خون به پا خواهد شد

اکونومیست

 جنگ این روزها بر سر سرگرمی است. در آمریکا، کانادا و هلند مردم می‌توانند با پرداخت ماهانه ۶دلار و ۹۹ سنت، از سرگرمی‌های بصری بهره بگیرند. این مبلغ از بهای بلیت سینما در این کشورها هم کمتر است. بینندگان می‌توانند از ارزشمندترین کانال‌های سرگرمی بهره بگیرند بدون اینکه پول و هزینه زیادی صرف کنند. جالب اینجاست که مخاطبان می‌توانند هر محتوایی را هم تماشا کنند. برای مثال اگر بخواهند می‌توانند جنگ ستارگان یا سفیدبرفی ببینند. حتی آن‌ها می‌توانند همه ۶۶۲ قسمت کارتون محبوب سیمپسون‌ها را هم بدون پرداخت هزینه گزافی، ببینند. به این ترتیب، وضعیت به لطف اقداماتی که صنایع بزرگ سرگرمی مثل دیزنی داشته‌اند، به خوبی پیش رفته‌است. اما پشت پرده این ماجراها چیست؟ این‌ها مسائلی است که باید تحلیل کرد. 
برخی از شرکت‌هایی که در حوزه سرگرمی فعالیت دارند نزدیک به صد سال عمر دارند یعنی عمری به بلندای یک قرن دارند. برخی از آنها رقبای سرسختی برای همدیگر هستند و برای این‌که بتوانند به مخاطبان دست پیدا کنند همه تلاش خود را به کار می‌گیرند. برخی از آنها در حوزه سینما با هم رقابت می‌کنند، برخی دیگر در شبکه‌های مختلف اینترنتی با هم رقابت می‌کنند. به هر حال، هریک از آنها در یک حوزه با هم در رقابت هستند. این روزها عمده رقابت‌ها در این زمینه هم بر سر محتواهای آنلاین است. شبکه‌هایی مثل اچ‌بی‌او تلاش می‌کنند برنامه‌های خود را به سمتی پیش ببرند که آنلاین باشد و بتوانند در نهایت هم این مخاطبان را به سمت خود مایل کنند. 
اکثر شبکه‌های جدید و حتی قدیمی که در حوزه سرگرمی فعالیت می‌کنند، حوزه آنلاین خود را فعال کرده‌اند و تلاش دارند از این طریق مخاطبان را برای خودشان حفظ کنند. آنها حتی در فضای مجازی و به صورت اینترنتی به مخاطب این اجازه را می‌دهند که به همه محتواهای تولیدی آنها دسترسی پیدا کنند و به این ترتیب این مخاطبان را برای خودشان نگه می‌دارند. برخی از این شبکه‌ها هم به دنبال پلت‌فرم‌های جدیدی برای تولید محتوا هستند. بسیاری از شرکت‌ها که در حوزه سرگرمی فعالیت چندانی نداشتند هم وارد عرصه شده‌اند. آنها به میدان آمده‌اند تا مخاطبان را برای خود جذب کنند. 
*صنعت پول‌ساز
برخی افراد از وضعیت فعلی در صنعت سرگرمی، شگفت‌زده شده‌اند. اما برخی دیگر این‌طور پیش‌بینی می‌کردند و می‌دانستند که این اتفاقات رخ می‌دهد. بسیاری از دیگر غول‌ها هم به میدان رقابت آمده‌اند و تلاش می‌کنند در این زمینه دست به کار شوند. در واقع سرمایه‌گذاران به خوبی آگاه شده‌اند که چقدر سود در این بخش وجود دارد و در نتیجه تلاش می‌کنند به این سود دست پیدا کنند. برخی از این شرکت‌ها موفق می‌شوند به این سود و به آن مخاطب وفادار دست پیدا کنند و پایان خوشی برای خود رقم می‌زنند اما برخی دیگر هنوز در اما و اگر هستند و نتوانسته‌اند تکلیف خود را برای آینده مشخص کنند. به هر حال آنها می‌خواهند به میلیاردها دلار دست پیدا کنند. این هم مسیری است که برای دست یافتن به این میلیاردها دلار در پیش گرفته‌اند. 
صنعت سرگرمی و کسب‌وکارهایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند وضعیت کاملا مشخصی دارند. آنها می‌توانند به سادگی پیشرفت کنند. پیشرفت آنها حتی از فروش بلیت‌های سینما هم ساده‌تر است. در واقع حضور اینترنت، وضعیت را برای آنها تغییر داده و باعث شده وضعیت خوبی را نسبت به گذشته تجربه کنند. البته این وضعیت چند سالی است که رویه تغییر خود را آغاز کرده‌است. اگر بخواهیم بررسی دقیق‌تری داشته باشیم باید به دهه ۹۰ میلادی بازگردیم. در واقع همه‌چیز از آن موقع آغاز شد. تغییرات بزرگ از دهه ۹۰ میلادی آغاز شد و در نهایت ما همگی به وضعیت کنونی رسیدیم. 
بسیاری از تلویزیون‌ها شاید در گذشته چندان سودآور نبودند اما اکنون این‌طور نیست. آنها می‌توانند به کمک اینترنت به مخاطبان بسیاری در سرتاسر جهان دسترسی پیدا کنند و از این طریق سود زیادی به دست بیاورند. برخی شبکه‌ها با آمدن خود انقلابی بزرگ در صنعت سرگرمی به پا کردند. برای مثال نت‌فلیکس یکی از آن شبکه‌هایی است که با روی کار آمدن خود، شرایط را به کلی تغییر داد. 
صنعت سرگرمی هنوز با چالش‌های بسیاری روبه‌رو است. این صنعت می‌تواند به قدری پیشرفت کند که در میان صنایع مختلف، تاج پادشاهی را بر سر خود بگذارد. در واقع میلیون‌ها دلار پول پشت این صنعت خوابیده‌است. کافی است سرمایه‌گذاران اقدامات درستی داشته باشند. اکنون همه به این وضعیت آگاه شده‌اند و در نتیجه به سمت این صنعت مایل شده‌اند.‌ آنها سرمایه‌های خود را روانه این صنعت کرده‌اند و به همین دلیل است که انتظار می‌رود جنگی تمام‌عیار در این زمینه به پا شود. بسیاری از تحلیل‌گران هم می‌گویند خون به پا خواهد شد. به هر حال اکنون غول‌های بزرگ سرگرمی به میدان آمده‌اند و با هم رقابت می‌کنند. طبیعی است که شرایط به کلی تغییر کند. حالا همه این شرکت‌ها باید خودشان را برای نبردی بزرگ آماده کنند. شاید واقعا خون به پا خواهد شد. 
*ترجمه نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست