واکنش اشتباه
اکونومیست
شهر نامی ژاپن به دلیل نزدیک بودن به نیروگاهی اتمی تقریبا سرنوشتی سیاه را برابر خود میبیند. در سال ۲۰۱۱، پس از اینکه سونامی باعث شد که پایگاه هستهای فوکوشیما که در چهار کیلومتری این شهر قرار دارد، آسیب ببیند، ۲۱هزار ساکن این شهر مجبور به تخلیه آن شدند. بلافاصله پس از آن، تمامی ۵۴ رآکتور موجود در ژاپن تعطیل شد زیرا مسئولان این کشور نگران مسائل ایمنی بودند و همین مسئله باعث شد که تقریبا ۵۰ گیگاوات از ظرفیت تولید برق از بین برود. اخیرا مقالهای منتشر شده که ادعا میکند این تصمیم هزینه جانی بیشتری را از خود فاجعه فوکوشیما ایجاد کردهاست.
سانحه فوکوشیما باعث شد که واردات زغال، گاز و نفت افزایش پیدا کند. در چهار سالی که پس از این حادثه آمدند، سهم تولید برق توسط سوختهای فسیلی از ۶۲ به ۸۸ درصد رسید. انرژی هستهای، که زمانی بیش از ۳۰ درصد از برق ژاپن را تامین میکرد، به سهم صفر رسید. همین مسئله باعث شد که قیمت برق به شدت افزایش پیدا کند.
بسیاری از افراد در واکنش به این مسئله مجبور شدند که هیترهای برقی خود را خاموش کنند. میانگین مصرف برق خانوار در سال ۲۰۱۲ در برخی از مناطق افتی ۸ درصدی داشت و این مسئله را مطالعات دولتی این کشور هم نشان میدهد. بیشترین افت را شهری چون توکیو داشت که در آن قیمت برق رشدی بیش از ۳۰ درصدی کرد. همینجاست که ماجرا عجیب میشود زیرا در اثر زندگی کردن در محیطی سردتر تعداد افرادی که در زمستان به خاطر سرما میمیرند طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ به تعداد ۱۲۸۰ نفر افزایش داشتهاست. با توجه به اینکه سوختهای فسیلی آلودهتر از انرژی هستهای هستند، قطعا آلودگی هوا هم بیشتر شده و این مسئله هم باعث شده که مرگ و میر بیشتر شود گرچه هنوز عدد و رقم خاصی برای این مسئله در دسترس نیست.
جور دیگر باید دید
این مقاله بخشی از ارزیابی مجدد واکنش ژاپن به بدترین فاجعه هستهای از زمان چرنوبیل به این سو است. دست کم ۲ هزار نفر به دلیل تخلیه فوکوشیما فوت کردهاند، برخی هم بلافاصله پس از این حادثه در وضعیتی بد به سر میبردهاند و افراد دیگری هم مشکلاتی ثانویه نظیر استرس و خودکشی را از سر گذراندهاند. مرگ و میر ناشی از تماس با تشعشع، تکرقمی است. بسیاری از تخمینها نشان میدهند که حتی تاثیر بلندمدت آن هم کوچک خواهد بود. واکنش شدیدی که قرار بود برابر بدترین نوع سناریو اتخاذ شود باعث شد که سیاستهایی بسیار غلط به کار گرفته شوند و این مقاله چنین نتیجه میگیرد که: «افزایش نرخ مرگ و میری که ما تخمین زدهایم که ناشی از افزایش قیمت برق است، به شدت بیشتر از مرگ و میر ناشی از خود حادثه است.»
عجیب خواهد بود اگر چنین شکست شدیدی در پس خود یک بررسی ایمنی نداشته باشد. اگر این حادثه دوباره تکرار میشد قطعا آسیب بیشتری از تعطیلی رآکتور داشت، با توجه به اینکه اولین تعطیلی بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار هزینه برداشت. اما مزایای این تصمیم هرچه باشند، انرژی هستهای محبوبیت خود را در ژاپن از دست دادهاست. بسیاری از مردم این کشور به شدت مخالف این هستند که رآکتوری مجددا شروع به کار کند. از بین تمام رآکتورهایی که در این کشور تعطیل شدند، تنها ۹ عدد به مسیر فعالیت بازگشتند و همانها هم با شکایتها و فشارهای مختلفی از سوی گروههای گوناگون روبهرو شدند که میخواستند باز هم آنها را تعطیل کنند. فرمان تخلیه از شهرهایی نظیر نامی برداشته شده، اما هنوز ۳۵ هزار نفر از مردم هستند که حاضر به بازگشت به این شهر نیستند. گرچه دیگر مثل همان روزهای سال ۲۰۱۱ خبری از تشعشع هستهای نیست، اما کشور ژاپن گویا هنوز هم با آلودگی این اتفاق دست و پنجه نرم میکند.
مقاله مذکور توسط متیو نیدل، شینسوکه اوچیدا و مارسلا ورونسی نوشته شدهاست. نکته بسیار جالب این است که اخیرا سریالی راجع به فاجعه چرنوبیل پخش شد و دولت شوروی را بابت «بیخیالی» در این حادثه محکوم کرد، زیرا به دلایل سیاسی به موقع وارد عمل نشد و باعث شد که تلفات این حادثه بسیار بیشتر از حالت معمول خود شود. بدِ داستان اینجاست که ژاپن نهتنها سریع واکنش نشان داد، بلکه واکنش شدیدی هم داشت، اما همین واکنش حالا باعث شده که این کشور با مشکلاتی دیگر سروکار داشته باشد، که معلوم نیست چه زمانی قرار است دست از سرش بردارند. به هر صورت اینکه ژاپن چه مسیری را دنبال میکند، به احتمال زیاد اندکی با سیاستگذاری متمرکز دولت این کشور همراه باشد و خیلی هم گوش این دولت بدهکار اعتراضات گروههای غیردولتی نشود.
منبع:اکونومیست/ ترجمه نسیم بنایی، آینده نگر