اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

خوانشی سرمایه‌دارانه از مارکس

آینده نگر

 دارون عجم‌اغلو اقتصاددانی آمریکایی از تبار ترکیه‌ای و ارمنی است که طی تقریبا ۳ دهه اخیر در دانشگاه ام‌آی‌تی مشغول به تدریس اقتصاد است و یکی از برجسته‌ترین، پرارجاع‌ترین و مشهورترین اقتصاددان‌های معاصر جهان به شمار می‌آید. عجم‌اغلو که عمدتا با اقتصاددان‌ها و نظریه‌پردازان سیاسی چون سایمن جانسن و جیمز رابینسون همکاری می‌کند، عمدتا بر نقش نهادها در شکل‌دهی وضعیت اقتصادی یک کشور تاکید دارد. عجم‌اغلو که به عنوان یک میانه‌رو شناخته می‌شود به اقتصاد بازار با مقررات‌گذاری دولتی اعتقاد دارد. او به عنوان یکی از چهره‌های شناخته‏شده علوم انسانی جهان درباره مسائل سیاسی، نابرابری اقتصادی و سیاست‌های مختلف اظهارنظر می‌کند.
در سال ۲۰۱۱ مطالعه‌ای درباره محبوب‌ترین اقتصاددان‌های زیر ۶۰ سال آمریکایی صورت گرفت و عجم‌اغلو پس از پال کروگمن و گِرگ منکیو در رتبه سوم قرار گرفت. داده‌های مربوط به پایگاه «مقالات پژوهشی علم اقتصاد» در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که طی یک دهه پیش از آن، عجم‌اغلو پرارجاع‌ترین اقتصاددان جهان بوده‌است.
عجم‌اغلو از آن دست اقتصاددان‌هایی است که در سال ۲۰۰۸ بیانیه‌ای را در محکومیت کمک دولت بوش به وال‌استریت امضا کردند. به نظر او سیاست‌گذاران اقتصادی که در قلب بحران مالی ۲۰۰۸ حضور داشتند «بیشتر تحت تاثیر تصورات ایجاد شده از رمان‌های آین رند بوده‌اند تا نظریه‌های اقتصادی». به نظر او «جای تعجب نیست که افراد سودجویی که تحت هیچ نظارتی قرار ندارند، ریسک‌هایی کرده‌اند که موجب سود آن‌ها و زیان دیگران شده‌است.» عجم‌اغلو در تحلیل خود از این رکود بزرگ می‌گوید: «زمانی که رفتار نوآورانه و رقابت‌پذیر که تحت لوای قوانینی بی‌عیب هستند، در مسیر به حداکثر رساندن سود قرار بگیرند، طمع تبدیل به موتور نوآوری و رشد اقتصادی می‌شود. اما زمانی که قوانین و مقررات نهادهای مناسب بالای سر این رفتارها نباشد با رانت‌خواری، فساد و جنایت روبه‌رو خواهیم شد.»
به نظر عجم‌اغلو مالیات صعودی می‌تواند فعالیت‌های رانت‌جویانه آن دسته افرادی که در بالادست اقتصادی هستند را کاهش دهد. به نظر او نظام مالی ایالات متحده به خاطر سودآوری بالای آن و سرمایه‌گذاری در دارایی‌های پرریسک بسیار متمرکز شده‌است. به نظر او اثربخشی لایحه داد-فرانک خیلی بالا نیست و نمی‌تواند جلوی سقوط مالی بعدی را بگیرد، اگر نظام مالی مسیر کنونی را ادامه دهد، مخصوصا در زمینه‌ای که او «فرهنگ پاداش» می‌نامد. به نظر او بزرگ‌نمایی شدید بخش مالی در یک درصد بالایی جامعه «نتیجه فرایندی سیاسی است که تمام مقررات امور مالی را حذف کرده و از این طریق پلتفرمی را ایجاد کرده‌است که منجر به قرار گرفتن ۴۰ درصد از سودهای شرکتی ایالات متحده در بخش مالی شده‌است.» به نظر او به طور مشخص در وال‌استریت، پلتفرمی ایجاد شده‌است که در آن «رویاپردازی و طعم افراد، عمدتا مردها، وارد مسیری شده‌است که ضداجتماعی و خودخواهانه بوده و جامعه را رو به ویرانی می‌برد.»
 جایگاه رفیع اقتصاد سیاسی
در سیزدهمین دوره سلسله جلسات مقالات عمومی توسعه اقتصادی که در تابستان ۹۸ برگذار شد، افراد مختلفی از جمله دکتر محسن رنانی درباره عجم‌اغلو اظهارنظر کردند. به گزارش وب‏سایت پویش فکری «آقای دکتر رنانی نظریه عجم‌اوغلو را یکی از فراگیرترین تحلیل‌ها خواندند. او همزمان حوزه سیاست و حوزه اقتصاد را وارد تحلیل‌هایش می‌کند. اگر نورث توسعه را از منظر اقتصاد نهادی بحث می‌کند، عجم‌اغلو سخن از اقتصاد سیاسی می‌گوید. ایشان با ذکر این مطلب که ارزش تئوری‌ها در این است که ساده‌تر و کوتاه‌تر حرف‌های بیشتری را بزنند به این موضوع وارد شدند که نظریه عجم‌اغلو چه کمکی به فهم توسعه‏نیافتگی یا شکست توسعه در ایران می‏کند؟ عجم‌اغلو ابتدا نظریه رشد مرسوم که متمرکز بر نهادهای اقتصادی است را نقد می‌کند، سپس کاستی‌های نظریه‌های معطوف به جغرافیا، فرهنگ و غفلت سیاستمدران را می‌گوید‌. او معتقد است هیچ کدام از این‌ها توانایی تحلیل دقیق را ندارند و به طور ضمنی بر توانمند شدن جامعه تاکید می‌کند‌. اما نکته اینجاست که عجم‌اغلو وقتی به اوج می‌رسد، درمی‌ماند و پاسخی برای چه باید کرد نمی‌دهد. تحلیل عجم‌اغلو درباره ایران برای بعد از مشروطیت تا حد زیادی قابل قبول است‌. ما جلو رفته‌ایم ولی بعد از مدتی پاندول‌وار به عقب برگشته‌ایم.»
برای پاسخ به این پرسش کلیدی که چرا نهادهای سیاسی گام به گام به عقب برمی‌گردند؟ چرا در یک بزنگاه تاریخی همبستگی رخ می‌دهد ولی بعد فروپاشی پیش می‌آید؟ «آقای دکتر رنانی ادامه دادند: عجم‌اغلو اشاره می‌کند آموزش راهکار نیست، ولی برای ایران به صورت پیشنهاد مطرح می‌کنم توسعه سیاسی مقدم بر توسعه اقتصادی است، ولی تا توسعه آموزش، تا توسعه تعلیم و تربیت یا به تعبیری توسعه فرهنگی رخ ندهد توسعه پایدار هم رخ نخواهد داد. همه جای دنیا، گردش امور بر مبنای منفعت‌طلبی شخصی است، ولی این منفعت‌طلبی شخصی طی مکانیسم‌هایی باید کمترین آسیب را به منفعت جمعی برساند. ایشان از مهارت گفت‏وگو یا دیالوگ به عنوان مهارت کلیدی تربیت در جهت توسعه یاد کردند.» دارون عجم‌اغلو
دارون عجم‌اغلو تابستان ۱۹۶۷ در استانبول به دنیا آمد. والدینش اصالتی ارمنستانی داشتند، پدرش وکیل و استاد دانشگاه استانبول بود و مادرش مدیر یک مدرسه. عجم‌اغلو در سنین نوجوانی به اقتصاد و سیاست علاقه‏مند شد و در سال ۱۹۸۹ از دانشگاه یورک کارشناسی اقتصاد خود را گرفت. پس از آن برای تحصیلات تکمیلی به مدرسه اقتصادی لندن رفت و به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۲ کارشناسی ارشد و دکتری خود را دریافت کرد. استاد راهنمای دکتری او کوین رابرتز بود. جیمز مالکومسون که در هیئت ممتحن دفاع او بود عنوان کرد که در بین هفت فصل پایان‌نامه او، حتی آن سه فصلی که از بقیه ضعیف‌تر هستند برای دریافت یک مدرک دکتری کفایت می‌کنند. عجم‌اغلو که یک شهروند ایالات متحده است، بلافاصله پس از کسب دکتری در دانشگاه ام‌آی‌تی مشغول به تدریس شد و کماکان این موقعیت را حفظ کرده‌است.
ریشه‌های اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی
 ۲۰۰۶
این کتاب که به صورت مشترک توسط عجم‌اغلو و رابینسون نوشته شده‌است به تحلیل ایجاد و تحکیم جوامع دموکراتیک می‌پردازد. به نظر نویسنده‌های این کتاب «دموکراسی زمانی تحکیم می‌شود که نخبگان انگیزه‌ای برای براندازی آن نداشته باشند. این فرایند وابسته به ۶ چیز است: قدرت جامعه مدنی، ساختار نهادهای سیاسی، ماهیت بحران‌های اقتصادی و سیاسی، سطح نابرابری اقتصادی، ساختار اقتصاد و شکل و شدت جهانی‌سازی.» می‌گویند این کتاب به خوبی توانسته‌است ترکیبی از ماتریالیسم دیالکتیک مارکس و ایده‌های داگلاس نورث و بری واینگاست ایجاد کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن