اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

قدرت پاندا

ترجمه: نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست

 در مرکز ژ‌اپن، باغ‌وحشی وجود دارد که در آن، کمتر از ۷ پاندا زندگی می‌کنند. وقتی بچه یکی از این پانداها به دنیا آمده بود، یکی از سخنگوهای چینی که مدام در توییتر، توییت‌های ستیزه‌جویانه می‌نویسد، با لحنی احساساتی نوشت: «امیدواریم با این پاندا شاهد دوستی میان چین و ژاپن باشیم.» توییت او شاید کمی بلندپروازانه بود. البته کسی این حرف را می‌زد که جزو مقامات مهم چین محسوب می‌شود.
نیکایی توشیهیرو یکی از مهم‌ترین مقامات ژاپنی است که سال‌هاست در ژاپن فعالیت سیاسی دارد. او همیشه به دنبال دوستی با چینی‌ها بوده‌است. به تازگی او قدرت بیشتری گرفته‌است و به این ترتیب توانسته بیشتر صدای خود را به جهان برساند و بگوید به دنبال روابط دوستانه با چین است. اما این دو کشور سال‌هاست که با یکدیگر مشکلاتی دارند و دیر یا زود باید این مشکلات را حل کنند. البته اکثر ژاپنی‌ها به ویژه آن دسته که در میان قدرتمندان قرار دارند و فعالیت‌های اقتصادی انجام می‌دهند، معتقدند ژاپن باید بهتر باشد.
چین خریدار ۲۲ درصد از صادرات ژاپن است، این رقم از ۱۸ درصد آمریکا هم بیشتر است. به‌علاوه، هنگ‌کنگ هم ۵ درصد از صادرات ژاپن را جذب می‌کند. پس واضح است که ژاپن باید به فکر تعدیل رابطه با چین باشد. تحلیل‌گرانی مانند ناکانی هیروکی هم معتقدند ژاپن باید وضعیتش را در مقابل چین تغییر دهد. او می‌گوید: «آمریکا پدر و چین مادر است. ما نمی‌توانیم یکی از آن‌ها را انتخاب کنیم.» اما وضعیت در واقع شاید این‏طور هم نباشد. هیروکی تا حدود زیادی قضیه را احساسی کرده‌است.
سیاستمداران جوان عمده تمرکز خود را روی روابط سیاسی می‌گذارند اما برخی دیگر، به فکر روابط انسانی هستند. آن‌ها ترجیح می‌دهند میان انسان‌ها رابطه‌ای خوب برقرار شود. به همین خاطر است که احساساتی برخورد می‌کنند و درست به همین دلیل است که تحلیل و نظر هیروکی هم کاملا احساسی به نظر می‌رسد.
ژاپن ضربه‌های بسیاری خورده‌است، اکنون روابط سیاسی برایش اهمیت زیادی دارد و به همین خاطر باید تمرکز خود را روی روابط سیاسی بگذارد. بحث این کشور، فراتر از رابطه با چین است. پس از جنگ‌های بسیاری که اتفاق افتاد و جهان در آن درگیر شد و ژاپن هم در آن نقش داشت، این کشور تلاش کرد فضایی برای توسعه سایر کشورها فراهم کند. اما اکنون چین به یک قدرت بزرگ اقتصادی تبدیل شده‌است. ژاپن هم مسحور این قدرت شده و تحلیل‌گرش هم، این کشور را مادر خود می‌داند.
 ژاپن زیر تیغ
نیکایی توشیهیرو به دنبال قدرت فرهنگی چین است. او می‌گوید دو کشور از طریق مسائلی به جز مسائل سیاسی به یکدیگر نزدیک شده‌اند. او معتقد است در نهایت می‌توان به چینی‌ها اعتماد کرد و در نتیجه از سایر مقامات چینی درخواست کرده‌است که با چینی‌ها روابط دوستانه‌ای برقرار کنند. در میانه سال ۲۰۱۰ بود که روابط میان چین و ژاپن دچار مشکلاتی شد، در آن زمان، همین نصیحت‌ها موثر بود. دو کشور با یکدیگر وارد تنش شده بودند. چین حتی صادرات از ژاپن را ممنوع اعلام کرده بود. ژاپنی‌ها نمی‌توانند خودروهای تولیدی خود را به چینی‌ها بفروشند. اما در آن زمان هم نیکایی توشیهیرو به میدان آمد و قضیه را بهبود بخشید. او به چین رفت و مذاکره کرد. در واقع او نقش پلی میان شی جین پینگ، رئیس‌جمهوری چین و شینزو آبه، نخست‌وزیرِ آن زمانِ ژاپن را ایفا می‌کرد. بالاخره دیدار میان قدرت‌ها میسر شد و قضیه فیصله پیدا کرد.
اکنون تنش میان دو کشور چین و ژاپن دوباره در حال اوج گرفتن است. نیکایی توشیهیرو دوباره به میدان آمده و تلاش دارد روابط را حسنه کند. اما چین اخیرا اقداماتی داشته که شرایط را پیچیده کرده‌است. جداسازی اقتصاد از سیاست هم در شرایط فعلی کار ساده‌ای به نظر نمی‌آید. در واقع، چشم‌انداز رابطه میان این دو کشور کاملا تیره و تار شده‌است. به‌علاوه، آمریکا بیش از گذشته حضور دارد و تلاش می‌کند شرایط را سخت کند. در چنین شرایطی که بحث تحریم هم به میان آمده، شاید سخن گفتن از قدرت پانداها برای ایجاد صلح میان این دو کشور، قدری دور از منطق باشد. قطعا نیکایی توشیهیرو تمام تلاش خود را می‌کند تا دوباره مانند گذشته، روابط را به شکلی صلح‌آمیز درآورد اما بعید به نظر می‌رسد شرایط به این شکل ادامه پیدا کند. شاید باید در انتظار این باشیم که ژاپن بالاخره میان چین و آمریکا یکی را انتخاب کند. و این انتخاب می‌تواند اثرات زیادی بر معادلات جهانی بگذارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن