اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

پایان یک رویا

ترجمه: نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست

 سباستین کرتز، صدراعظم اتریش، در اوایل تابستان امسال شاید از قول بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر صحبت می‌کرد، زمانی که پیشنهاد کرد ترکیه می‌تواند بهترین پناهگاه برای افغان‌هایی باشد که از طالبان فرار می‌کنند. اما به احتمال زیاد این حرف‌های او نه از جانب ترکیه بیان شد و نه از جانب خود افغان‌ها. اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، در ماه اوت اعلام کمرد که ترکیه تبدیل به انبار پناهندگی اروپا نخواهد شد و عمده ترک‌ها هم با این حرف موافق بودند. این کشور که میزبان بیش از ۴ میلیون مهاجر و پناهنده، که شامل چیزی بین ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار افغان هم می‌شود، است هر روز با میزان بیشتری از انزجار نسبت به افراد تازه‌وارد پُر می‌شود. از سوی دیگر هم کلافگی زیادی به خاطر این مسئله پدید آمده‌است که گویا ترکیه، کاندیدای رسمی عضویت در اتحادیه اروپا، تبدیل به کشور میانجی این قاره با بقیه جهان شده‌است.
طی سالیان اخیر بسیاری از متخصصان سیاست‌گذاری اروپایی گونه‌های متنوعی را از جوکی قدیمی که مربوط به اتحاد شوروی می‌شد، درباره پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا تولید کرده‌اند: «ما ادای مذاکره کردن را درمی‌آوریم و آن‌ها ادای اصلاح کردن را.» امروز دیگر وانمود کردن و ادا درآوردن فایده‌ای ندارد. روند پیوستن به اتحادیه دیگر هیچ جانی ندارد. به جای آن توافقی که اتحادیه اروپا با اردوغان کرده‌اند برای بیرون نگه داشتن مهاجران و پناهندگان از اتحادیه اروپا، به صحنه مرکزی این رابطه تبدیل شده‌است. آن توافق هم گویا در حال فروپاشی است.
زمانی گزارش اتحادیه اروپا درباره پیشرفت مذاکرات پیوستن ترکیه به این اتحادیه صفحه اول روزنامه‌های کشور را به خود اختصاص داده‌بود. در ترکیه امروز، اتحادیه اروپا دیگر یک نیروی سیاسی سوخته به حساب می‌اید. روی کاغذ، تنها کاری که نیاز است از سوی اتحادیه اروپا انجام شود تا این وضعیت بهبود پیدا کند عنوان کردن این واقعیت است که یک ترکیه دموکراتیک، بر خلاف دولت پلیسی اردوغان، زمانی می‌تواند جایی در اتحادیه اروپا داشته باشد که دست از کارهای فعلی خود بردارد. این چیزی است که دموکرات‌های ترکیه که در موضع ضعف قرار دارند، دوست دارند بشنوند و خود اردوغان از شنیدن هیچ چیز به اندازه این حرف بدش نخواهد آمد.
البته این تنها چیزی است که مسئولان اتحادیه اروپا توانایی گفتن آن را ندارند. ترکیه بزرگ‌تر از تمام کشورهای اتحادیه اروپا است و عمده جمعیتش را مسلمانان تشکیل داده‌اند. بسیاری از رای‌دهندگان اروپایی از پیوستن چنین کشوری به جمع خود وحشت دارند، بنابراین فرقی نمی‌کند ویژگی‌های دموکراتیک ترکیه چه باشد، به احتمال زیاد اتحادیه اروپا این کشور را در دل خود راه ندهد. نشانه‌هایی از این مسئله از همان آغاز مذاکرات عضویت در سال ۲۰۰۵ قابل مشاهده بود، زیرا رهبران اروپا روی یک «فرایند با پایان باز» تاکید داشتند که نتیجه‌اش مورد ضمانت هیچ‌یک از آن‌ها نیست.
 یک داستان سرکاری
اردوغان و دولتش توانسته‌اند بهانه‌ای مناسب برای کنار زدن این مسیر پیدا کنند. رهبر ترکیه کردها را سرکوب کرده‌است، رسانه‌ها و دادگاه‌ها را در اختیار گرفته‌است و با کشورهایی نظیر یونان، قبرس و فرانسه سرشاخ شده‌است. همان‌طور که وزیر امور خارجه سابق آلمان چند سال پیش عنوان کرده‌بود، اتحادیه اروپا ترکیه را تا جایی که اردوغان در قدرت است، بیرون نگه می‌دارد. واقعیت این است که اتحادیه اروپا این کار را درباره هر رئیس جمهوری دیگری در ترکیه هم انجام می‌دهد.
در حال حاضر هم ترکیه و هم اتحادیه اروپا تصمیم گرفته‌اند که بهترین کار ممکن، کاری نکردن است. هیچ‌یک از آن‌ها تمایلی به از بین بردن مذاکرات ندارد و هر دو طرف هم از پیشرفت نکردن مذاکرات بهره‌هایی می‌برند. اروپا نیازی ندارد فرایندی را ادامه دهد که به آن اعتقادی ندارد و اردوغان هم نیازمند اجرای اصلاحاتی نیست که قدرتش در نهادها و اقتصاد ترکیه را کاهش می‌دهند.
در نتیجه این روند، توافقی که در سال ۲۰۱۶ پس از رسیدن تقریبا یک میلیون مهاجر و پناهنده به یونان، بین دو طرف شکل گرفت، تنها چیزی است که این رابطه را پیش می‌برد. دولت اردوغان به ازای هزینه‌ای ۶ میلیارد دلاری در راستای کمک به پناهندگان سوریه‌ای و وعده‌ای مبهم برای سفر بدون نیاز به ویزا به اروپا برای ترک‌ها، وارد عمل شده و بسیاری از پناهندگان را به کشور خود راه داده‌است. این مسئله منجر به خرسندی اتحادیه اروپا می‌شود. تعداد افرادی که به اروپا پناهنده می‌شدند سال گذشته به کمتر از ۱۰ هزار نفر کاهش یافت، در حالی‌که در سال ۲۰۱۵ بیش از ۸۵۰ هزار نفر بود. بسیاری افراد در اروپا در حال حاضر باور دارند که این توافق باید تمدید شده و شامل حال مهاجران جدید افغان هم بشود. البته ترکیه تا اینجای کار از این ایده استقبال نکرده‌است و باید دید ادامه رابطه این کشور و اتحادیه اروپا به چه سمتی می‌رود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن