خروج از پیله
زینب کوهیار / آینده نگر
کنجکاوی مصرفکننده درباره فرایند تولید یک محصول، گونهای از سینمای مستند را ایجاد کرده که آن را با نام مستند صنعتی میشناسیم. از بین هنرمندان ایرانی، افرادی مثل ابراهیم گلستان، کامران شیردل و خسرو سینایی فیلمهایی درباره روند تولید محصولات مختلف یا فعالیت صنایع ساختهاند. «موج، مرجان و خارا» ساخته ابراهیم گلستان و آلن پنداری در سال ۱۳۴۹، «گاز، آتش و باد» ساختهشده در سال ۱۳۶۴ و «طرح گناوه» و «پیکان»، محصول سال ۱۳۶۶ و ۱۳۴۸ از کامران شیردل و «تا چراغی روشن شود» ساخته سال ۱۳۸۲ خسرو سینایی از مستندهای صنعتی در تاریخ مستند ایران به شمار میروند اما کمتر پرترهای از کارآفرین ایرانی در سینمای مستند ساخته و به مخاطب عرضه شده است.
ایروانی، اخوان، برادران خیامی، خانواده ارجمند و برخوردار، میرمحمدصادقی، عالینسب و… از صنعتگران ایرانی به شمار میروند که در زمینه تولید کفش، خودرو، لوازم خانگی و الکترونیکی، مواد معدنی و… فعالیت میکردند و نام آنها از دهه ۴۰ خورشیدی مطرح بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم نامهایی مثل سلیمانی مؤسس کاله، سلطانی مؤسس زرماکارون، ظهیری مؤسس مهرام، هاکوپیان، رفوگران، تولیدکننده بیک و… به عنوان موسسان کارخانههای تولیدی در کشور مطرح شده، با این حال جامعه هنری کمتر به عنوان سوژه آثارش به سراغ این نامها رفته است.
در این سالها جامعه کارآفرینی هم پیلهای قطور دور خود تنیده و تلاش کرده کمتر در معرض دید قرار بگیرد. با این حال بعضی کنشهای اخیر نشان میدهد فعالان اقتصادی بدشان نمیآید مقابل دوربینها قرار بگیرند و از سالها تحمل رنج برای جان گرفتن بنگاههای تولیدی خود بگویند. طرف دیگر این ماجرا، بنیانگذاران کسب و کارهای نوپا و دانشبنیاناند که برعکس صاحبان بنگاههای قدیمیتر، نهتنها علاقهای به محافظهکار بودن ندارند بلکه از آغاز، خود را در معرض دید رسانهها قرار میدهند. آنها به خوبی دریافتهاند که جریانهای اجتماعی میتواند به پیشرفت کسب و کارشان کمک کند. اما کارآفرینان قدیمیتر چه مسیری را پیمودهاند که تا این اندازه محافظهکار شدند؟
* خطر دیده شدن
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸ بسیاری از صنایع شکلگرفته در دهه ۴۰ خورشیدی، مصادره شد. دولت اموال کارآفرینان و خانوادههای صنعتی و سرمایهداری مثل ارجمند، ایروانی، آزمایش، برخوردار و… را در اختیار گرفت. بعضی کارآفرینان دیگر مثل علیاکبر رفوگران به دلیل تحولات سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دچار مشکل شدند. شاهرخ ظهیری که از او با عنوان پدر سس ایران یاد میشود و در سال جاری از دنیا رفت، در جایی دیگر گفته بود که کارخانه را «از دستش درآوردهاند». او در یکی از مصاحبههای خود گفته بود: «وقتی شرکت مهرام، سهامی عام شد ۶۰ درصد سهام را خریدند و ما ۴۰ درصد سهام داشتیم. بنابراین مدیریت شرکت مهرام را از ما گرفتند» و وزارت اطلاعات برای بررسی این پرونده وارد ماجرا شده بود. به گزارش سازندگی، به ظهیری گفته شد که او «جنس طاغوتی» تولید میکند. باور برخی از نیروهای تندرو دولتی و حاکمیتی این بود که سس کالایی غیرضروری و تجملاتی است و سرمایه کشور نباید صرف تولید آن شود.
با بروز جنگ تحمیلی، آنچه برای صنایع خصوصی در اولویت قرار گرفت، حفظ حیات بود. به دلیل اهمیت توجه به جبههها، همه امکانات در اختیار مدیریت جنگ قرار گرفت و کارآفرینی خصوصی کمتر توجهی را جلب میکرد. صاحبان معدود کسب و کارهایی که اموال آنها مصادره نشده بود، به انزوا فرورفتند. بعضی کارآفرینان مثل محسن خلیلی، بنیانگذار بوتان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اتهام وابستگی به دربار، عدم پرداخت وجوهات شرعیه، و فرار از پرداخت مالیات و سهام غایبین، بارها به دادگاه مراجعه کردند. رسیدگی شکایاتی که علیه گروه صنعتی بوتان و خانواده خلیلی طرح شد، از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۸۲ طول کشید و سرانجام با حکم برائت بوتان از این اتهامات به پایان رسید. مشکلاتی از این دست جامعه کارآفرینی را بیش از همیشه به انزوا فرو میبرد. حتی با پایان جنگ و آغاز دوره سازندگی، این انزوا به طور کامل شکسته نشد. تجربه سالهای گذشته و از سوی دیگر دخالت بیش از پیش دولت در امور بخش خصوصی زمینه عدم تمایل کارآفرینان به هرچه بیشتر دیده شدن را فراهم میکرد. کارآفرینان در آن سالها به این نتیجه رسیده بودند که دیده شدن یک تهدید است نه فرصت.
کنشهای اخیر اما نشان میدهد کارآفرینان ایرانی در روزگار کنونی علاقه بیشتری به دیده شدن دارند. هرچند دولتها در ایران هنوز به محرکی برای بخش خصوصی تبدیل نشدهاند و علاقه به رقابت با آن دارند اما عموم مردم در جامعه به ایجاد کسب و کار شخصی علاقه بیشتری نشان میدهد. توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط، ایجاد استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان با کمترین امکانات از نمودهای تمایل مردم به خوداشتغالی و فعالیت بخش خصوصی است. سورنا ستاری، معاونت علم و فناوری ریاستجمهوری در بهمنماه سال گذشته از این گفت که تعداد شرکتهای دانشبنیان در آستانه رسیدن به مرز ۴۰۰۰ شرکت است درحالیکه تعداد این شرکتها در سال ۹۳ به ۱۳۵۰، سال ۹۴ به ۱۴۱۰ و در یکم آبانماه سال ۹۵ به ۲ هزار و ۷۴۴ شرکت رسیده بود. به کمک توسعه شبکههای اجتماعی، کاربران میتوانند با صاحبان کسب و کارهایی مثل دیوار، اسنپ و علیبابا به طور مستقیم ارتباط برقرار کنند و از تحولات کسب و کارهای بزرگ آگاه شوند. کسب و کارهای قدیمیتر هم به تازگی تمایل بیشتری به دیده شدن دارند که نمونه آن، اعزام تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه با کت و شلوارهای شرکت هاکوپیان بود.