اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

چرا شاخص کل بازار سرمایه از مرز ۳۰۰ هزار واحد عبور کرد؟

علیرضا کدیور

دلیل عمده رشد اخیر شاخص کل بازار سرمایه رکود دیگر بازارها و سرازیر شدن نقدینگی دست مردم به بازار سرمای هاست. فرصت های سرمایه گذاری برای مردم در سایر بازارها متوقف شده است و در شرایط کنونی، در افق کوتاه مدت در این بازار امکان کسب بازده وجود ندارد. بنابراین همه نقدینگی به سمت بازار سرمایه آمده است. نرخ ارز به ثبات رسیده و حتی در دو ماه گذشته روند آن نزولی بوده است. به دنبال ارز، بازار سکه هم روند نزول قیمت ها را طی کرده و بازار مسکن و خودرو هم به رکود فرو رفته است. از سوی دیگر امکان سرمایه گذاری در پروژه های تولیدی برای مردم فراهم نیست بنابراین سرمایه ها به سمت بورس میل پیدا کرده است. در بورسی که عرضه در آن به نسبت محدود است و تقاضا به سرعت در حال رشد، قیمت سهام به طور حتم بالا می رود.
در حال حاضر مردم به صورت شخصی به بازار سرمایه مراجعه کرده و به طور مستقیم سرمایه گذاری می کنند. این رخداد هر چند در ظاهر به سبز شدن شاخص کل و رشد قابل توجه آن انجامیده اما لزوما در بر گیرنده پیامدهای مثبت برای این بازار نیست. نقدینگی ای که امروز بازار سرمایه را به رشد قابل توجه رسانده، از جنس همان نقدینگی است که در دیگر بازارها به گردش درآمد، به رشد قیمت ها در کوتاه مدت دامن زد و در دراز مدت آن ها را درگیر افت و رکود کرد. نمی توان پیش بینی کرد که این پیامد چه زمانی بازار سرمایه را درگیر می کند اما می توان نشانه های آن را شناخت. نشانه اول، توقف ورود این نقدینگی به هر دلیل به بازار سرمایه است و  دوم، خروج این نقدینگی به هر دلیلی از بازار سرمایه است. پس از این، افت در بازار سرمایه آغاز شده و دامنه دار می شود.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، ترکیب خریداران سهام در بازار است. بیش از ۹۰ درصد از افرادی که به طور مستقیم در بورس سهام خریده اند، حتی موضوع فعالیت شرکتی که متقاضی سهام آن بوده اند را نمی دانند. آن ها نمی دانند که این شرکت ها چه کالایی تولید یا چه خدماتی عرضه می کند و از ساختار مالی این شرکت ها و سودآوری و زیان ده بودن آن آگاهی ندارند.  تصمیم این افراد به خرید سهام بیشتر براساس جو بازار است و طبیعی است که در یک مقطع زمانی، بخش عمده ای از این سرمایه گذاران، زیان کنند.
با وجود این ترکیب از خریداران سهام، بازار دیگر تحلیل محور نخواهد بود بلکه براساس تبلیغات و جو سازی ها حرکت می کند.  ممکناست قیمت سهام یک شرکت زیان ده رشد کند و این تناقض عجیب  به دلیل حکم فرمایی جو شایعه و تبلیغات است که رخ می دهد نه روند طبیعی بازار.
در این شرایط سازمان بورس باید چه کند؟ اینکه دیگر بازارها راکد شده و نقدینگی به بازار سرمایه سرازیر شده، در اختیار سازمان بورس نیست بلکه ناشی از سیاست های دولت است. با این حال این سازمان می تواند در جریان حرکت نقدینگی سرازیر شده به بازار اثر بگذارد. بخشی از رشد هیجانی بورس ناشی از مکانیزم های معاملاتی در بازار سرمایه است. در بازار بورس اوراق بهادار تهران شرکت های بورسی حضور دارند و شرکت هایی که در فرابورس پذیرفته می شوند از نظر ساختار مالی از شرکت های بورسی ضعیف تر هستند. پس از فرابورس بازار پایه قرار دارد که در برگیرنده  شرکت هایی با زیان انباشته سنگین یا  حتی  شرکت هایی است که فعالیت آن ها متوقف شده است. اگر  سازمان بورس محدودیت نوسان قیمت را برای شرکت هایی که ساختار مالی مناسب داشته و شفاف عمل می کنند، ۵ درصد در نظر بگیرد اما همین بازه برای شرکت های فرابورسی ۱۰ درصد و بدون محدودیت باشد، در عمل مردم به خرید سهم های غیرشفاف به شفاف تشویق می شوند. این از جمله کانال های اثرگذاری سازمان بورس بر روند هیجانی بازار است که البته به تازگی سازمان بورس آن را اصلاح کرده است.
کانال دوم، قوانین مالیاتی است. برای شرکت هایی که درصد سهام شناور آزاد آن ها از عددی مشخص بیشتر است، معافیت های مالی برقرار می شود. سازمان بورس می تواند به دولت پیشنهاد این سقف را اصلاح کرده و افزایش دهد تا سهامداران عمده به عرضه بیشتر تشویق شوند، عرضه ای که بتواند به تقاضای موجود پاسخ دهد.
این تغییرات البته تنها زمانی اعمال می شود که سازمان بورس به یک جمع بندی برسد. به اینکه شرایط کنونی بازار هرچند در کوتاه مدت خوب به نظر می آید اما مثل دوره های رونق گذشته که ماندگار نبود و از بین رفت، در دراز مدت به رکود خواهد رسید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن