تقسیم عنوان
اکونومیست
اشرف غنی رئیسجمهوری افغانستان باقی خواهد ماند. اما رقیب ابدیِ او، عبدالله عبدالله هم همچنان در مسند قدرت خواهد بود. عبدالله ماههاست که نسبت به نتیجه نهایی انتخابات ریاستجمهوری در این کشور گلایه کردهاست. او میگفت در این انتخابات تقلب شدهاست. اما در نهایت اشرف غنی و عبدالله با هم توافق کردند تا در قدرت با هم شریک شوند. البته این توافق به این سادگی هم به دست نیامد. این دو شخص از ابتدا میگفتند این بار در قدرت با هم شریک نخواهند شد. اما بالاخره پس از ماههای بحث و مذاکره به این نتیجه رسیدند که عنوان رئیسجمهوری را بین یکدیگر تقسیم کنند. حالا هرکدام از این دو نفر، وظایفی دارند که طی ماههای گذشته به آن عمل نکردهاند و اکنون زمان آن رسیده که در کار خود مشغول شوند.
پنج سال پیش هم شاهد توافق مشابهی میان صاحبان قدرت در افغانستان بودیم. در آن زمان هم غنی تا حدودی موفق شد عبدالله را شکست بدهد اما او این شکست را نپذیرفت. اما این قدرتهای غربی بودند که در افغانستان دخالت کردند و این دو نفر را پای میز مذاکره کشاندند. در حقیقت قدرتهای غربی به دنبال صلح در افغانستان هستند اما هر بار که انتخابات ریاستجمهوری در این کشور رخ میدهد و به نظر میرسد جنگی یا خطری این صلح را تهدید میکند، تلاش میکنند با آن مقابله کنند. پنج سال پیش همین اتفاق افتاد و قدرتهای غربی با دخالت خود مانع بروز مشکل در این زمینه شدند. دولت ترامپ هم در این زمینه دخالتهایی داشته و تلاش کرده این توافق را میان این دو نفر ایجاد کند.
حالا اشرف غنی که پیشتر به عنوان اقتصاددان بانک جهانی فعالیت داشته برای دومین بار به ریاستجمهوری افغانستان رسیده و قرار است تا سال ۲۰۲۴ به عنوان رئیسجمهوری در این کشور نقشآفرینی کند. دکتر عبدالله که در حقیقت چشمپزشک است و در گذشته وزارت امور خارجه را هم بر عهده داشته، در حال حاضر قرار است نیمی از کابینه اشرف غنی را تعیین کند. این یعنی او هم رئیسجمهوری این کشور است. این توافق هم به این خاطر صورت گرفته که طالبان برای آنها مشکلی ایجاد نکند. به این ترتیب افغانها امید دارند با این تدابیری که اندیشیدهاند، جنگ داخلی هم بالاخره در این کشور به پایان برسد.
توافقی برای آرامش
حقیقت ماجرا این است که دخالتهای آمریکا بهویژه در زمینه به قدرت رساندن عبدالله، وضعیت را برای افغانستان قدری پیچیده کردهاست. آنها به عبدالله مقامی دادند که در مسند قدرت باقی بماند. در واقع آمریکا، عبدالله را در قلب دولت قرار داد تا بتواند بهتر شرایط را مدیریت کند. او نقش مشاور را بر عهده گرفت در حالیکه خودش مشاورههایی را دریافت میکرد. بسیاری از مسئولیتهایی که عبدالله در گذشته داشت، اکنون دیگر وجود ندارد. البته حالا وضعیت در مورد طالبان تغییر کرده و به همین دلیل شاید به او هم نیاز چندانی نباشد. آمریکا به توافقی با طالبان دست یافتهاست.
نکته جالب توجه این است که عبدالله برای حضور در قدرت به حامیانی نیاز داشت و این حامیان هم شغلهایی برای خود میخواستند. اما برخی از دیپلماتها میگویند این افراد هم با یکدیگر دچار مشکل شدهاند و برخی از آنها حتی با هم حرف نمیزنند و به این ترتیب شرایط برای خودشان هم کاملا پیچیده شدهاست. آنها میگویند حتی لبخندهایی که در عکسها از این دولتمردان میبینیم هم نمایشی هستند و در پشت صحنه خبری از این لبخندها نیست. میتوان گفت افغانستان در زمینه قدرت با ملغمهای از سازگاریها و ناسازگاریهای مواجه شده که ترکیب آنها نوعی فرسودگی در دولت را ایجاد کردهاست.
دولت در کابل عملا فلج شده و توان زیادی برای اداره امور ندارد. مذاکرات بسیاری صورت گرفته تا آینده افغانستان همین حالا تغییر کند. آمریکا هم در این زمینه دخالتهایی داشته و تلاش کرده وضعیت افغانستان را دگرگون کند. فرمولهای بسیاری برای رسیدن افغانستان به صلح در دستور کار قرار گرفته اما تا کنون هیچیک از آنها جواب ندادهاست. پای سازمان ملل هم چندین مرتبه به این ماجرا باز شدهاست اما این سازمان هم هیچوقت نتوانسته معمای افغانستان را برای همیشه حل کند. مردم در افغانستان هنوز به دلایل مختلف جان خود را از دست میدهند و این دولتها در افغانستان و خارج از این کشور هستند که میتوانند با توافقهای خود راهی برای نجات مردم افغانستان از جنگ ارائه دهند.
*ترجمه نسیم بنایی، آینده نگر/ منبع اصلی: اکونومیست