اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

علم اقتصاد همیشه شکل امروزی خود را نداشته

آینده نگر

 اگر سری به تاریخچه اقتصادسنجی بزنیم دو چهره را به عنوان بنیان‌گذاران این شاخه علم اقتصاد پیدا می‌کنیم: اولی یان تینبرگن است که پیشتر درباره او خوانده‌ایم و دومی هم راگنار فریش است. این دو نفر نه‌تنها با هم اقتصادسنجی را راه‌اندازی کردند، بلکه با هم در سال ۱۹۶۹ اولین افرادی بودند که نوبل اقتصاد را می‌برد. اگر امروزه دو عبارت «اقتصاد خرد» و «اقتصاد کلان» را به شکل جفتی جدانشدنی می‌شنوید، بد نیست بدانید که این فریش بود که این دو عبارت را برای اولین‌بار در سال ۱۹۳۳ صورت‌بندی کرد و به کار برد.
تاثیر فریش بر روی اقتصاد باعث شد که این علم به شکل علمی مدرن جا بیفتد. از کارهای او می‌توان به مقاله‌ای که در سال ۱۹۲۶ درباره نظریه مصرف‌کننده نوشت اشاره کرد زیرا این مقاله باعث شد که پژوهش‌های نوین در عرصه اقتصاد نئووالراسی صورت بگیرد. در زمینه اقتصادسنجی کارهای عظیمی از او در زمینه سری‌های زمانی و تحلیل رگرسیون خطی منتشر شدند. او در همکاری با فردریک وا نظریه فریش- وا را ارائه داد. در زمینه انحصار چندتایی یا الیگوپلی، هم رویکرد واریاسیون حدسی را توسعه داد. البته پال ساموئلسون می‌گوید که اولین‌بار فریش بود که از عبارت «مدل» به معنای مدرن اقتصادی آن استفاده کرد.
یکی دیگر از کارهای او صورت‌بندی نظریه تولید در سال ۱۹۶۵ بود. تولید یعنی فرایندی که در آن چندین ورودی مادی و غیرمادی (مانند برنامه‌ها) مختلف با هم ترکیب می‌شوند تا چیزی برای مصرف، یا همان خروجی، تولید شود. همین عمل تولید خروجی، خواه کالا خواه خدمات، است که دارای ارزش بوده و به مطلوبیت افراد کمک می‌کند. همین مسئله ساده پایه‌ای برای رفاه اقتصادی است. اگر رفاه اقتصادی و تولید به این معنا را به هم گره بزنیم، متوجه می‌شویم که هرچه فعالیت برای ارضای مستقیم و غیرمستقیم تمایلات و نیازهای انسان بیشتر شود، رفاه اقتصادی بیشتر می‌شود. تولیدات سه دسته عمومی بسیار مهم دارند: تولیدات بازاری، تولیدات عمومی و تولیدات خانوار. از همین‌جا به سادگی متوجه می‌شویم که مسئله تولید چقدر تاثیر بزرگی در صورت‌بندی ما از اقتصاد یک جامعه دارد. فریش هم در نهایت همین کار را کرد و با صورتی جدید که از نظریه تولید ارائه داد، مسیری کلی برای توضیح و توصیف و طبیعتا درک وضعیت اقتصادی یک جامعه ارائه کرد. البته مسئله تولید در تحلیل مدل‌های تولیدی هم طبیعتا به کار می‌آید و همین مسئله باعث می‌شود که این مسئله به نقطه کانونی هر دو شق اقتصاد، یعنی اقتصاد خرد و کلان تبدیل شود.
چرخه کسب‌وکار
فریش در سال ۱۹۳۳ بر روی چرخه‌های کسب و کار اثری را منتشر کرد که این اثر نهایتا به یکی از مبانی نظریه چرخه کسب‌وکار نئوکلاسیک مدرن تبدیل شد. اما اساسا چرخه کسب‌وکار چیست؟
چرخه کسب‌وکار که با نام‌های چرخه اقتصادی و چرخه تجاری هم شناخته می‌شود، حرکت رو به پایین یا رو به بالای تولید ناخالص داخلی پیرامون یک گرایش بلندمدت صعودی است. برای توضیح چرخه کسب‌وکار معمولا از عبارت «طول» استفاده می‌شود که بیان‌گر دوره زمانی است که در آن یک نقطه اوج و یک انقباض پیاپی قرار گرفته باشد. این بالا و پایین رفتن‌ها به صورت کلی شامل جابه‌جایی‌هایی در طول زمان بین دوره‌های رشد نسبتا سریع اقتصادی (یعنی انبساط) و دوره‌های کسادی (انقباض یا رکود) می‌شود.
اما شاید این مسئله برایتان پیش بیاید که چرخه‌های کسب و کار چطور اندازه‌گیری می‌شوند؟ اگر نرخ رشد واقعی تولید ناخالص داخلی را در نظر بگیریم از طریق آن می‌توان این چرخه را اندازه‌گیری کرد. گرچه کلمه «چرخه» عمدتا در این زمینه به کار گرفته می‌شود، این فراز و نشیب‌هایی که در فعالیت اقتصادی پیش می‌آید یک‌ریخت نبوده و دارای دوره‌بندی قابل پیش‌بینی نیز نیستند. معمولا برای توصیف وضعیتی که در آن یک اوج قوی و یک فرود شدید داریم از عبارت چرخه «فراز و فرود» استفاده می‌شود.
مسئله چرخه‌های اقتصادی تقریبا از همان ابتدای شکل‌گیری علم اقتصاد به معنای امروزی آن همراه این علم بوده. تقریبا به طور قطع می‌توان گفت که اولین شاهد مثال این نظریه بحران مالی ۱۸۲۵ است که توسط سیسموندی نظریه‌پردازی شد و این خط ادامه پیدا کرد و حتی افرادی نظیر کارل مارکس که در سپهری کاملا متفاوت به سر می‌بردند به آن اشاره کردند و البته آن را در ذات روش تولید سرمایه‌دارانه دانستند. این مسئله در قرن بیستم هم ادامه پیدا کرد و حتی امروز که در قرن بیست و یکم هستیم، اقتصاددانی را پیدا نمی‌کنید که از آن غافل باشد.
همین نقطه‌نگاه‌های ویژه فریش و وارد کردن مدل‌سازی اقتصادسنجی در برنامه‌ریزی اقتصادی دولت بود که باعث شد او به عنوان یکی از مهم‌ترین اقتصاددان‌های قرن بیستم شناخته شود.
 
راگنار فریش
فریش در بهار ۱۸۹۵ در کریستیانیای نروژ به دنیا آمد. خانواده او از مهاجران آلمانی بودند که در قرن هفدهم به نروژ رفته‌ و در آلمان به کار معدن‌کاری نقره مشغول بودند. فریش سه سال در کشورهای فرانسه و انگلستان اقتصاد و ریاضی خواند و پس از بازگشت به کشورش هم به مطالعات خود ادامه داد. او نهایتا توانست در سال‌های ۱۹۲۵ و ۱۹۲۶ با منتشر کردن مقالاتی در زمینه نظریه احتمالات دکتری خود را از دانشگاه اسلو در رشته آمار ریاضیاتی بگیرد. فریش نهایتا در سال ۱۹۶۹ اولین برنده نوبل اقتصاد نام گرفت و امروزه به دلیل بنیان‌گذاری اقتصادسنجی توسط او هر پنج‌سال یک‌بار جایزه‌ای به نام مدال فریش به بهترین پژوهش در زمینه اقتصادسنجی ارائه می‌شود. فریش در ۷۷سالگی در اسلوی نروژ درگذشت.
مطالعات برنامه‌ریزی اقتصادی
۱۹۸۰
این مجموعه مقاله توسط فرانک لانگ جمع‌آوری شده و از همه بهتر این‌که یان تینبرگن مقدمه‌ای به آن نوشته‌است. مسئله بسیار حیاتی این است که خیلی از دانشجویان و حتی اساتید اقتصاد نمی‌دانند که علم اقتصاد امروزی چقدر به فریش مدیون است، و خواندن این کتاب دست کم این یک مسئله را برای آن‌ها روشن می‌کند. این کتاب در بخش‌های جوانی فریش نشان می‌دهد که چقدر او به فرموله کردن مرتب مسائل عادت داشته و در سال‌های پایانی به دنبال حل کردن مشکلات واقعی بوده و راه حل ارائه می‌کرده‌. این کتاب را یک برنده جایزه نوبل نوشته و برنده دیگری به آن مقدمه نوشته‌است پس حتما آن را بخوانید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن