوایل سال ۲۰۱۴، یعنی همزمان با متولد شدن نروانا خریداری کرد. در سال ۲۰۱۶ زمانی که سیستم آلفاگوی شرکت دیپمایند توانست قهرمان جهان بازی Go را شکست دهد، به شهرت جهانی دست پیدا کرد و هوش مصنوعی بهناگاه مورد توجه همه قرار گرفت. همین موضوع به نروانا کمک کرد تا توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کند و خسروشاهی و همکارانش توانستند ۶۰۰ هزار دلار سرمایه به دست آورند. مبلغی که برای خارج شدن از شغلهای پیشین و آغاز به کار جدید برایشان کافی بود. نروانا در نهایت در سال ۲۰۱۴ با کمک سرمایهای که جذب شده بود، توسط خسروشاهی و ناوین رائو تاسیس شد. در دوران پیش از شکلگیری شرکت، خسروشاهی و رائو از عبارت هوش مصنوعی برای توصیف ایده خود استفاده نمیکردند، زیرا در آن زمان هوش مصنوعی عبارت خوشایندی نبود. نوعی نقص محسوب میشد و در بهترین حالت ممکن آن را با فعالیتهای هک یا خرابکاری مرتبط میدانستند. هوش مصنوعی موضوع پژوهشی مرموز و پیچیدهای بود که در دانشگاهها و آزمایشگاهها درباره آن بحث میشد اما هیچ ارزش کاربردی، عملی یا تجاری برای آن درنظر گرفته نمیشد. در عوض در سالی که خسروشاهی و همکارش نروانا را تاسیس کردند، به لطف دیپ مایند بحث یادگیری ماشینی داغ بود، یعنی آموزش دادن مهارت حل مسئله به رایانهها. خسروشاهی و رائو در همین دوران معمولا درباره موضوع دیگری که چندان رایج و شناختهشده نبود هم صحبت میکردند: یادگیری عمیق.یادگیری عمیق شاخهای از هوش مصنوعی است که سیستمهای رایانهای را قادر میسازد عملکرد مغز انسان را به واسطه شبکههای عصبی مصنوعی که توانایی گردآوری، ضبط و پردازش دادهها و سیگنالها و سپس دستهبندی آنها به شیوهای مشابه حافظه انسان را دارند، تقلید کنند. یادگیری عمیق جرقهای بود که به کمک سیستمهای قدرتمندتر محاسباتی و موجهای جدید داده، منجر به انفجار هوش مصنوعی شد. اما یک مشکل در این میان وجود داشت. یادگیری عمیق نیازمند محاسبات بسیار پیچیدهتر و سنگینتری بود که از توان تراشههای موجودی که توسط شرکتهایی نظیر اینتل تولید میشد، خارج بود. پردازشگرهای گرافیکی ویژه بازی و کارهای گرافیکی سنگین که بیشتر آنها محصول شرکت انویدیا بودند، عملکرد بهتری در این حوزه از خود نشان میدادند. به این ترتیب غول جهان پردازشگرها خود را در میانه بازاری به سرعت در حال رشد، بیرمق و ناتوان احساس کرد. انویدیا به اندازهای سریع رشد میکرد که توانست به سرعت فضاهای ایجادشده را اشغال و خود را به عنوان شرکت فناوری هوش مصنوعی معرفی کند. یادگیری عمیق در چنگ انویدیا افتاده بود و در همین زمان بود که خسروشاهی، رائو و همکار دیگرشان بَنسل در مسیر اینتل قرار گرفتند. در سال ۲۰۱۶ خسروشاهی و بنسل به دنبال جذب سرمایه بیشتر بودند که راهی جدید برایشان باز شد. مذاکرات با شرکت اینتل به سرعت از جذب سرمایه به تملک شرکت تغییر حالت داد. خسروشاهی میگوید: «فروختن نروانا برای ما موضوعی احساسی بود زیرا این شرکت مانند فرزندمان بود.» اما در تملک یک غول فناوری درآمدن به معنی دسترسی پیدا کردن به منابع و امکانات بینهایت بود. به گفته خسروشاهی «به کار بستن امکانات و داراییهای اینتل در مسیر تولید پردازشگر فرصتی بسیار عالی بود. ما گروهی کوچک بودیم که به اینتل میپیوستیم، اما اینتل شرطی بزرگ روی ما بسته بود.» خسروشاهی چطور وارد بزرگترین شرکت سازنده پردازشگر جهان شد؟این اقدام شرکت اینتل تنها یک دلیل کوتاه و قانعکننده دارد: رقابت با شرکت انویدیا. اینتل سالها بود که در حوزه هوش مصنوعی در حال ضربه خوردن از این شرکت بود، از این رو در سال ۲۰۱۶ روی شرکت هوش مصنوعی نروانا شرطی بزرگ بست. به این ترتیب سه بنیانگذار این شرکت اولین پردازشگر هوش مصنوعی اینتل را از اساس خلق کردند. و پس از آن بود که بنیانگذاران نروانا بلندپروازیهای متواضعانه خود را بر هدایت طرحی ابتکاری متمرکز کردند که میتوانست به پیشگامی اینتل در بازار داغ پردازشگرها کمک کند. مدیرعامل اینتل، اندی گروو شعاری مشهور داشت: «تنها پارانوئیدها زنده میمانند». این شعار در دوران زندگی گروو به نوعی رجزخوانی در سیلیکون ولی تبدیل شده بود که بر اهمیت نظارت دقیق و وسواسگونه بر روندها و تهدیدهای بازار تاکید داشت. همین شعار در سال ۲۰۱۶ و پس از مرگ گروو به قلب تصمیم بزرگ اینتل برای خریداری شرکت هوش مصنوعی کوچک نروانا تبدیل شد تا بتواند در بازاری که چندان حرفی برای زدن در آن نداشت، جایگاه قابل قبولی به دست آورد. زمانی که اینتل، نروانا را خریداری کرد، درحال زمینهسازی برای ورود به میدان جنگی بود که شرکت انویدیا یکهتاز آن بود تا بتواند در سلطهای که این شرکت در حوزه پردازشگرها ایجاد کرده بود، خللی ایجاد کند. برای موفقیت در این نبرد، اینتل روی خسروشاهی و دو همکارش که موسسان نروانا بودند حساب باز کرد؛ سه دانشمند عصبشناس و عشق فناوری که اشتیاق بالایشان به هوش مصنوعی آنها را در خط اول نبرد اینتل و انویدیا قرار داد. کمی پس از ورود به اینتل بود که این سه دانشمند اولین ضربه کاری خود به انویدیا را رونمایی کردند: یک پردازشگر جدید. پردازشگر «اینتل نروانا» به اولین تراشه هوش مصنوعی تبدیل شد تا بتواند توان عملیاتی فراوان مورد نیاز برای بهره بردن از هوش مصنوعی را تامین کند. بخش هوش مصنوعی اینتل پیش از ورود خسروشاهی و همکارانش تراشههایی با قابلیت راهاندازی سیستمهای هوش مصنوعی تولید کرده بود. اما محصول اصلی که نوعی ضدحمله از سوی اینتل در بازار هوش مصنوعی به شمار میرفت، همان تراشه اینتل-نروانا بود. خسروشاهی در حال حاضر علاوه بر طراحی و ساخت تراشههای هوش مصنوعی در اینتل، مسئولیت مهم دیگری هم به عهده دارد: متمرکز شدن بر قابلیتهای مثبت هوش مصنوعی. او میگوید: «این فناوری مجموعهای از قابلیتهای مثبت و قابلیتهای منفی را در خود دارد و مسئولیت من این است که این قابلیتهای مثبت را برجستهتر و کاربردیتر نشان دهم.»