اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

طرحی با هزینه های سنگین

فرزین فردیس، رییس اقتصاد نوآوری اتاق تهران/آینده نگر

 ۱.اینترت ماهواره ای؟
براساس آنچه در طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی آمده، بناست در شرایطی که عرضه کنندگان خارجی خدمات پایه کاربردی ثبت نام نکرده و در ایران نماینده معرفی نکنند، پهنای باند تخصیصی به آن ها کاهش یابد و در نهایت دسترسی به خدمات آن ها قطع شود. اینترنت ماهواره ای و پروژه های عجیب دیگر در این بین، به عنوان گامی در فناوری و خنثی کننده محدودیت هایی از این دست معرفی شده است. بعضی از ما فکر می کنیم حتی اگر طرح صیانت تصویب و اجرا شود، باوجود اینترنت ماهواره ای مشکلی ایجاد نمی شود و مردم به جای اینترنت ثابت از ماهواره ای استفاده می کنند. امکانی که در کوتاه مدت شدنی نیست.  براساس معاهدات جهانی و توافق های بین المللی، استفاده از خدمات اینترت ماهواره ای هم به هماهنگی هایی با کشور مقصد نیاز دارد و  شرکت ارائه دهنده این خدمت، تا امروز در منطقه جغرافیایی ما، به طور مشخص برنامه ای برای ایران ندارد. نکته دوم، بهای تمام شده اینترنت ماهواره ای در مقایسه با اینترنت ثابت و موبایل است. اینترنت ماهواره ای برای بخش عمده ای از قشر متوسط غیرممکن است. بسیاری از مردم فکر می کنند می توانند با تقسیم هزینه بین ساکنان مجتمع ها و آپارتمان ها این هزینه را سرشکن کنند اما حتی با فرض تقسیم  هزینه ها، پرداخت هزینه های استفاده از اینترنت ماهواره ای برای بخش عمده ای از مردم ما ممکن نیست. نکته سوم، اینترنت سیار، نیاز مهمی در جامعه است که با فرض پوشش اینترنت ثابت با ماهواره ای، امکان تامین هزینه و استفاده از آن برای همه ممکن نیست. بنابراین بسیار کوتاه بینانه است که راه حل محدودیت های پیش بینی شده در طرح صیانت را در توسعه اینترنت ماهواره ای پیدا کنیم. توسعه اینترنت ماهواره ای در جهان به سرعت انجام نمی شود سال ها زمان می برد تا در دنیا جای خود را باز کند و مسائل و مشکلات آن نمود پیدا می کند.
۲.کدام راه؟ کدام روش؟
در شرایط کنونی، فراهم کردن فضای گفت وگو برای رفع نگرانی های حاکمیت درباره فضای مجازی و طرح و رفع دغدغه های مردم، بهترین راه برای حمایت از کسب وکارهاست. باید برای محروم نشدن مردم از مزایا و محاسن دسترسی به اینترنت جهانی، امتیازها را برشمرد  و به چرخش بیشتر نظرات کارشناسان و به اشتراک گذاشتن اطلاعات بیشتر در این باره، با تصمیم گیران در کشور کمک کرد. مخاطرات محدودیت ها و محرومیت های دسترسی مردم به اینترنت را باید به طور مشخص برای تصمیم گیران توضیح داد.
۳.آُسیب ها چیست؟
نکته اول، روح کلی طرح صیانت، محدود کردن خدمات دهندگان بزرگ بین المللی در فضای مجازی برای خلق کسب وکارهای ملی و رشد و توسعه آن است. ما به عنوان فعالان بخش خصوصی باور داریم طرحی که در آن رویکردهای سلبی و محدود کننده و مخالف با سازوکارهای بازار آزاد وجود داشته باشد،  منجر به رشد و توسعه کسب وکارهای نوآور نمی شود.  رشد در عرصه نوآوری و فناوری بیش از هرچیزی نیازمند فرصت های عادلانه رقابتی  و لغو مجوزهای دست و پاگیر و  ایجاد یک فضای دموکراتیک در حوزه اقتصاد دیجیتال است. این است که باعث می شود کیفیت خدمات و محصولات با افزایش قدرت  انتخاب کاربران و رقابت سازنده ای که بین سرویس دهنده ها به وجود می آید، افزایش پیدا کند.
نکته دوم اینکه سیاست هایی که در طرح فعلی پیش بینی شده، متاسفانه باعث شده در تعداد زیادی از جوانان نخبه در اکوسیستم استارتاپی و فعالان شرکت های دانش بنیان کشور، موجی از ناامیدی تقویت شود که این به تسریع روند مهاجرت نخبگان در کشور می انجامد. آن هم در شرایطی که حضور این نخبگان، مزیت نسبی اقتصاد کشور ماست. این جوانان سواره نظام تحول اقتصادی کشور در جدال فناورانه با رقبای منطقه ای از جمله امارات متحده عربی، آذربایجان، عربستان و ترکیه اند. وجود این جوانان دست بالای کشورمان در رقابت های منطقه ای در حوزه هایی مثل هوش مصنوعی، بلاکچین، پردازش داده های حجیم و … را رقم می زند. متاسفانه احتمال اجرای طرح هایی مثل طرح صیانت زمینه ساز خروج این جوانان از کشور است و جالب است بدانید که ترکیه به شدت از این مهاجران استقبال کرده و به دنبال جذب متخصصان ایرانی در این حوزه هاست.
نکته سوم، صدمه محدودیت اینترنت به اشتغال های خرد و خانگی، در کوتاه مدت و میان مدت است. چندصد هزار کسب وکار کوچک و شغل خانگی در شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند.  چیزی بیش از ۲ میلیون شغل مستقیم و ۴.۵ میلیون فرصت شغلی غیر مستقیم  و معیشت صاحبان آن وابسته به این کسب وکارهای خرد است. به نظر می رسد  مدافعان طرح به این دقت نمی کنند که هر مخاطره ای برای این کسب وکارها، صدمه به امنیت شغلی و اقتصاد کشور است. آن ها می گویند به دنبال مسدود کردن شبکه های اجتماعی نیستند و سازوکارهایی پیش بینی شده تا در بازه زمانی کوتاهی، جایگزین های محصولات و سرویس های بین المللی توسط دولت ایجاد شود، اما این در عمل شدن نیست. کافی است به تجربه دولت ها در دو دهه گذشته نگاهی بیندازم تا ببینیم بارها در بهترین دانشگاه های کشور از جمله، شریف، امیرکبیر، تهران و علم صنعت برای تهیه سیستم عامل تلاش کردیم اما در نهایت همه این تلاش ها به شکست منجر شده است و به یک کپی از نسخه لینوکس رسیدیم که متعلق به ما هم نبوده از منابع باز جهانی برداشته شده است. حتی نتیجه کار به اندازه ای نبود که خود شرکت های دولتی از آن استفاده کنند. در مورد شبکه های اجتماعی جایگزین هم وضعیت همین است. پیش بینی می شود در هشت ماه تا یک سال، یک شبکه اجتماعی  مشابه اینستاگرام یا واتس آپ و امثال آن در کشور ایجاد شود. هرچند مسدودسازی یا فیلترینگی در مورد این شبکه ها اعمال نمی شود اما در عمل کاهش شدید پهنای باند، معنای دیگری ندارد و کسب وکارها نمی توانند درآمد کسب کنند. به این ترتیب، در شرایطی که امیدی به ایجاد نسخه جایگزین هم وجود ندارد، افراد ضعیف جامعه و صاحب کسب وکارهای خرد از مسدودسازی شبکه های اجتماعی بین المللی صدمه می زنند و درآمدی که به شدت به آن نیاز دارند را از دست می دهند. هرچند مردم در هر زمانی که محدودیتی اعمال شده راه خود را یافتند اما نمی توان منکر آسیب های ناشی از فیلترینگ های گذشته بر کسب وکار و زندگی آن ها شد. تولید خدمات فناورانه جایگزین موارد بین المللی از محل اعتبارات دولتی در کشور ما سابقه دارد  و  تجربه دوباره آن نتیجه ای جز آزار دیدن مردم ندارد. هرچند فعالیت های کوچک و متوسطی در بخش خصوصی در این زمینه انجام شده که موفقیت آمیز بوده اما در پروژه های دولتی که بساط رانت برای ایجاد پتلفرم ها و اپ ها فراهم شده، نتیجه چیزی جز شکست نبوده است. درواقع چنین اقدامی تسهیل گر فساد در تخصیص منابع کشور است آن هم در شرایطی که در تامین بودجه به شدت در فشار و تنگنا هستیم.
نکته چهارم، در شرایطی که کشور ما از نظر اقتصاد به شدت آسیب پذیر و کسری بودجه دولت جدی است، سربازان اقتصادی کشور، صادرکنندگان و متخصصان فناوری در فضای مجازی مشغول ارزآوری بوده اند. آن ها از آنچه در طرح صیانت به عنوان خدمات پایه کاربردی نام برده شده برای ارزآوزی به کشور، برقراری ارتباط با طرف های تجاری و معرفی محصولات خود استفاده کردند. فعالان اقتصادی در همین فضا، با وجود همه فشارهای تحریمی و مالی، در گردونه رقابت باقی مانند. حالا تصور کنید که ما با ایجاد پتلفرم های داخلی، فرصت مذاکره با شرکت های خارجی و معرفی محصولات و ارزآوری را از فعالان اقتصادی مان در بازارهای صادراتی بگیریم و آن ها را از حضور جهانی محروم کنیم. با چنین محدودیتی در عمل بستر تسهیل صادرات کالای ایرانی را از بین بردیم و آن را تضعیف کردیم. سهم خودمان از بازار را در اختیار ترکیه و هند سایر رقبای جهانی قرار داریم و آن ها به جای ما ارزش افزوده ناشی از صادرات کالایشان را به دست می آورند.
نکته پنجم؛ هر نوع فاصله گذاری عامدانه بین تحولات فناوری جهانی با فناوری در ایران، که در جای جای این طرح به طور کامل به چشم می خورد، خیلی زود نتیجه اش را در شکاف و فاصله علمی و فناورانه کشور با جهان نشان می دهد. تعامل کمتر وکندتر با دنیا، یادگیری ما رو از دنیا کندتر می کند، و یادمان نرود  یادگیری در بستر مشارکت در جهان شکل می گیرد. ما با کارکردن در کنار متخصصان جهانی هم یاد می گیریم، هم یاد می دیم و هم محصولات با کیفیت تر می سازیم و برای طراحی محصولات بهتر توانمند می شویم.
نکته ششم، بحث کاهش معنادار مبادلات فرهنگی واقتصادی با جامعه جهانی است  و یکی از نتایج آن، کاهش قدرت نرم کشور برای اثرگذاری تبادلات بنی الملی است.  با کاهش این قدرت،  هزینه های تشدید تحریم علیه ایران کاسته می شود . از سوی دیگر بدخواهان کشور فرصت این را  پیدا می کنند تا  تصویر دلخواه خودشان را از ایران و ایرانی به جهانیان عرضه کنند و  هرچه بیشتر،  برند ساخت ایران  یا تولید ایران را در عرصه جهانی تضعیف کنند.
۴.درباره شبکه ملی اطلاعات اشتباه نکنید!
شبکه ملی اطلاعات درواقع یکی از پروژه های قابل قبول و مناسبی است که در کشور  پیاده سازی می شود اما نه به معنای بسیط و توسعه یافته ی که بعضی از آن یاد می کنند. بسیاری از این مفهوم در کشور ما سواستفاده کردند. ما توان ایجاد شبکه ملی اطلاعات ر اداریم، توان فنی آن را داریم اما از نظر مالی، توسعه این شبکه به سرمایه گذاری هنگفت نیاز دارد و  دولت در این زمینه، اره ای جز سهیم کردن بخش خصوصی ندارد. به ویژه که اکنون دولت از نظر مالی در تنگناست و  سال هاست نرخ سرمایه گذاری در کشور پایین است.
آنچه شبکه ملی اطلاعات باید انجام دهد، گرداندن داده های ملی و حاکمیتی بسیار مهم و کلیدی، در داخل کشور بیه جای فضای بین المللی است. برای مثال اگر داده های سلامت بین وزارت بهداشت و بیمه ها یاسازمان های پژوهشی و دانشگاهی رد و بدل می شود، یا وزارت آی سی تی و صمت داده ای را به اشتراک می گذارند، لزومی به گردش بین المللی آن نیست و  این داده می تواند در داخل کشور نگه داری شود.
عده ای باور دارند اجرای شبکه ملی اطلاعات به فیلترینگ منجر می شود. من این را کتمان نمی کنم. ممکن است با توسعه این شبکه، بعضی مسدودسازی ها تشدید شود اما به خود خود، شبکه ملی اطلاعات مفهوم مخرب و ترسناکی نیست و می تواند برای کشور مزیت اقتصادی ایجاد کند. حفظ داد های استراتژیک و حاکمیتی در داخل، کاهش هزینه گردش اطلاعات  و صرفه جویی در هزینه زیرساخت و پهنای باند از مزایای این شبکه است. اما مهم این است که چطور به شبکه ملی اطلاعات نگاه کنیم و در لایه های بعدی  که اصولا در هر شبکه ای وجود دارد به سراغ چه بخشی برویم و چه بخش هایی را  داخلی کنیم. در  چه بخش هایی سرویس خارجی فعالیت کند و در چه بخش هایی سرویس داخلی. در اینکه شبکه ملی اطلاعات به طور کلی مورد نیاز کشور است، به نظر نمی رسد کسی تردید کند اما نگاه ما به این شبکه اهمیت دارد.
۵.موافقان طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی چه می گویند؟
استدلال هایی که از موافقان طرح شنیدیم، نوع تحلیل و نگاه آن ها به مسائل کوتاه بینانه و یکجانبه است. هرچند نگرانی های درستی وجود دارد اما تحلیل آن ها درست نیست. ما هم به عنوان فعال اقتصادی در نگرانی هایی که درباره حریم خصوصی مطرح می شود، با دیگران شریکیم. چراکه حریم خصوصی افراد، چه فعال اقتصادی و چه شهروندان دیگر اهمیت دارد. اما در بسیاری از موارد با موافقان طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی، چالش جدی داریم. برای مثال یکی از نگرانی های مدافعان طرح، انتشار محتوای مجرمانه در پتلفرم ها و برنامه های خارجی است و این نگرانی به جاست. اما نحوه برخورد مدافعان طرح با صاحبان پتلفرم ها و بازارگاه ها درست نیست. ما این مورد را در کشور تجربه کردیم. در برنامه هایی مثل شیپور، دیجی کالا، دیوار،زرین پال و آپارات، مدیران ارشد به دلیل انتشار محتوایی حکم های عجیب و غریب گرفتند درحالیکه با توجه به اعمال سیستم های هوشمند برای کاهش انتشار بعضی محتواها، آن ها مسئول مستقیم و سزاوار چنین احکامی نبود هاند. در ماه های گذشته دیدیم که مدیرعامل دیوار به دلیل انتشار محتوای نامناسب توسط کاربری حکم گرفت. هم چنین شکوری، مدیر آپارات هم به دلیل انتشار یک ویدئو مقصر شناخته شد و حکم سنگین گرفت درحالیکه این خطای کاربران بوده است. همه فعالان اقصتادی ضرورت ها و نیازهای جامعه را درک می کنند به مراقبت از فضای مجازی کشور تمایل دارند اما صیانت و حفاظتی که در نهایت به مسدود سازی و محدودسازی می انجامد، مانع توسعه کسب وکارهاست و برای مردم عادی هم مشکل ایجاد می کند. ما باور داریم باید برای جلوگیری از گردش محتوای نامناسب از نظر فنی تلاش کرد و احتمال آن را به کمترین میزان رساند. اما اگر توان فنی در کشور نداریم، باید محتوای فاخر تولید کنیم. سازمان هایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان صداوسیما که عریض و طویلند و بودجه های بزرگی می گیرند، مسئول تولید محتوای فاخرند.
 فراموش نکنیم که نمی توان در مقابل فناوری ایستاد. شاید بتوان حرکت فناوری را به تاخیر انداخت اما باید تا سالها، با صرف هزینه های سنگین این تاخیر را ایجاد کرد. راه درست  این نیست. راه درست این است که به جای محدود ومسدود کردن پتلفرم های داخلی و خارجی و سرویس ها، کنترل و نظارت را روی محتوا متمرکز کنیم. نمی توان برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و کالا، همه جاده را ببندیم  وگمرک ها را تعطیل کنیم. نمی توان میزان عبور خودروها و را کم کرد و بگوییم از کشور در مقابل خطر قاچاق مواد مخدر صیانت کردیم. نکته مهم تشدید نظارت ها در داخل کشور است و اینکه نظارت بر مسیرهای عبور و توزیع را بهبود ببخشیم. کسانی که از این فضا استفاده می کنند مانیتور شوند و رفتار مجرمانه را تشخیص بدهیم و با آن مقابله کنیم. متساسفانه مدافعان طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی، این مسئله را از زاویه دیگری می بینند که درست نیست وبه جای بهبود نظارت، به دنبال بستن جاده ها و مرزها به طور کامل هستند. آن ها برای نگرانی درست خود، راه حل درستی انتخاب نکردند. بنابراین باید در توصیف طرح صیانت گفت این طرح یک راه حل غلط برای یک مسئله درست و یک راه حل غلط برای دغدغه به جاست. طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی راه حل های پرهزینه و اشتباهی را پیشنهاد می کند درحالیکه دغدغه صحیحی دارد. متاسفانه موافقان طرح تنها به دغدغه خودشان می پردازند و به درستی یا نادرستی راه حل ها فکر نمی کنند. آن ها به این فکر نمی کنند که اجرای راه حل های مورد نظر آن ها چه مخاطراتی برای کشور در پی دارد و چه هزینه های مادی و انسانی را به جامعه تحمیل می کند.
۶.بخش خصوصی در روشنگری سنگ تمام گذاشت
به نظر من تشکل ها، انجمن ها و سازمان های مختلف مرتبط با بخش خصوصی در زمینه روشنگری درباره طرح و ابراز نظرهای کارشناسی، به طور حرفه ای و مستدل سنگ تمام گذاشتند و تلاش های خوبی انجام شده است. با این حال این تلاش ها کافی نیست و باید آن را ادامه داد. باید روشنگری درباره طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی را تقویت کرد و به نمونه ها و تجربه های داخلی و بین المللی مربوط به مفاد طرح اشاره کرد. در اتاق بازرگانی تهران، در کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران نشست های متعددی درباره طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی با حضور مدافعان و مخالفان این طرح برگزار شده است. هم چنین در کمیسیون اقتصاد دانش بنیان اتاق ایران و کمیسیون فاوای اتاق ایران در این باره نشست هایی برگزار شده است. پس از این نشست ها اطلاعیه هایی منتشر شده که نظر صریح فعالان بخش خصوصی همراه با پیشنهادات فعالان برای بازپسگیری طرح هم در آن گنجانده شده است. پیشنهاد بخش خصوصی این است که این طرح در قالب لایحه ای کارشناسی شده و پخته توسط دولت، با در نظر گرفتن همه نظرات کارشناسی و تخصصی فعالان صنعت و فناوری تهیه شود. در اتاق بازرگانی نظر فعالان بخش خصوصی، صنعتگران، کارآفرینان و متخصصان حوزه فناوری جمع آوری و در شبکه های مجازی اتاق منتشر شده است. از منظر حقوقی، مالی و اقتصادی و اجتماعی ابعاد مختلف طرح صیانت را بررسی کردیم و نقطه نظرات متخصصان هر حوزه در انی باره به روشن بیان شده است. شخصیت ها یمختلف درباره پیامدها یاجرای این طرح نپران بودند و نظرات خود را بیان کردیم که در کانال های رسانه ای مختلفی که در اتاق بازرگانی وجود دارد، این نظرات را منتشر کرده ایم. سازمان نظام صنفی رایانه ای و اتحادیه کسب وکارهای اینترنتی هم به تناسب موضوع، محتوای کارشناسی را تهیه و در جلسه های مختلف با نمایندگان شرکت کرد و نظرات خود را بیان کردند. کارزارهای مختلفی ادر بخش خصوصی شکل گرفته که یکی از موفق ترین آن ها  کارزاری بود که بیش از یک میلیون نفر آن را امضا کردند و نگرانی خودشان را از پیاده سازی طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه فضای مجازی بیان کردند. این افراد  از نمایندگان مجلس خواستند که هوشمندانه تر با این مقوله برخورد کنند و شتاب زده و جهت دار به ماجرا نگاه نکنند. در این کارزرار از نمایندگان خواسته شده  نظرات کارشناسان را بشنوند و با با نمایندگان بخش خصوصی در ارگان ها و نهادهای مختلف، چه اتاق بازگرانی چه نظام صنفی چه اتحادیه کشوری و فضای مجازی و دیگر تشکل های علم و فناوری مشورت کنند.
هم چنین رصد فضای مجازی و رسانه ای کشور نشان می دهد تعداد زیادی از رسانه ها، خبرنگاران  و فعالان رسانه ای، اثرگذاران اقتصادی واجتماعی تلاش می کنند نظرات خود را به طور واضح و روشن درباره طرح بیان کرده و ایرادات آن را مطرح کنند. نکته مثبت در این فضا، شناسایی ظرفیت بالای کارشناسی در بخش خصوصی کشور است. توسعه قابل ملاحظه ای در سال های گذشته داشتیم. ارقام اقتصادی به خوبی گویای این توسعه است. در شرایطی که به طور کلی، متوسط رشد اقتصادی کشور بالا نبود، به صفر نزدیک و گاه منفی بوده، بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات، اقتصاد دیجیتال در کشور ما سالانه به رشد ۵ تا ۶ درصدی رسیده که به بسیار بالاتر از متوسط رشد کل صنایع کشور است. این رشد به دلیل سرمایه گذاری های انجام شده در اقتصاد دیجیتال و جذب متخصصان و کارشناسان در این بخش از اقتصاد کشور حاصل شده است. کارشناسان و متخصصانی که حضور آن ها ضامن آینده روشن اقتصاد دیجیتال ایران است. انتظار می رود اکنون از این ظرفیت بالای کارشناسی در سیاستگذاری برای فضای مجازی استفاده کنیم و بدون مشورت آن ها، طرحی را که کسب وکارها را درگیر می کند، به جریان نیندازیم. حروجی که در نتیجه تعامل سیاستگذاران و کارشناسان  می آید، می تواند به عنوان جایگزین طرح مجلس و به عنوان لایحه دولت بررسی شود. طبیعی است طرحی که با مشورت کارشناسان تهیه شود، پخته تر است و منجر به توسعه اقتصادی و تقویت مزیت های رقابتی در اقتصاد کشور می شود.
۷.تهدید طرح صیانت با آینده اقتصاد ایران چه می کند؟
آنچه آینده اقتصادها را می سازد، انتخاب هاست. حتی در زندگی افراد هم این انتخاب هستند که آینده را می سازند. هر سازمانی در مسیر خود، در موفقیت و شکست مرهون انتخاب هایش است و آینده هر تشکلی را انتخاب مدیران و روسای آن می سازد. آینده کشور هم لاجرم، معلول انتخاب هایی است که مدیران ارشد و حکم رانان دارند.هرچه حکم رانان و مدیران ارشد، در انتخاب های خود کم خطاتر عمل کنند، احتمال موفقیت بیشتر است. هرچه از اشتباه ها بکاهند، انتخاب ها بهینه تر و آینده روشن تر است و هرچه اشتباهات تازه تری ثبت کنند و اشتباهات گذشته را تکرار کنند، قطار پیشرفت کندتر حرکت می کند. به قول دکتر نیلی، هرچه یادگیری سیاستگذار از سیاستگذاری های قبلی اش کم باشد، انتخاب های غلط گذشته را تکرار کند، آینده روشن تر نخواهد بود و ابهام در فضای کسب وکار و حکمرانی کشور هم بیشتر می شود. امروز با سطح بالایی از ابهام در اقتصاد رو به رو هستیم اما امیدواریم با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و برخودرهای سلبی که در سیاستگذاری های غلط گذشته تکرار شه، تعامل خود را با جامعه اصلاح کنیم، به ویژه با جامعه فعالان یک صنعت و کارآفرینان. طبیعی است که تغییر رویه سیاستگذاران در مواجهه با یک صنعت، بهبود نسبی آن سنعت را در پی دارد و آینده بهتری در پی آن صنعت و اقتصادی است که از آن تغذیه می کند. امیدوارم بایایدگری از اشتباهات گذشته، شجاعت در تصمیم گیری های مدیران ما تقویت شود. تا با گرفتن تصمیم های سخت و بازکردن فضای اقتصادی و اجتماعی کشور، آینده بهتری برای فرزندان این کشور رقم بخورد. شکل گیری فضای گفت وگوی ملی توام با احترام به مخالف خود، به بهبود آینده اقتصادی کشور کمک می کند. همه چه در بخش خصوصی و چه در بخش حکمرانی کشور، از جمله قوه مجریه و مقننه، باید دست به دست هم بدهند تا آینده بهتری برای فرزندان این کشور بسازیم. فرزندان ایران زمین.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن