اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

صادرات عجیب چین

ترجمه نسیم بنایی/ اکونومیست/ آینده نگر

آذرماه بود که شی ژینپینگ، رهبر چین اعلام کرد که حزب کمونیست این کشور به ضرب‌العجلی نزدیک می‌شود که توسط خود آن‌ها تعیین شده‌است. فقر شدید (درآمدی در حدود ۱ دلار در روز) در این کشور به طور کامل از بین رفته‌است. طبیعی است که این کشور قصد داشت خبر این موفقیت را به گوش جهان برساند و به همین دلیل یک سمینار مجازی دوروزه به راه انداخت که در آن ۴۰۰ نفر از ۱۰۰ کشور دنیا شرکت کرده‌بود. این همایش فقط برای دریافت تمجید دیگران نبود، بلکه چینی‌ها می‌خواستند مدل سیاسی خود را به رخ دیگران بکشند.
بررسی روند و تحلیل سیاست خارجی چین از سال ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۰، بدون توجه به تحولات گذشته­ آن کشور ناممکن است. در اواخر قرن نوزدهم به علت ناتوانی حکومت در حل مسائل داخلی و هجوم بیگانگان، سلسله­ منچوچینگ در برابر قدرت­های خارجی تسلیم شد و چین به مناطق نفوذ این قدرت­ها تقسیم شد. در بحبوحه­ جنگ جهانی اول حزب کومین تانگ یا ناسیونالیست­ ها امپراطوری این کشور را نابود و نظام جمهوری را در سال ۱۹۱۹ تاسیس نمودند. با مرگ سون­یات­سن در سال ۱۹۲۵ چیان­کای­چک به قدرت رسید. با تاسیس نظام جمهوری درگیری­هایی در داخل صورت گرفت و کشور توسط بیگانگان اشغال شد. با درگیری ناسیونالیست­ها و حزب کمونیست، راهپیمایی طولانی و بزرگ علیه دولت مرکزی سازماندهی شد و با فرار ناسیونالیست­ها به تایوان، مائو در اول اکتبر ۱۹۴۹ جمهوری خلق چین را تأسیس کرد.
سیاست خارجی چین در دوره مائو با تاکید بر نظریه سه جهان و حمایت از جنبش­های آزادی­بخش، عمدتا معطوف به سیاست «گرایش به یک سمت» بود. وی ضمن انتقاد از نظام سرمایه­داری، به خاطر عدم عضویت چین در سازمان ملل، سیاست­های نهادهای بین­المللی را مورد انتقاد قرار می­داد و آن­ها را ابزارهای نظام سرمایه­داری برای استثمار مردم کشورهای جهان سوم قلمداد می­کرد. چین در ابتدا به علت بازسازی اقتصاد خود به سمت شوروی گرایش پیدا کرد و این گرمی روابط تا اواسط دهه ۵۰  ادامه داشت. ولی با روی کارآمدن خروشچف، روابط دو کشور به سردی گرایید و در سال ۱۹۶۲ قطع شد. در پی قطع رابطه­ چین و شوروی از یک سو و تلقی چین از ایالات متحده به عنوان دشمن راهبردی از سوی دیگر، این کشور از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۸ در جست‏وجوی نقش جدیدی برای خود در جهان به عنوان رهبر جهان سوم، جنبش غیرمتعهدها و کمونیسم واقعی برآمد و ارتباط خود با کشورهای جهان را به حداقل رساند و سیاست انزواطلبی را برگزید. تضعیف اقتصاد در دوره­ انقلاب فرهنگی و نیاز به فناوری غرب، این کشور را مجبور به تجدید­نظر در روابط خود با ایالات متحده نمود.
کمونیسمی در نام
در مجموع، سیاست خارجی چین در دوره­ی مائو از سال ۱۹۴۹ تا اواخر دهه­ ۱۹۷۰ متاثر از نفوذ و نقش پررنگ عقیدتی در این حوزه بود و با توجه به سیاست گرایش به یک سمت، سیاست خارجی مائو یا به سمت سوسیالیسم بود یا امپریالیسم و به گفته­ی وی راه سومی وجود نداشت. در این راستا، از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۱ از راهبرد وابستگی به راهبرد اتکا به خود و از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۹ راهبرد انزواطلبی اتخاذ و از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۹ از انزواطلبی به سمت تنوع جهت­گیری و وابستگی نسبی بود.
چین تحت رهبری شی ژینپینگ با ۶۰۰ سازمان سیاسی در ۱۶۰ کشور دنیا رابطه جدی برقرار کرده‌است و این مسئله برای همه روشن است که این کشور قصد دارد خود را به عنوان الگویی برای جهان نشان دهد. مطالعات مختلف نشان می‌دهد که در حد فاصل سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ تعداد ملاقات‌های بین اعضای حزب‌های مختلف جهان با حزب کمونیست چین رشدی تقریبا ۵۰ درصدی کرده‌است. بسیاری از این ملاقات‌ها به شکلی در اروپای مرکزی انجام می‌شوند که ناظران اعلام کرده‌اند چین گویا قصد دارد نوع جدیدی از کمینترن شوروی را راه‌اندازی کند. به احتمال زیاد موفقیت نسبی چین در مواجه با کرونا هم این بلندگوی تبلیغاتی آن‌ها را تقویت کند.
نکته بسیار مهم در دوران کنونی این است که چین در حال حاضر مشغول تبلیغ و ترویج کمونیسم نیست، بلکه قصد دارد نشان دهد می‌توان بدون داشتن دموکراسی به ثروت اقتصادی در ابعاد یک کشور دست پیدا کرد. این پیام قطعا برای سیاست‌مدارانی جذاب است که دست‌وپا گیر بودن بسیاری از مسائل دموکراسی آزارشان می‌دهد. رئیس جمهوری کنیا، آقای توجو، توسط یکی از روزنامه‌های نایروبی به چالش کشیده شده‌بود. آن‌ها به او انتقاد کرده بودند که حزبش نزدیکی بسیار زیادی با حزب کمونیست چین دارد. او هم در پاسخ به این انتقاد گفته‌بود که هیچ اشکالی ندارد حزب او چیزی از «موفق‌ترین حزب جهان» یاد بگیرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن