اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

سیاست‌گذاری و تابوی رفاه موقت

علی سرزعیم تحلیل‌گر اقتصاد ایران

 در کودکیِ نسل ما برنامه «مدرسه موش‌ها» از جذاب‌ترین برنامه‌های تلویزیون بود. در یک قسمت آن بحث گربه به میان می‌آمد ولی کسی جرئت نمی‌کرد اسمش را ببرد تا حتی به چگونگی مواجهه با آن فکر کند و اگر کسی می‌خواست کوچک‌ترین اشاره‌ای به آن بکند از تعبیر «اسمشو نبر» استفاده می‌کرد. حالا وضعیت اقتصاد ایران نیز چنین است. در برخی عرصه‌های اقتصادی پیوسته تصمیماتی گرفته می‌شود که مشکل دارد و وقتی به ریشه آن می‌رسیم کسی جرئت مواجهه با آن را ندارد. شاید خیلی اسمشو نبرها وجود دارد که نظام رسمی آنها را به تابو تبدیل کرده است؛ اما روشنفکران در رسانه‌های غیررسمی و گاه نشست‌ها اسمشان را می‌برند، اما برخی از اسمشو نبرها هست که حتی آنها نیز جرئت ندارند اسمش را ببرند و اتفاقاً جامعه است که از تابوشدن آن حمایت می‌کنند. بگذارید یک بار هم که شده اسمش را ببریم: رفاه مصرف‌کننده و خانوار!
برای سیاست‌گذاران ایران هرچه که به رفاه موقت و کوتاه‌مدت مصرف‌کننده و خانوار آسیب رساند تابوست و جامعه ما متحد در برابرش ایستادگی می‌کند (قضیه بنزین را که فراموش نکردیم)! چون چنین تابویی برای ما تعریف شده چیزهای دیگر را به راحتی فدای آن می‌کنیم. بیایید دو مثال ببینیم که موضوع را بهتر بفهمیم.
در زمستان هوا سرد می‌شود. واکنش طبیعی انسان‌ها پوشیدن لباس گرم است اما جامعه ما عادت کرده که سیستم‌های گرمایش را روشن کند و در درجه بالا قرار دهد. نتیجه این وضع آن می‌شود که مصرف گاز به شدت بالا می‌رود. پیامد آن این است که عرضه گاز کفاف مصرف خانوار و مصرف بنگاه‌های صنعتی و نیروگاه‌ها را نمی‌دهد. خوب چه باید کرد؟ در یک نظام به‌سامان روشن است که بنگاه‌های صنعتی و بخش تولید اولویت دارد اما در یک جامعه کوتاه‌مدت است که رفاه خانوار اولویت می‌شود و بخش تولید قربانی می‌شود. نتیجه این می‌شود که گاز بخش صنعت و تولید و نیروگاه قطع می‌شود. فراموش نکنیم همه آسیب‌هایی که به صنعت خورده و می‌خورد از تحریم نیست بلکه ذره‌ذره کارهایی از این دست است که در کنار تحریم صنعت ما را در رقابت جهانی تضعیف کرده است. وقتی گاز صنعت قطع می‌شود تولید متوقف می‌شود و بنگاه‌ها در ایفای تعهد، کسب درآمد و پرداخت حقوق و یا کسب سود دلخواه و سهولت کسب و کار دچار مشکل می‌شوند. حتی اگر روابط خارجی بهبود یابد، آیا انتظار داریم که سرمایه‌گذار خارجی به سرمایه‌گذاری در چنین وضعیت سرمایه‌گذاری اقبال نشان دهد؟ بسیار بعید می‌دانم. در سال‌های اخیر ظاهراً صنایع و نیروگاه‌ها راه حلی برای این مشکل یافته‌اند و آن استفاده از گازوئیل به جای گاز است زیرا قیمت گازوئیل نیز به خاطر یک تابوی دیگر سال‌هاست تثبیت شده است. از قضا گفته می‌شود بخشی از مشکل آلودگی هوای کشور ناشی از همین مسئله است. در جامعه‌ای که نخواهیم با مشکل روبه‌رو شویم و به خانواده‌ها فشار بیاوریم تا رفتار مصرفی‌شان را خدای‌نکرده تغییر دهند آن‌گاه به گزینه‌های عجیب دیگر فکر می‌کنیم مثلاً می‌گوییم چرا عرضه گاز را زیاد نکنیم که نه به خانواده برای اصلاح رفتار فشار آید و نه بنگاه‌های تولیدی! بله میلیاردها دلار صرف افزایش استحصال گاز و انتقال آن می‌شود تا آن اصلاح رفتار خدای‌نکرده صورت نگیرد و آن اسمشو نبر در معرض فشار واقع نشود. اشکال این راه حل بدیع چیست؟ اشکال آن این است که این گاز باید یا صادر شود و برای کشور درآمد شود یا به مخازن نفت تزریق شود تا میزان استحصال نفت از چاه‌های با عمر بالا بهبود یابد تا از محل صادرات بیشتر درآمد ارزی بیشتری کسب کنیم. به خاطر تابوی اسمشو نبر خود را از درآمدهای نفت و گاز بیشتر محروم می‌کنیم و کشور پیوسته با درآمد ناکافی برای به‌روزرسانی صنعت، امکانات، تکنولوژی و اموری از این دست مواجه است.
در تابستان هوا گرم است و باز اسمشو نبر کولر را در درجه بالا قرار می‌دهد تا ذره‌ای سختی نبیند. پیامدش این است که مصرف برق چنان بالا می‌رود که عرضه نیروگاه‌ها کفاف نمی‌دهد. راه حل چیست؟ خانوار درجه کولر را کمتر قرار دهد! اما چون رفاه خانوار در ایران تابوست به جای آن تصمیم می‌گیریم که برق صنعت را قطع کنیم! و واقعاً این کار را می‌کنیم اما در عمل مشاهده می‌شود که مصرف خانوار پیوسته رو به افزایش است و قطع برق صنعت کفاف نمی‌دهد. بعد تدبیر می‌کنیم که نیروگاه‌های جدید درست کنیم و بابت آن میلیاردها دلار هزینه می‌کنیم تا عرضه برق در کشور بیشتر شود اما کفاف کی دهد این باده‌ها به مستی ما! چون حاضر نیستیم قیمت برق را اصلاح کنیم تا خانوار رفتارش را اصلاح کند مصرف خانواده از آن بالا می‌زند. تدبیر بعدی ما این است که صادرات برق را متوقف می‌کنیم و کشور را از درآمد اقتصادی و منافع سیاسی حاصل از آن محروم می‌کنیم. مشکل بعدی این است که وقتی ظرفیت تولید به اندازه مصرف اوج تابستان ایجاد شود در زمستان که مصرف کم می‌شود این ظرفیت بلااستفاده می‌ماند و نیروگاه‌ها هزینه این بلااستفاده ماندن و اقتصادی‌نبودن را از حکومت می‌گیرند! 
توصیه راهبردی: ظاهراً ما به طور جمعی حواسمان نیست که همه ما صبح‌ها تولیدکننده و عصرها مصرف‌کننده‌ایم. اگر ما به تولید اولویت دهیم رفاه بلندمدت خانوار نیز تأمین می‌شود ولی اگر به مصرف امروز خانوار اولویت دهیم تولید قربانی می‌شود و در بلندمدت رفاه خانوار نیز قربانی خواهد شد. بیاییم یک بار هم که شده در مورد تابوهای خودساخته بازنگری کنیم شاید از اسمشو نبرهای اقتصادمان چیزهایی کم شود!
*علی سرزعیم تحلیل‌گر اقتصاد ایران، آینده نگر 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن