خداحافظی با سنتی جهانی
ترجمه: نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست
بعضی اوقات تصمیم مربوط به تغییر ناحیه زمانی یک کشور میتواند مبنایی سیاسی داشته باشد. برای مثال کل کشور چین، علیرغم وسعت بسیار زیاد آن، بر اساس ساعت پکن تنظیم شدهاست. این تصمیم که توسط مائو در سال ۱۹۴۹ گرفته شد و قرار بود نوعی از اتحاد را در سرتاسر این کشور پهناور برقرار کند، باعث شدهاست که مردم استانی چون شینجیانگ که در منتهی الیه غربی چین قرار دارد، برخی اوقات تا ساعت ۱۰ صبح هم چیزی از طلوع خورشید نبینند.
کره شمالی، برای مدت زمان تقریبا سه سال، تا سال ۲۰۱۸، ناحیه زمانی خاص خود را داشت و تقریبا نیمساعت از همسایه جنوبی خود عقبتر بود که این مسئله همخوانی کاملی با رویکرد گوشهگیری این کشور داشت. با اینحال بسیاری از کشورهای جهان با تکیه بر دلایل عملی ناحیه زمانی خود را دستکاری میکنند. تقریبا ۷۰ کشور که عمدتا در اروپا و آمریکای جنوبی قرار دارند، در طول ماههای تابستان زمان را به منظور استفاده از نور روز (زمان تابستانی) تغییر میدهند. بسیاری از ساعتهای آمریکا در ابتدای پاییز یک ساعت به عقب میروند. اما آیا واقعا این مسئله ضرورت دارد؟
بنجامین فرانکلین در قرن هجدهم ایده جلو کشیدن ساعتها را در تابستان مطرح کرد. اما این عمل تا زمان جنگ جهانی اول نتوانست رایج شود. بریتانیا، فرانسه و آلمان حساب کردن که با اضافه کردن یک ساعت اضافه به نور روز در غروب، میتوانند در زمینه مصرف زغال بهینهتر عمل کنند. این مسئله هم به نوبه خود به فرایندهایی کمک میکرد، که قرار بود در زمینه جنگ به کار بیاید. پس از گذشت اندکی زمان، مزایای دیگر این کار مشخص شد. برای مثال چنین کاری منجر به بالا رفتن هزینههای مصرفکنندهها میشود زیرا آنها در غروب زمان بیشتری برای بیرون ماندن و خرید کردن داشتند. از سوی دیگر ممکن بود با این کار بتوان تعداد جرایم را کاهش داد، زیرا جمله معروفی از زبان یک خلافکار وجود دارد که میگوید: «هرچه روز طولانیتر باشد، من هم کمتر خلاف میکنم.»
*سراشیبی محبوبیت
علیرغم تمام این مزایای موجود و تجربهشده، تغییر زمان امری غیرمحبوب است. پارلمان اروپا در سال ۲۰۱۹ رای به این مسئله داد که از سال ۲۰۲۱ سنت دیرینه کنار گذاشته شود، گرچه همهگیری کووید-۱۹ باعث شد این برنامه دستخوش فراز و نشیبهایی شود.
زمانی که اتحادیه اروپا از شهروندان خود نظرسنجی کرد، تقریبا ۵ میلیون نفر در نظرسنجی مربوط به تغییر ساعتها شرکت کردند. بیش از ۸۰ درصد از این جمعیت میخواستند فرایند تغییر زمان متوقف شود و برای این نظر خود دلیل قانعکنندهای هم داشتند. گرچه هنوز این مسئله با قطعیت اثبات نشدهاست، بسیاری از دانشمندان بر این باور هستند که تغییر ساعت ریتم شبانهروزی بدن انسان را بر هم میریزد. یکی از این دانشمندان میگوید چنین کاری مانند تزریق کردن مقدار اندکی جتلَگ به بدن انسان است. چنین کاری میتواند منجر به افزایش ایست قلبی و سکته شود. از سوی دیگر ممکن است به دلیل تغییر عادت رانندگی رانندهها، تعداد تصادفها هم افزایش پیدا کند. از سوی دیگر بسیاری ادعا میکنند چنین کاری منجر به کاهش بهرهوری هم میشود. شاید بدترین مسئله برای کسبوکارها این واقعیت باشد که کشورهای مختلف ساعت خود را در زمانهای مختلف تغییر میدهند. عمده کشورهای اروپایی در انتهای ماه اکتبر ساعت را به تنظیم قبلی خود برمیگردانند. هر کسی که در اروپا کار کند، اما با زمانهای سررسید آمریکایی سروکار داشته باشد، باید زمان کاری خود را به گونهای تنظیم کنند که یک ساعت زودتر از حالت عادی کار را آغاز کنند و از روز دوشنبه باز هم باید این فرایند را کنار گذاشته و به روند معمولی و روزمره خود بازگردند.
آیا حذف این ساعت تابستانی توسط اتحادیه اروپا، امری ماندگار خواهد بود یا این تصمیم هم در سالهای بعد دستخوش تغییر میشود؟ در آمریکا، گروهی از سناتورها از هر دو حزب در حال طراحی کردن لایحهای با عنوان «لایحه حفاظت از نور خورشید ۲۰۲۱» هستند که بر اساس آن تمام سال با ساعت تابستانی تنظیم خواهد شد، اما این کمپین هنوز نتوانسته جذابیت زیادی برای باقی قانونگذاران پیدا کند. نوزده قانونگذار ایالتی قوانینی را تصویب کردهاند که اثری مشابه دارند، که در بین آنها میتوان به کالیفرنیا، فلوریدا و واشنگتن اشاره کرد، اما کمبود تایید از سوی کنگره به معنای این است که باز هم شهروندان این ایالتها هم مجبور به جابجا کردن ساعتهای خود خواهند شد. گرچه مقابله زیادی با این روش میشود، اما زمان تابستانی چیزی نیست که به این سادگیها از دنیا حذف شود. باید دید این سنت عملی که گویا همه ریشه آن را هم فراموش کردهاند، در چه زمانی بار خود را از زندگی مردم جهان خواهد بست.