مارکس قرن بیستم
آینده نگر
پل سوئیزی، اقتصاددان مشهور مارکسیستی بود که در قرن بیستم او را میتوان به عنوان یکی از ستونهای اصلی تفسیر مارکسی وقایع دنیا در نظر گرفت. پیش از اینکه به مختصات دقیق اندیشه سوئیزی و تفاوتهایش با دیگر همتاهای مارکسیست خود بپردازیم، بهتر است سراغ سابقه بسیار جالبی که بین او اقتصاددانهای غیرمارکسی مشهور دنیا بپردازیم. در اینجا منظور یوزف شومپتر و پل ساموئلسون است.
سوئیزی به منظور بهره بردن از فردریش فون هایک به مدرسه اقتصاد لندن رفت، اما به دلیل تند بودن مباحث مختلف اقتصادی در آن فضا به مارکسیسم گرایش پیدا کرد. پس از آن به هاروارد بازگشت و در آنجا همکارانی چون یوزف شومپتر و پل ساموئلسون قرار گرفت. به نقل از گزارشی که در شماره ۴۰۱۷ روزنامه دنیای اقتصاد آمده: «او در دهه ۱۹۳۰ بیش از ۲۵ مقاله و نقد و بررسی در حوزه موضوعهای اقتصادی نوشت. سوئیزی در سال ۱۹۳۸ استاد دانشگاه هاروارد شد. سوئیزی با تدوین گفتارها و نوشتههایش کتاب دورانساز خود به نام «نظریه تکامل اقتصادی: اصول اقتصادی و سیاسی مارکسیستی» را در سال ۱۹۴۲ نوشت. پال ساموئلسون، در اواخر دهه ۱۹۳۰ مناظرهای میان شومپیتر و سوئیزی و چند اقتصاددان دیگر به راه انداخت. او این دوره هاروارد را دورهای میخواند که «غولها» در هاروارد آمد و شد میکردند. ساموئلسون بعدها نوشت: «سوئیزی بهترینی بود که دانشگاه اکستر و هاروارد میتوانستند بپرورانند. او خیلی زود جای خود را میان خوشآتیهترین اقتصاددانان نسل خودش باز کرد.» شومپیتر و سوئیزی هر دو به عملکرد نظام سرمایهداری در زمان خودشان ایراد وارد میکردند؛ با این تفاوت که شومپیتر بر این باور بود که علت اصلی، اعمال کنترلهای سیاسی بر نظام اقتصادی است؛ ولی سوئیزی ناکارآمدی نظام سرمایهداری را ناشی از تضادها و تناقضهای درونی این نظام در مراحل تکاملیاش میدانست. سوئیزی و یکی از دوستان اقتصاددانش نشریه «مانتلی ریویو» را در سال ۱۹۴۹ تاسیس کردند. نخستین شماره این نشریه در ماه مه همان سال منتشر شد. مقاله مشهور آلبرت اینشتین به نام «چرا سوسیالیسم؟» در همین شماره منتشر شد.»
سوئیزی در دنیای اقتصاد به دو دلیل نهچندان دور از هم شناخته میشود: تحلیل رقابت انحصاری و به روز کردن اندیشه مارکسی و تبدیل کردن آن به اقتصاد نئومارکسی. در زمینه اول میتوان به اکتشافات او درباره منحنی تقاضای پیچخورده انحصار چندقطبی (۱۹۳۹) اشاره کرد و مطالعهای که درباره صنعت زغال انگلستان انجام داد (۱۹۳۸) و بابتش جایزه هم دریافت کرد.
یک عمر ضدسرمایه
سوئیزی برای اولین بار در سفر به اروپا با نظریه مارکسی آشنا شد. در کتاب مشهور «نظریه توسعه سرمایهداری» (۱۹۴۲) سوئیزی اندیشه مارکسی را مجددا وارد علم اقتصاد کرد و به طور مشخص توجه بسیار زیادی را به «مسئله انتقال» مارکس و نظریه بحران او جلب کرد. پس از آن نقد کلاسیک بوم باورک بر مارکس (۱۸۹۶) و پاسخ هیلفردینگ به آن را ترجمه کرد.
در سال ۱۹۴۵، سوئیزی مجبور به ترک هاروارد شد و ۴ سال بعد نشریه مشهور «مانتلی ریویو» را راهاندازی کرد. سوئیزی در یکی از مشهورترین درگیریهای نظری زمان خود با موریس دابی به بحث پرداخت که روی کاغذ مانند خود سوئیزی یک اقتصاددان نئومارکسی بود، اما گویا درباره مسئله گذار از فئودالیسم به سرمایهداری با سوئیزی اختلاف نظر داشت. از سوی دیگر دانستن این نکته هم بد نیست که سوئیزی به نوعی مدافع تفسیر مارکسی «کمبود مصرف» است، که طبق آن به نظریهای از امپریالیسم میرسیم که نشان میدهد امپریالیسم ریشه در وابستگی دارد. سوئیزی با این نظریه سعی داشت مدیریت تقاضای کینزی را بررسی کرده و آن را به عنوان یک پیچ حیات برای سرمایهداری به کار بگیرد. دیگر آثار او که میتوان تاثیر شدیدش را مورد بحث قرار داد، «سرمایه انحصاری» (۱۹۶۶) است که توسط او و پل باران نوشته شدهاست. سوئیزی در سالهای آخر عمر در دانشگاههای کرنل، استنفورد، نیوسکول پیل و دانشگاه منچستر بهعنوان استاد میهمان درس میداد یا سخنرانی میکرد. چند اثر مهم این اقتصاددان و جامعهشناس به زبان فارسی منتشر شده است.
اندیشههای سوئیزی در دوران جنگ سرد باعث شد که دیدگاههای چپ نو تنها از ابعاد فلسفی و فرهنگی ایجاد نشوند و بتوانند نقاط ولو نامتناظر، اما همگام خود را در سپهر اقتصادی هم به خوبی پیدا کنند.
پل سوئیزی
در بهار ۱۹۱۰ در نیویورک به دنیا آمد. سوئیزی در خانوادهای به دنیا آمد که بر خلاف بسیاری از خانوادههای آن زمان دارای والدینی تحصیلکرده بود. پدرش رئیس بانک بود و مادرش فارغالتحصیل کالچ گوچر بالتیمور. سوئیزی در سال ۱۹۳۲ کارشناسی خود را از دانشگاه گرفت و پس از آن برای گذراندن دورهای یکساله به لندن رفت. پس از لندن به هاروارد بازگشت و تا سال ۱۹۴۵ در آنجا بود. راهاندازی نشریه چپگرای «مانتلی ریویو» در سال ۱۹۴۹ باعث شد که او به یکی از چهرههای شناخته شده جریان مارکسیستی آمریکا تبدیل شود و همین مسئله هم باعث شد که در دوره مککارتیسم اندکی به زندان بیفتد. سوئیزی که عمری طولانی داشت، ظهور و سقوط شوروی، دو جنگ جهانی و جنگ سرد و ظهور اینترنت را به چشم دید، در زمستان ۲۰۰۴ در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
سرمایه انحصاری
۱۹۶۶
کتابی که سوئیزی در همکاری با پل باران نوشت و برای اولینبار از طریق انتشارات مانتلی ریویو منتشر کرد. با دیدن زیرعنوان این کتاب میتوان محتوای آن را به خوبی حدس زد: «یادداشتی درباره نظم اجتماعی و اقتصادی آمریکا». این کتاب سعی کرد تا حدی که میتواند توجهها را از اقتصاد رقابتی به اقتصاد انحصاری جابهجا کند و به همین دلیل توانست تاثیر بسیار زیادی در اندیشه چپ نو در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی بگذارد. نشریه آمریکن اکانمیک درباره این اثر میگوید: «اولین تلاش جدی برای بسط مدل سرمایهداری رقابتی مارکس به شرایط جدید سرمایهداری انحصاری.»