اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

سد مالیات برابر سوداگران

حسن فروزان فرد، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران / آینده نگر

 
۱.فقدان ابزارهای مدیریت اقتصاد در زمان وفور درآمدهای نفتی 
وقتی اسم مالیات به میان می آید، نسبت به آن خوشحال و خوش بینم. خوشحالم از اینکه درآمدهای حاصل از فروش منابع طبیعی نفت، به هر دلیلی که محل بحث ما در اینجا نیست، کاهش پیدا کرده  و این باعث توسعه سازوکارهای اقتصادی توسعه یافته در کشور ما برای حل وفصل مشکلات اقتصادی شده است. می بینیم که با محدود شدن دسترسی به درآمدهای نفتی دولت و مجموعه حاکمیت در اندیشه استفاده از ابزارهای شناخته شده در اقتصاد کلان برای اصلاح امور است. این روزها دولت مثل گذشته، به دنبال استفاده از ابزارهای درآمدی که در اختیار داشت نیست و راه حل مشکلات را در خرج کردن پول نمی بیند. در واقع این پول دیگر در اختیار دولت نیست که برای حل مشکل مسکن از وام مسکن خبر بدهد و تحرک مسکن را در  پول پاشی جست وجو کند. در گذشته به دلیل وفور درآمدهای نفتی این مسیر های هیجانی بود که از سوی دولت ها دنبال می شد. از جمله اجرای طرحی مثل مسکن مهر برای رونق تحرک و اشتغالزایی در بخش مسکن. دولت با در اختیار داشتن پول زیاد زمین و تسهیلات لازم برای اجرای این طرح را فراهم کرد اما امروز چنین منابعی در اختیار دولت نیست و برای اجرای چینن راه حل هایی بودجه کافی وجود ندارد. این مسئله از نظر من به عنوان یک فعال اقتصادی بخش خصوصی که با مفاهیم اقتصای آشنا هستم یک نکته مثبت است. اینکه دولت دریافته اولین راه آخرین راه نیست و لزوما نباید با تزریق منابع به کمک آمد. به عنوان رییس کمیسیون مبارزه با فساد که این رویه دولت ها را یک عامل موثر در توسعه زیرساخته های فساد در کشور می دانم هم، از رویکرد تازه دولت خوشحالم. در پول پاشی و طرح های هیجانی زمینه ای برای بروز رفتارهای حرفه ای وجود ندارد. موقعیت ها درست شناسایی نمی شود و با شکل گیری رانت برای گروه های خاص، آثار منفی در اقتصاد نمود پیدا می کند که در ۵۰ سال گذشته در اقتصاد ایران تجربه کرده ایم.
مالیات حرفه ای در دنیا به خوبی استفاده می شود تا زمینه رفتارهای سفته بازارانه در بازارهای مختلف از جمله بازار ملک از بین برود. در بیشتر کشورهای توسعه یافته مالیات یک ابزار جدی در مقابله با سوداگری است. درصد قابل توجهی از سود حاصل از فروش در این کشورها به عنوان مالیات به خزانه دولت ها می رود تا در مدت زمان کوتاه مثل یک سال، یک واحد بیش از یک بار خرید و فروش نشود. به این ترتیب توجیهی در خرید وفروش کوتاه مدت واحدهای مسکونی وجود ندارد. مالیات از ابزارهای اقتصاد کلان است که می تواند در سیاست های انبساطی و انقباضی به کمک حاکمیت ها بیاید. ما از این ابزار در کشور خود به دلایل مختلف از جمله نقض مدیریت اقتصاد کلان استفاده نکردیم. مالیات در ایران اجرا نشده تا دولت ها بیشتر پاسخگوی مردم و انتظارات آن ها باشند. دسترسی به منابع جوشان و خروشان نفت باعث شده دولت ها استفاده از ابزارهای مالیاتی را کنار گذاشته و بیشتر به اتکا به درآمدهای ناشی از فروش منابع طبیعی روی بیاورند. اکنون اما خبری از درآمدهای نفتی نیست و وقت استفاده از ابزارهای شناخته شده اقتصادی در مدیریت اقتصاد کلان برای اصلاح امور فرارسیده است.
۲.پول ها به بازار سرمایه می رود
اصل توجه دولت به ابزارهای مالیاتی مثبت است. مالیات صرفا ابزاری برای جمع آوری منابع ریالی از مردم و تامین هزینه های دولت نیست. مالیات یک ابزار سیاستی در دست حاکمیت ها برای تهییج و سرعت بخشیدن به فعالیت ها یا کم کردن سرعت و بعضا متوقف کردن بعضی فعالیت ها در اقتصادهاست. ما در ایران سابقه زیادی در استفاده سیاستی از این ابزار نداریم اما به نظر می رسد دولت با توجه به شرایط کنونی اقتصاد کشور به این نتیجه رسیده که از این  ابزار برای هدایت جریان نقدی استفاده کند. وضعیت بازار سرمایه دولت را در اجرای این تصمیم مصمم کرده است تا مردم را به هر ترتیب از ذخیره سرمایه در بخش های دیگر از جمله مسکن دور کند و مالیات یکی از ابزارها برای تحقق این هدف است. جریان های نقدی به دلیل افزایش ریسک در بازارهای ارز و طلا به بازار مسکن تمایل بیشتری نشان می دهد اما سرمایه ها در این بخش به طور پراکنده به کار می رود و نفعی برای تولید ندارد. استفاده از ابزارهای مالیاتی در بازار مسکن مردم را به این نتیجه می رساند که بهتر منابع خودشان را در جایی مثل بورس سرمایه گذاری کند. بازاری که درآن مالیاتی از آن ها نمی گیرند و نقدشوندگی خوبی هم نسبت به وضعیت بازار مسکن دارد. ابزار مالیاتی بدون طرح ریزی های پیچیده ای که برای مردم قابل فهم نیست می تواند به نفع عموم جامعه عمل کند و به نفع اقتصاد کشور است. اصل ماجرای مالیات بر خانه های خالی را باید به فال نیک گرفت به ویژه که در سال ۹۹، بازار مسکن یک بازار کم فروغ نسبت به سال های ۹۷ و ۹۸ است و مشکل تامین مسکن برای عموم طبقه متوسط به پایین پابرجاست. بسیاری از واحدهای ساخته شده معطل مانده و برای عرضه به مصرف کننده استفاده نمی شود و اعمال مالیات بر خانه های خالی می تواند به رونق بازار هم کمک کند. 
۳.سدی مقابل تقاضای سوداگرانه 
مالیات بر خانه های خالی می تواند تقاضای سفته بازانه در بازار مسکن را کاهش دهد و به کاهش اجاره بها هم کمک می کند. وقتی خالی ماندن خانه هزینه ای بر دوش صاحب ملک است، چرا با اجاره آن علاوه بر حذف این هزینه درآمدزایی نکند؟ صاحبان خانه هایی انگیزه رهن و اجاره آن را ندارد که به دنبال فروش آن در کوتاه مدت هستند و با تقاضای سوداگرانه وارد بازار شده اند. این سوداگران اگر بدانند که باید برای خالی نگه داشتن خانه مالیات پرداخت کنند، به دنبال فرصت اجاره می روند. طبقه متوسط و پایین تر از متوسط که درآمد قابل تصرف آن ها کاهش یافته و با توجه به همه گیری کرونا از مشکلات اقتصادی آن رنج می برند، از این تحول ناشی از اجرای مالیات بر خانه های خالی استفاده می کنند. 
۴.در شرایط فساد، قانون باز هم جواب می دهد
قانون برای همه یکسان است؟ برای قدرتمندان قانون مثل تار عنکبوت است و برای فرودستان مثل میله های فولادی. هیچ سیاست و قانونی در فضای فساد آلود در کوتاه مدت به اهداف اصلی خود نمی رسد و آثار حرفه ای آن قابل مشاهده نیست. مقاومت شدیدی در مقابل قوانین جدید وجود داد چراکه پیش از آن قانون افرادی از یک خلاء قانونی درآمد زایی می کردند. اجرای طرح مالیات بر خانه های خالی هم متاثر از فضای فساد خواهد بود. بعضی در برابر این قانون مقاومت می کنند. این مقاومت ها  به طور مستقیم باعث اخلال در اجرای قانون می شود یا کاهش اثرگذاری آن را به دنبال دارد. از دیگر پیامدهای این مقاومت ها شکل گیری اجاره نامه های غیررسمی و صوری با اتکا به روابط زیرزمینی است اما به طور حتم، استفاده از ابزار مالیاتی برای کاهش خانه های خالی در بلند مدت موثر است. در بلند مدت است که مکانیزم های کنترلی و سامانه ها یکپارچه شده و پیشرفت می کنند.  پیوند بخش ها در بلند مدت زمینه خطاکاری را کمتر می کند.  نگاه کنیم به ماجرای نظارت بر حساب های بانکی که ۱۰ سال پیش در چه جایگاهی بود و الان در چه جایگاهی است. موضوع فرارهای مالیاتی پیشتر در چه سطحی مطرح بود و الان در چه سطحی است. هنوز هم فرار های مالیاتی بزرگ داریم اما امکان آن نسبت ۱۰ سال گذشته کمتر شده است چراکه سامانه های نظارت و کنترل در بلند مدت به یک دیگر پیونده خورده و عمل می کند و در مقابل، هزینه های دور زدن قانون هم بیشتر شده است. در مورد طرح مالیات خانه های خالی هم این نکته مطرح است. بسیاری به دنبال اجاره نامه صوری می روند تا مشمول این مالیات نشوند اما یک فرد به عنوان صاحب مجموعه ای از املاک برای دور زدن قانون به دردسر می افتد نه اینکه مثل گذشته با آرامش خیال احتکار کند. 
۶.آینده خوش در غیاب نفت 
من به اجرای مالیات طرح های خانه های خالی خوش بینم و امیدواریم این طرح پایدار اجرا شود. با لغو تحریم ها و دسترسی دولت به منابع شیرین نفت، اگر دوباره مجموعه حاکمیت و رییس جمهور وقت برای جلب نظر مردم به رفتارهای پوپولیستی روی بیاورد، هر چه رشته شده، پنبه می شود. اگر در بلند مدت محرومیت از درآمدهای سرشار نفتی ادامه پیدا کند، مجموعه حاکمیت استفاده از ابزارهای موثر اقتصادی مثل مالیات را دنبال می کند. در این شرایط است که آموزه های علم اقتصاد مورد توجه دولت ها قرار می گیرد نه اینکه اندیشه های خاص و پروژه های بلندپروازانه و غیرمنطقی در اقتصاد کشور اجراشود. به طور حتم منافع اجرای طرح مالیات بر خانه های خالی در بلند مدت عاید جامعه می شود. هم اکنون جدیت بانک مرکزی در کنترل حساب های پس انداز جاری، باعث شده در فقدان بی قاعدگی سال های گذشته فرصت طلبان نتوانند از منابع کشور سواستفاده کنند و فرصت های پولشویی کاهش یافته است. این در نهایت به نفع اقتصاد ملی است. با تمرکز بانک مرکزی در این زمینه کار برای کسانی که پیشتر در همه بانک ها چندین حساب داشتند و به پولشویی اقدام می کردند سخت شده است. بهم ریختگی گذشته در ارتباطات بین بانکی کاسته شده و بانک مرکزی در این زمینه موفق عمل کرده است که به نفع اقتصاد کشور است. این جدیت را می توان در حوزه های دیگر به کار گرفت و مردم را از منافع آن بهره مند کرد. مالیات می تواند در این مسیر به کمک دولت ها بیاید. در اقتصادی که قواعد اقتصادی حکم فرماست، گریزی از گرفتن تصمیم های سخت نیست، تصمیم هایی که در بلند مدت به اقتصاد پاسخ درست خود را مخابره می کند. این امید وجود دارد که در مورد طرح مالیات خانه های خالی هم چنین انتفاعی نصیب جامعه ایرانی شود اما باید بیش از این، امیدوار بود که رویکرد دولت نسبت به ابزارهای مالیاتی به همین شکل باقی بماند نه اینکه دوباره دولت ها به سیاست های انبساطی و پوپولیستی روی آورند که نتیجه آن همیشه تورم، تورم و تورم بوده است. هیچ چیز در اقتصادها فاجعه بار تر و آزاردهنده تر از تورم نیست. اگر یک بیماری مهم در اقتصاد داشته باشیم که همه بیماری های دیگر به آن وابسته باشد، همان تورم است. تورم افسار گسیخته و مستمر. 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن