اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

چه کنیم تا مغزها فرار نکنند؟

درآمد ناکافی، فقر، نبود یا کمبود پوشش بیمه ای مناسب برابر شوک های اقتصادی از عواملی است که نخبگان در کشورهای درحال توسعه را وادار به مهاجرت می کند. خدمات اجتماعی، حقوق بازنشستگی، بیمه و بازارهای مالیِ اغلب ناکافی یا توسعه نیافته باعث می شود بسیاری از اقشار تحصیل کرده رفتن را به ماندن ترجیح بدهند. رفتنی که پیامدهای ناگواری برای کشورهای مبدأ دارد. سازمان بهداشت جهانی تخمین زده به دلیل مهاجرت پزشکان به کشورهای توسعه یافته، کشورهای درحال توسعه با کمبود ۲.۸ میلیون پزشک رو به رو شده و عرضه ناکافی پزشک در کشورهای با درآمد متوسط و کم، عواقب ناگوار اقتصادی و انسانی در پی دارد.
پدیده فرار مغزها در چند دهه اخیر به معضلی برای کشورهای درحال توسعه تبدیل شده است. هرچند منفعت مهاجرت نخبگان برای کشور مقصد به عنوان یک مزیت تلقی می شود و در ادبیات به عنوان فرار مغاز مفید شناخته می شود، اما اثر آن بر رفاه ساکنان کشور مبدأ یا افراد غیرمهاجر، در بهترین حالت مبهم است. افزایش سرمایه گذاری آموزشی به عنوان راه حلی برای مسئله  فرار مغزها معادل شرط بندی است. یک شرط بندی که  در آن مهاجران برنده می شوند و اثرات آن بر ساکنان که رفاه آن ها  برای دولت نگران کننده است، مبهم یا منفی است.
سازمان ملل در سال ۲۰۰۰ گزارش داد از هر ۳۵ نفر در جهان، یک نفر مهاجر بین المللی بوده است، یعنی حدود ۱۷۵ میلیون نفر در جهان مهاجر بین المللی بوده اند. این گزارش  نشان داد تعداد مهاجران بین المللی   نسبت به سال ۱۹۶۰، دو برابر شده است. این مهاجرت ها در دهه های اخیر، به دلایل مختلف روی داده که سطح رفاه اجتماعی یکی از آن هاست.
رفاه اجتماعی تابعی از تخصیص منابع در جامعه است که به هدف توسعه انجام نمی شود، بلکه خود توسعه است. این یعنی دولت و جامعه ای را می توان توسعه یافته دانست که سطح حداقل زندگی را از نظر مسکن، آموزش، تغذیه، بهداشت و درمان برای یکایک آحاد جامعه و ساکنانش فراهم کند. وجود چنین سطحی از رفاه، منعکس کننده کیفیت نهادی کشور مبدأ است و بالا بودن کیفیت نهادی و تضمین نهادهایی همچون حقوق مالکیت مادی و معنوی، حق اختراع، پیگیری حقوق شهروندی و سایر نهادها می تواند موجب تقویت فضای کسب وکار در این کشورها شود. در این محیط، نخبگان انگیزه بیشتری برای کارآفرینی، نوآوری و تجاری سازی اختراع و ایده ها در کشور خود دارند و کمتر به مهاجرت تمایل نشان می دهند.
علاوه بر این، ثبات سیاسی بر فرار مغزها اثر منفی دارد. به این معنا که از طریق اعمال سیاست های مناسب با افزایش سطح ثبات سیاسی می توان شرایط را برای بهبود مولفه اقتصاد دانش بنیان و فراهم کردن بسترهای مناسب برای ارتقا دانش و فناوری و در نهایت برای داشتن اقتصادی پویاتر که دارای نهادهای بهتر و محیطی رقابتی تر و نیروی کار تحصیل کرده بیشتری است، فراهم کرد.
مولفه هایی مثل نقد و تحلیل عملکرد دولتمردان، مشارکت های اعتراض آمیز، رقابت های سیاسی فزاینده، حضور حداکثر مردم در انتخابات، خوش بینی نسبت به آینده، بالا بودن سطح رفاه جامعه و مواردی از این دست که موجب می شود عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای تبیین ثبات سیاسی به کار گرفته شود. بنابراین با اعمال سیاست ها و عملکرد مناسب دولت بسترهای مناسب برای ارتقا بهره وری کل عوامل تولید و اقتصاد مهیا شده وزمینه برای تولید دانش، علم و فناوری بالاتر و به دنبال آن افزایش تنوع تولیدات داخل با درجه تمایز بالا ایجاد می شود. از این منظر سیاست، بسترساز ماندن نخبگان و نرفتن آن هاست.
یافته های پژوهشگران نشان می دهد آزادی بیان اثر معنی داری بر فرار مغزها دارد. ماهیت آزادی و توسعه بهم گره خورده است. هم چنین  مظاهر آزادی مثل آزادی بیان، آزادی های سیاسی و امکانات و فرصت های برابر اقتصادی و اجتماعی، شفافیت و نظام حمایتی تضمین شده با توسعه پیوند خورده است. این عوامل اگر در جامعه ای نهادینه شود، موانع توسعه انسانی و رشد نخبگانی در آن برداشته می شود.
برای مطالعه بیشتر مقاله «بررسی اثرات رفاه اجتماعی بر فرار مغزها در کشورهای درحال توسعه» را بخوانید. این مقاله در نشریه نظریه های کاربردی اقتصاد در تابستان سال ۱۴۰۰ منتشر شده است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن