اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

ترس‌های ادامه‌دار

ترجمه: نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست

 
همه ما داستان‌های ترسناکی از مهاجران و پناهندگان شنیده‌ایم که با سخت‌ترین شرایط از کشور خود به کشوری دیگر گریخته‌اند. این افراد گاهی به ناچار چندین دلار هزینه می‌کنند و به قاچاق‌چی‌ها پناه می‌برند تا بتوانند به نقطه‌ای امن برسند. گاهی این تلاش‌ها موفق است و گاهی هم با شکست مواجه می‌شود.
در ۲۸ ژولای ۱۹۵۱ کنوانسیونی برای پناهندگان طرح شد که به امور افرادی رسیدگی می‏کند که به دلیل ترس‌های با پایه و اساس، از کشور خود می‌گریزند. این افراد ممکن است به دلیل نژاد، مذهب، ملیت یا عضویت در یک گروه سیاسی دچار مشکل شوند و از ترس جان خود به ناچار به کشوری دیگر پناه ببرند. آمریکا در سال ۱۹۸۰ اعلام کرد که این طرح را به صورت جدی اجرا خواهد کرد.
برخی از سیاستمداران تمایلی ندارند زیر بار تعهدات این کنوانسیون بروند. در آمریکا هم گاهی افرادی به قدرت رسیده‌اند که روی خوشی به این کنوانسیون نشان نداده‌اند. برای مثال دونالد ترامپ در زمان ریاست‌جمهوری خود در آمریکا تصمیم گرفت به کل درهای این کشور را به روی مهاجران و پناهندگان مسلمان ببندد. او حتی از آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان در آن زمان درخواست کرد او را بابت این کنوانسیون توجیه کند چرا که از اساس باوری به این طرح نداشت. برخی از مقامات هم به صورت کلی با دشواری‌های سیاسی در این طرح مشکل دارند. حتی اروپا وقتی در سال ۲۰۱۵ درهای خود را به روی مهاجران و پناهندگان باز کرد، عده‌ای از احزاب پوپولیست شروع کردند به واکنش نشان دادن. آن‌ها معتقد بودند اروپا بیش از اندازه درهای خود را به روی مهاجران و پناهندگان گشوده‌است.
بسیاری از سیاستمداران نگران واکنش‌های منفی مردم نسبت به پذیرش پناهندگان هستند. در هلند، عده‌ای از لیبرال‌ها به رهبری مارک روته، نخست‌وزیر این کشور، اصرار دارند که این کشور از کنوانسیون خارج شود تا بار تعهدات آن را از روی شانه‌های خود بردارد. در دانمارک هم سخنگوی پناهندگان اعلام کرد کسی به دنبال پناهگاه در خاک این کشور نباشد. یونان هم به همین شکل اعلام کرده‌است که ظرفیت پذیرش پناهنده را ندارد و به نوعی تلاش می‌کند جلوی هجوم پناهندگان را بگیرد. در واقع می‌توان گفت یکی از معاهداتی که کمترین محبوبیت و پذیرش را در میان سیاستمداران اروپایی دارد، همین کنوانسیون پناهندگان است. این در حالی است که اروپایی‌ها عموما مقاومتی در برابر این معاهدات ندارند و آن‌ها را می‌پذیرند. اما این یکی ظاهرا بار سنگینی روی شانه‌هایشان است.
 دنیا عوض شده‌است
یکی از پرسش‌های اساسی در مورد این کنوانسیون این است که چرا نگاه‌ها نسبت به آن تغییر کرده‌است؟ یکی از دلایلش این است که دنیا از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی داشته‌است. تعداد مهاجران و پناهندگان در سرتاسر دنیا افزایش پیدا کرده‌است. در آن زمان این معاهده بیشتر در مورد اروپایی‌هایی کاربرد داشت که از جنگ و عواقب آن به دیگر نقاط دنیا پناه می‌بردند. اما حالا عموم پناهجویان را مردمی تشکیل می‌دهند که از مناطقی مانند خاورمیانه می‌آیند. در نتیجه وضعیت کاملا فرق کرده‌است. این پناهجویان از جنس دیگری هستند، فرهنگی متفاوت دارند و یکپارچه‌سازی آن‌ها با فرهنگ اروپایی کار ساده‌ای به نظر نمی‌رسد.
سال گذشته با شیوع همه‌گیری کرونا تصور می‌شد تعداد مهاجران و پناهجویان کاهش پیدا کند یا دست‌کم افزایش نداشته باشد. اما در همان سال هم ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از کشورهای خود فرار کردند و به کشوری دیگر پناه بردند. به‌علاوه افراد زیادی هم به دلیل جنگ و مسائلی مانند تغییرات اقلیمی، ناچار به جابه‌جایی شدند. در حال حاضر ۸۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از مردم جهان را آوارگانی تشکیل می‌دهند که جایی برای زندگی ندارند. از میان آن‌ها حدود ۳۰ میلیون نفر به کشورهای دیگر پناه برده‌اند. نکته اینجاست که عموم این پناهندگان وضعیتی وخیم دارند و باید به شرایط زندگی آن‌ها رسیدگی شود. این امری است که کشورهای ثروتمند باید مد نظر داشته باشند و به آن رسیدگی کنند.
یکی از مسائلی که باید به آن توجه داشت این است که اگر همه کسانی‌که مایل به مهاجرت به کشورهایی مانند آمریکا هستند، توانایی‌اش را پیدا می‌کردند شاید دیگر اصلا برخی کشورهای خالی از سکنه می‌شدند. اما همه آن‌ها این فرصت را پیدا نمی‌کنند و همان اندکی که فرصت برایشان مهیا می‌شود هم به قدری زیاد هستند که اکنون صدای برخی کشورهای غربی را درآورده‌است.
حالا که بیش از ۷۰ سال از کنوانسیون پناهندگان و تعهد کشورهای اروپایی به این طرح می‌گذرد، وضعیت در مورد پناهندگان و مهاجران به کلی دگرگون شده‌است. شاید زمان آن رسیده باشد که دولت‌ها فکری به حال این معاهده کنند و رویکرد خود را نسبت به مقوله مهاجرت تغییر دهند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن