اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

آش نخورده و دهن سوخته

آینده نگر

 گوستاو فون شمولر، چهره اصلی و رهبر مکتب تاریخی آلمان در علم اقتصاد بود. البته اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم باید ذکر کنیم که او رهبر بخش «جوان‌تر» این مکتب بود و موسس و رئیس انجمن اقتصاد آلمان بود که این انجمن همین امروز هم به فعالیت خود ادامه می‌دهد.
دشمنان شمولر و انجمن اقتصاد آلمان به آنها لقب «سوسیالیست صندلی» را داده‌بودند. خود شمولر اما از برچسب «سوسیالیست» برای خودش پرهیز کرده و اندیشه خود را در ریشه‌های لیبرالیسم هترودوکسی جست‌وجو می‌کرد که نماینده‌اش افرادی چون ژروم-آدولف بلانکی، ژان شارل لئونارد دو سیسموندی، جان استوارت میل، یوهان هاینریش فون تونن، برونو هیلدبراند، توماس لزلی، بورنز فون اشتاین و امیل دو لاولی و رادیکال‌هایی چون فردریک هریسون و ادوارد اسپنسر بیزلی بودند. هدف اصلی او آشتی دادن سلطنت پروس و دستگاه بوروکراتیکش با «ایده دولت لیبرال همراه با بهترین عناصر پارلمانتاریسم» بود که از طریق آن قرار بود اصلاحات اجتماعی صورت پذیرند.
شمولر که رهبر مکتب تاریخی «جوان‌تر» بود، مخالف رویکرد استنتاجی اصل موضوعی اقتصاد کلاسیک، و پس از آن مکتب اتریش بود. در واقع خود شمولر بود که برای اولین‌بار از عبارت «مکتب اتریش» در یک بررسی منفی از کتاب «پژوهشی درباره روش علوم اجتماعی با ارجاعی خاص به اقتصاد» نوشته کارل منگر، استفاده کرد. منگر در این کتاب به روش‌های مورد استفاده مکتب تاریخی حمله کرده‌بود. این مسئله باعث شد که جنجالی به نام «نزاع روش» راه بیفتد که امروزه عمدتا به عنوان اتلاف انرژی و یکی از دلایل اصلی از بین رفتن مکتب تاریخی به مرور زمان به آن نگاه می‌شود و این مسئله‌ای است که ژوزف شومپتر هم به آن اشاره کرده‌است. روش قیاسی اولیه شمولر، نیازمند مطالعه دقیق تطبیقی در زمان و مکان درباره عملکرد و پدیده‌های اقتصادی به طور کل بود. تمرکز او بر تکامل فرایندها و نهادهای اقتصادی و تاکیدش بر معین بودن وضعیت فرهنگی علم اقتصادی و مرکزیت دادن به ارزش‌ها در شکل دادن مبادله‌های اقتصادی کاملا مخالف با اقتصاددان‌های کلاسیک و نئوکلاسیک است، به شکلی که او و مکتبش نهایتا در دهه ۱۹۳۰ از دایره اقتصاد جریان اصلی خارج شده و جای خود را در آلمان به مکتب فرایبورگ دادند.
اقتصاددان عرصه عمل
البته علی‌رغم این‌که بسیاری از دشمنان شمولر همان‌طور که گفته‌شد او را «اقتصاددانی پشت میز نشین» می‌دانستند و در آینده شومپتر هم درگیری بیش از حد شمولر بر سر مسئله روش و فلسفه پژوهش را عامل اصلی از بین رفتن مکتب تاریخی دانست، باید نکته بسیار مهمی را درباره این اقتصاددان مشهور بدانیم: یکی از دغدغه‌های اصلی شمولر سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و اجتماعی بود که قرار بود به چالش‌های برخاسته از صنعتی‌سازی و شهری شدن سریع پاسخی بدهند. معنای این حرف این است که شمولر در وهله اول یک مصلح اجتماعی بود. به همین طریق هم هست که تاثیر شمولر در سرتاسر اروپا گسترده شد و در نهایت به ژاپن و آمریکا رسید. در ایالات متحده آمریکا، جنبش «پیشرو» که به شدت در دوران ریاست جمهوری تئودور روزولت به یکی از مسائل اصلی این کشور تبدیل شده‌بود، به شدت تحت تاثیر برخی آرای شمولر بود و البته مبانی مادی و واقعی بسیار زیادی هم داشت و رهبرانی سیاسی هم این دغدغه را در ذهن داشتند. در ژاپن هم دوره‌ای تاریخی با نام دوره میجی که از سال ۱۸۶۸ تا ۱۹۱۲ را شامل می‌شود. کشور ژاپن در این دوره با اولین نیمه «امپراتوری ژاپن» آشنا شد و در همین دوره بود که از یک جامعه فئودالی منزوی که دائما خطر استعمار غرب را حس می‌کرد تبدیل به یک دولت‌ملت مدرن صنعتی شود که به نوعی ابرقدرتی نوظهور به حساب می‌امد. این دوره که مقارن با امپراتوری فردی به نام میجی بود، به شدت بافت افکار شمولر را در دل خود نشان می‌دهد.
از دهه ۸۰ میلادی به این سود آثار شمولر مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند در بسیاری از شاخه‌های اقتصاد هترودوکس مخصوصا در زمینه‌های چون اقتصاد توسعه، اقتصاد رفتاری، اقتصاد تکاملی و اقتصاد نئونهادی مورد استفاده قرار می‌گیرند. اگر این مسائل را کنار مسائلی قدیمی‌تر نظیر تاریخ اقتصاد و رشته جامعه‌شناسی قرار دهیم به خوبی متوجه می‌شویم که چرا گوستاو فون شمولر یکی از خواندنی‌ترین اقتصاددان‌های جهان است.
 
گوستاو فون شمولر
شمولر در سال ۱۸۳۸ میلادی یعنی ۲۰ سال پس از کارل مارکس، در شهر هایلبرون آلمان به دنیا آمد. او ابتدا رشته‌ای را در دانشگاه توبینگن خواند که ترکیبی از اقتصاد، حقوق، تاریخ و مدیریت بود. در سال ۱۸۶۱ به کار در دپارتمان آمار ورتمبرگ مشغول شد. او در نهایت به استادی دانشگاه‌های هاله، استراسبورگ و برلین درآمد. او پس از سال ۱۸۹۹ نماینده دانشگاه برلین در مجلس لُردهای پروس بود. تاثیر شمولر بر سیاست‌گذاری‌های آموزشی، اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و مالی بین سال‌های ۱۸۷۵ و ۱۹۱۰ به حدی بود که هرچه درباره آن بگوییم اغراق نخواهد بود. شمولر موافق افزایش قدرت آلمان در جهان و تبدیل آن به یک امپراتوری بود. او نهایتا چند ماه پیش از انقلاب اکتبر، در اوایل تابستان ۱۹۱۷ درگذشت.
 
 نظام سوداگرانه و اهمیت تاریخی آن
شمولر در سال ۱۸۹۵ با تکیه بر داده‌های تاریخی پروس، کتابی تحت عنوان «مطالعاتی درباره سیاست‌های اقتصادی فردریک کبیر» نوشت و در آن به لحاظ تاریخی به این مسئله پرداخت که در دوران زایش سرمایه‌داری و ایجاد دولت و ملت، چطور یک سیاست‌گذاری موفق در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی می‌تواند ارتباط مناسبی با تغییراتی شدید ایجاد کند، که به واسطه همان دوران تاریخی پیش آمده‌اند. برای مثال کافی است که ایران ۱۳۰۰ شمسی را با ۱۳۵۰ مقایسه کنید تا متوجه شوید که فاصله این ۵۰ سال در واقعیت مانند ۱۰۰۰ سال است. البته نسخه انگلیسی معرفی شده در این‌جا تنها یک فصل از کتاب شمولر است، اما با توجه به حجم کمش بسیار خواندنی‌ست.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن