اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

سایه سنگین مصدق

آینده نگر

مصدق در مجلس برای مذاکره برای سهم ایران از قراردادهای نفت تلاش می کرد و در  دوره ای که دولت را به دست گرفت،  در مسیر استفاده حداکثری از منافع ملی شدن نفت گام برداشت. با این حال نقدهای زیادی به عملکرد مصدق مطرح شده است. محمدعلی موحد در پاسخ به این نقدها و درباره نقش مصدق در این بین می گوید: «سوال پرسیدید که چرا دکتر مصدق تمام خواست ها و آرمان های ملت ایران را در ملی سازی صنعت نفت خلاصه می دید؟ هر جامعه ای مشکلاتی دارد و مسائل به دلایلی جلب نظر می کند و بجسته می شود و توجه مردم را در خودش متمرکز می کند. مسئله نفت یک چنین مسئله ای بود. نفت برای ایران یکی از مشکلات بود.
مسئله هیئت حاکمه نالایق مسلط، مسئله انتخابات، مسئله مجلس فاسد، پریشانی اقتصادی، بی نظمی اجتماعی و فقر هم بود اما یکی از آن ها نفت بود. خود دکتر مصدق در رو آوردن و برجسته کردن آن نقش اصلی را داشت. اصلا دکتر مصدق برای مسئله نفت آمده بود. نخست وزیر که شد برنامه دولت او دوماده بیشتر نداشت: یکی اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرار کشور براساس قانون مصوب نهم اردی بهشت ماه ۱۳۳۰  تخصیص عواید حاصل از آن برای تقویت بنیه اقتصادی کشور و فراهم کردن موجبات رفاه و آسایش عمومی. مسائل و بدبختی های دیگر را مطرح نکرده چون پول نبود و می خواست از نفت پول بگیرد و خرج تقویت بنیه اقتصادی کشور کند. ماده دوم برنامه دولت مصدق، اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداری بود که این آدم هایی که می آیند در مجلس، نمایندگان واقعی مردم باشند. با اجرای این دوماه خیلی از مشکلات دیگر هم دست کم در عالم خیال قابل حل به نظر می رسید».
موحد نویسنده کتاب خواب آشفته نفت به نکته مهمی در تحلیل عملکرد مصدق اشاره کرده است. به گفته او «خیلی از مطالبی که بنده نوشته ام، مورد سواستفاده قرار گرفته است. بدین معنی که دشمنان مصدق اصلا طاقت آن را ندارند که از هنرهای او چیزی بشنوند و دوستانش هم مطلقا تحمل ندارند که به کم آمدهای او اشاره شود. هر دو گروه یا سیاه سیاه می خواهند یا سپید سپید. برای این ها مصدق باید یا قدیس باشد یا شیطان رجیم. در هرحال نمی تواند یک انسان باشد. این ها یک جو جوانمردی ندارند که خودشان را جای مصدق بگذارند. شما خودتان را جای مصدق بگذارید. آن وقت محدودیت ها یا گرفتاری های او را می یابید». مصدق در نهایت پای حرف خود درباره غرامت ایستاد. او می خواست مردم بدانند که او به آرمان اصلی اش خیانت نمی کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن