اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

طرح صیانت، طرح خلع سلاح است

گفت وگو از زینب کوهیار/ آینده نگر

*پیامدهای طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی، که البته هنوز به مرحله اجرا نرسیده، در صنعت استخراج رمزارزها و بلاکچین چیست؟
به نظر من طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی، همین الان که هنوز بررسی آن در کمیسیون ویژه مجلس شورای اسلامی شروع نشده، به طور جسته و گریخته درحال انجام است. به طور حتم اثر همین اقدامات جسته و گریخته را هم در فضای مجازی و کسب وکارهای نوپا خواهیم دید که متاسفانه باید بگویم آثار خوبی نیست. صنعت استخراج رمزارز، بلاکچین و دیگر صنایع مرتبط هم به طور حتم از ایجاد محدودیت های بیشتر صدمه می بیند نه اینکه رشد کند و بالنده شود. به ویژه در شرایطی که پتلفرم ها یا صرافی هایی مثل بایننس به شدت کاربران ایرانی را محدود کردند.
*به کدام بخش دراین طرح بیش از دیگر بخش ها نقد دارید؟ 
مهم ترین نقد این است که گویا تهیه کننده طرح هیچ توجهی به وضعیتی که در سه سال گذشته طی کردیم ندارند و همچنین محدودیت هایی که برای اقتصاد کشور در خارج از کشور اعمال شده است. بیش از سه سال است که کشور، تحریم های حداکثری را تحمل کرده. کسب وکارهای بسیاری در این دوره، محدود شدند و بسیاری از دسترسی های ما به امکانات و مسیرهای توسعه بازارها و دریافت دانش در سال های گذشته محدود شدهاست. حتی با استفاده از وی پی ان هم بسیاری از  موسسات پژوهشی، و خدماتی ومالی با کارآفرینان ایرانی کار نمی کنند. در واقع  در جهان خارج از ایران برای ما محدودیت های بسیاری ایجاد شده و حالا ما طرحی را می خواهیم اجرا کنیم که به محدودیت های بیشتر دامن می زند و این بار، قصد داریم از داخل هم درها را ببندیم. به دلیل تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه ایران، بسیاری از روابط تجاری ایران در سطوح  کلان محدود شد، چه برسد به بسیاری از ارتباطات معدود و محدود در حوزه فناوری که توسط صاحبان کسب وکارهای نوپا، از جمله کسب وکارهای خرد برقرار می شد. بخشی از فعالان توانستند به هر ترتیب، محصول و خدمات خود را به شرکت های خارجی بفروشند اما نگرانی طرف های خارجی از مجازات ها همیشه وجود داشت و دارد. حالا همین روابط خرد هم به دلیل فشارهای داخلی از بین می رود و هیچ تضمینی برای ادامه آن وجود ندارد.  اینطور به نظر می رسد که گویا تلاش می کنند هر نوع ارتباطی با خارج از کشور را محدود و ممنوع کنند که متاسفانه برای اقتصاد دیجیتال و اکوسیستم نوآوری و شکوفایی کشور اصلا خوب نیست. با توجه به مخالفت گروه زیادی از کسب وکارهای نوپا و استارتاپ ها، اگر این طرح عملی شود باید گفت اقلیتی برای شرایط کاری اکثریت تعیین تکلیف کرده است. این درحالی است که اجرای طرح به طور حتم بسیاری از جوانب زندگی و کار مردم ایران را متاثر می کند. اقتصاد کشور ما و زندگی ما با اینترنت و اتصال با اینترنت جهانی درهم آمیخته و تفکیک آن به شدت مشکل است. به همین دلیل است که می گویم کاش  نظرسنجی از مردم در این باره انجام شده بود و چنین موضوع مهمی را به رفراندوم می گذاشتند تا نظر مردم را در این باره بدانند.
*مسئله قطع ارتباط با اینترنت جهانی، و عدم دسترسی به سایت هایی مثل گوگل وبرنامه هایی مثل اینستاگرام از مهم ترین نقدهایی است که درباره طرح تا امروز شنیدیم. یک نکته ای که روی آن به طور مشخص تاکید شده، الگو قرار دادن کشورهایی مثل روسیه و چین در مدیریت فضای مجازی است. بهطور مشخص ما سال های پیش هم از بعضی فعالان استارتاپی می شنیدیم که محدودیت بعضی برنامه های خارجی در چین، نوعی حمایت از کسب وکارهای داخلی آن کشور است. شما در این باره چه نظری دارید؟ آیا کشوری مثل چین در مدیریت فضای مجازی می تواند به الگوی ایران تبدیل شود؟
ببینید، این طرح، درباره یک مسئله بنیادی در زندگی ایرانیان تصمیم می گیرد و شهروندان همه شهرها باید فرصت اظهارنظر در این باره را پیدا کنند. نه اینکه طرحی تهیه شود و بدون توجه به نظر مردم و کارشناسان در فضایی تاریک و مبهم فرایند تصویب و اجرا را طی کند. آنچه که ما امروز به اسم خدمات پایه کاربردی در این طرح می بینیم همان نقطه اتصال ما به اینترنت جهانی است و همه چیز برای ما از همان نقطه شروع می شود. این نقطه گستره وسیعی از زندگی ایرانیان را در بر می گیرد و محدود کردن آن، زندگی اجتماعی و اقتصادی ما را دگرگون می کند. با در نظر گرفتن همه آثار و ابعاد این طرح می توان گفت ما به نوعی خودمان را در مقابل با جریان پیش رو، خلع سلاح می کنیم.
نکته ای که درباره چین هم می گویید، نکته مهمی است اما در نظر بگیرید کشورهایی مثل چین یا روسیه  که چنین استراتژی یا سیاستی در آن ها دنبال شده، مشکلات ما را در جهان خارج از مرزهایشان ندارند. یک شهروند یا کارآفرین اهل چین یا روسیه، به اندازه شهروند یا کارآفرین ایرانی در جامعه جهانی محدود نیست و مشکلاتی که ما در عرصه جهانی داریم برای آن ها معنایی ندارد. به همین دلیل است که بدون وجود محدودیت های خارجی، فضای داخلی را مدیریت می کنند. باتوجه به این مسئله، به نظر من مقایسه ما و آن ها بسیار نادرست است و نوعی گریز از واقعیت هاست. کدام شهروند یا پژوهشگر چین یا روس وقتی سایتی را باز می کند، با پیام عدم دسترسی به سایت به دلیل زندگی در منطقه  جغرافیایی خاصی رو به رو می شود؟ چنین محدودیت هایی برای آن ها وجود ندارد و به همین دلیل است که محدود کردن گوگل و دیگر برنامه ها در آن، به شکل سیاستی برای حمایت از تولید داخلی نمود می کند. اما ما در ایران، علاوه بر تحمل چالش هایی که دیگر کشورها به بهانه تحریم ایجاد می کنند، باید رنج محدودیت های داخلی را هم به جان بخریم؟ به نظر من ما نمی توانیم در این زمینه از چین و روسیه تقلید کنیم چون شرایط یکسانی نداریم.
*ما می خواهیم بیشتر درباره آثار اجرای این طرح به همین شکلی که مطرح شده بدانیم. به خصوص در حوزه فناوری.
به طور طبیعی ارتباط بسیاری از عالمان در همه علوم مختلف و بسیاری از کارآفرینان در همه صنایع و رشته ها قطع می شود. این برای کشوری مثل ما که بسیاری براساس نمونه های آزمایش شده خارجی محصولی را در داخل عرضه می کنند، فضایی شکننده ای ایجاد می کند. هم چنین در بسیاری از حوزه ها، از جمله حوزه فناوری، مرزها دیگر معنایی ندارد. سرعت تحولات بسیار بالاست و کسی منتظر کسی نمی ماند تا درهای کشورش را به روی مسئله ای ببندد یا باز کند. گاه پیام کوچک یک فعال حوزه فناوری، مشکل بزرگی را از کس دیگری حل می کند. غیر از این، ارتباط با مراکز پزوهشی و علمی برای اساتید دانشگاه ها و دانشجویان است که محدود می شود. کسب وکارهایی داریم که با وجود همه دشواری های ناشی از تحریم، در بازارهای صادراتی حضور دارند. با قطع اتصال به شبکه جهانی اینترنت، آن ها از گردونه رقابت با خارجی ها حذف می شوند یا در بهترین حالت، با صرف هزینه های هنگفت باید با رقیبی در بازار خارجی رقابت کنند که هیچ کدام از مشکلات آن ها را ندارد.  هرچند ما در جاهایی توانستیم محدودیت های ایجاد شده توسط تحریم کنندگان را دور بزنیم اما در با اجرای طرح صیانت با جنس تازه ای از محدودیت رو به رو می شویم که شرایط را برای همه سخت تر می کند.  نکته قابل تامل برای من این است که چرا محدودیت های خارجی  در صحبت های موافقان و مخالفان طرح دیده نمی شود. همین امروز هم انتقال پول برای فعالان بخش خصوصی به دلیل تحریم ها با ریسک و هزینه بالا ممکن است. در حوزه رمزارزها مشکلات بسیاری داریم و صرافی های بین المللی هم مارا تحریم کردند. حالا باید رنج تحریم های داخلی هم به جان بخریم.
*طرح را نوعی تحریم داخلی می دانید.
بله. به طور مشخص باید پرسید ما چه نقشی در اقتصاد جهانی داریم که حالا دنبال دردسر درست کردن یشتر برای خودمان هستیم؟ چرا می خواهیم خودمان را محدودتر و محروم تر کنیم؟ چرا هر روز برای خودمان مصیبت های تازه می تراشیم؟ گوگل  یک شرکت خارجی است که براساس قوانین تحریمی علیه ایران نباید به کاربران ایرانی خدمات بدهد اما بعضی خدمات گوگل برای ایرانیان هم در دسترس است. امروز اگر کسب وکاری بخواهد در گوگل تبلیغ کند، برای واریز وجه آن به خارج از کشور، باید از هفت خان بگذرد. هزینه  های مازاد ناشی از تحریم های خارجی در اقتصاد ما سر به فلک می کشد. در این شرایط ما طرحی را تهیه می کنیم که در آن، نیمچه خدماتی هم که گوگل به مردم ما عرضه می کند، محدود شود.  نیروهای فنی  وتولیدکنندگان محتوا در شبکه ها و پتلفرم هایی مثل اینستاگرام و یوتیوب داریم که درآمدهای خوبی کسب می کنند. چرا در شرایطی که کشور به تولید اشتغال نیاز دارد، باید با ایجاد محدودیت در اتصال به شبکه جهانی اینترنت، درآمدزایی این افراد محدود شود؟ کاری که این افراد در پلتفرم های خارجی انجام می هند، نوعی ارزآوری برای کشور است. خدماتی را انجام می دهند و در مقابل درآمد ارزی دریافت می کنند و در شرایط تحریم این یک فرصت برای کشوری مثل ماست. چنین مسائلی در طرح صیانت اصلا دیده نشده است.
*در نسخه ای که از طرح منتشر شده و در اختیار رسانه ها قرار گرفته، هیئتی برای نظارت و تصمیم گیری و صدور مجوز پیش بینی شده است. به طور مشخص کارکرد چنین هیئتی را چطور ارزیابی می کنید؟
 وقتی طرح صیانت را می شکافیم و لایه های دیگری از آثار آن را بررسی می کنیم می فهمیم هنوز درباره محدودیت هایی که واقعا ایجاد می کند، صحبت نشده است. اجرای این طرح شیوه های نظارت بر فضای مجازی کشور را به طور مشخص دگرگون می کند. مسئه فقط فیلترینگ نیست بلکه تغییر رویه ها هم مشکلاتی ایجاد می کند. برای مثال، آیا مجموعه آراء در هیئتی که در طرح صیانت پیش بینی شده شفاف است و مشخص است که چه نماینده ای از چه سازمانی به فیلترینگ شبکه یا سایتی خاص رای مثبت یا منفی می دهد؟ زمانی که شفافیت در سازوکارهای شورایی وجود ندارد، نوعی سلب مسئولیت در امور پیش می آید. به این شکل که همه اعضا و نمایندگان پیش از رای گیری با مسئله ای مخالفت می کنند اما می بینیم که یک طرح یا قانون محدودکننده با اکثریت آرا رای می آورد. در شرایطی شفافیت در تصمیم ها و رای گیری ها مورد توجه قرار نمی گیرد که منافعی از پیش برای عده ای یا گروهی خاص تعریف شده است.
*مثل پروژه هایی که برای ایجاد نمونه مشابه خارجی موتورهای جست وجو یا برنامه ها در کشور تعریف می شد. از جمله این پروژه ها موتور جست وجوی یوز بود.
موتور جست وجوی یوز یک نمونه از این پروژه هاست. پروژه هایی تعریف می شود، منابع زیادی از بودجه کشور به آن تخصیص داده می شود و در نهایت هیچ نسخه ای دست مردم را نمی گیرد. الان شرایط سخت تر هم هست چراکه کشور تحریم است و پیاده سازی طرح هایی که بتواند خدمات مشابه سایت ها و برنامه های خارجی را به مردم عرضه کند، هزینه های هنگفتی روی دست کشور می گذارد. در شرایط محدودیت منابع، پیاده سازی این طرح ها مبهم است. بنابراین صرفا به تعریف منابعی که به طور رانتی به گروه ها اختصاص داده می شود می رسیم. این چیزی است که بارها در کشور ما تجربه شده است. عادت به اختراع کردن دوباره چرخ داریم و در همین اختراع دوباره هم به اندازه ای رانت ایجاد می شود که در نهایت نه چرخی می ماند و نه روشن است که منابع دست چه کسانی بوده و چه شده است.
*موافقان طرح با این ایده جلو می آیند که ما توان فنی ایجاد برنامه ها یا سایت ها و موتورجست و جوهای خارجی را داریم و چرا خودمان نسازیم. انتقاد آن ها هم نیست که چرا توان داخلی را سرکوب می کنید.
بسیاری از موتورهای جست وجو در جهان در رقابت با گوگل کنار کشیدند و اینکه فکر کنیم رقابت با چنین موتور جست وجویی برای ما ساده است، منطقی نیست. این نوعی بی توجهی به اندوخته دانش بشری و تجربه دیگر کشورهاست. تجربه و سرمایه بسیاری پشت سازندگان چنین موتور جست وجویی است. ما هم مبدع نیستیم و بیشتر پیرو هستیم. چه در این طرح و چه در طرح های دیگر. بنابراین بهتر است به جای اینکه برویم و گوگل خودمان را از نو بسازیم، پا روی شانه های جهان بگذاریم و چیزی به جهان فناوری اضافه کنیم.  اینستاگرام، فیس بوک و برنامه هایی مثل کلاب هاوس از اول نبودند و تنها هنر موسسان آن ها هم این نیست که نیازی را از جامعه انسانی درک کردند و تلاش کردند با فناوری آن را برآورده کندن. ما هم صاحب ایده هستیم اما اینکه به جای بها دادن به ایده های جدید، می خواهیم موتور جست وجوی دیگری یا اینستاگرام دیگری بسازیم، دلیل عقب ماندن ماست. من خوب به یاد دارم زمانی که اینترنت ایران قطع شد، یوز نتوانست به مردم خدمت بدهد. در نهایت مشخص شد یوز موتوری است که به عنوان واسطه بین کاربر و گوگل عمل می کرده است.
*فکر می کنید طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی به آنچه مورد نظر مردم و کارشناسان است، نزدیک شود؟
بعضی باور دارند اگر طرح  توسط کارشناسان بیشتر بررسی شود، بهتر می شود. اما من فکر می کنم به طور کلی مجلس نباید درباره فضای مجازی طرح بدهد چراکه امکانات و زیرساخت های تخصصی لازم برای بررسی چنین طرحی را ندارد. اگر قرار است فضای مجازی مورد ساماندهی قرار بگیرد، این کار باید توسط دولت و در قالب لایحه ای که دولت تهیه کرده پیگیری شود. در این شرایط آثار مخرب آن به مراتب کمتر است. بیشترین مشکلاتی که با طرح های مجلس داریم، تصویب آن بدون کار کارشناسی است. غیر از این، پرسش های مهمی درباره این طرح وجود دارد. از جمله اینکه طرح چرا در زمانی ارائه شده که در دوره گذار از دولت قبلی به دولت فعلی بودیم؟ در شرایطی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هنوز  مستقر نشده و معاونان و کادر خود را نچیده، چرا چنین طرح مهمی در مجلس مطرح می شود تا فرصت اظهارنظرهای کارشناسی و موضع گیری در آن، به کمترین سطح برسد؟

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن