خانواده و کشور فرقی ندارند
آینده نگر
بخواهید یا نخواهید ریشه بسیاری از شاخههای علم و تفکر به یونان باستان بازمیگردد و اقتصاد هم از این قاعده مستثنی نیست. به همین دلیل باز هم باید برای شناخت یکی از ریشههای علم اقتصاد به یونان ۲۴۰۰ سال پیش برویم و زندگی و اندیشه گزنفون را مطالعه کنیم که البته کسنفون و زنفون هم نامیده میشود.
گزنفون از شاگردان سقراط بود و بعدها به خدمت پروخنوس درآمد و به عنوان سپاهی اجیر در لشکرکشی کوروش کوچک علیه برادرش اردشیر دوم شرکت کرد. پس از مرگ کوروش، سپاهیان یونانی، گزنفون را به رهبری و قیادت خود برگزیدند. او توانست بازمانده سپاه یونان را از طریق ماد و آسیای صغیر به یونان بازگرداند.
گزنفون با همه آوازه جهانگیرش، نویسندهای طراز اول شمرده نمیشود. او در واقع تاریخنگار و فیلسوفی خودساخته بود. در بیشتر نوشتههایش عنایت و گرایش خاص او به اخلاق و مسایل تعلیم و تربیت به چشم میخورد. گزنفون اغلب کار جهان و زندگی را ساده گرفته و برای هرگونه درد و مشکل اجتماعی و اخلاقی چاره و دارویی در آستین دارد. با این همه، به عنوان یک انسان به جهت شجاعت و تقوا و سادگیاش شخصیتی شایسته احترام است.
او در دوستی فردی وفادار و در رفتار و کنش بسیار ملایم بودهاست و در شناخت مردم، مهارت خاصی داشته و با نشان دادن عیب آنان به خودشان، آنها را به تقوا و زهد و تحصیل فرامیخواندهاست. تصویر ساده و بیپیرایه گزنفون از سقراط بیانگر انسانی است که بیش از هر چیز پایبند به اخلاق بوده و آدمی را نیک میشناخته و از این رو در داوری در باره آنان تساهل میورزیدهاست. چنین ترسیمی از سقراط ممکن است در بعضی موارد بسیار سادهلوحانه به نظر آید و همین امر نیز باعث شده تا برخی داوری گزنفون را درباره سقراط نوعی ابتذال و آن را تصویری بیرمق و ناچیز از آن حکیم فرزانه تلقی کنند.
معروفترین نوشته او آناباسیس است که شرح لشکرکشی کوروش کوچک و برگشت ده هزار سرباز یونانی تحت راهنمایی گزنفون به میهنشان است. اما اثری که در اینجا بیشتر مد نظر ماست و میخواهیم به آن بپردازیم، اکونومیکوس است که دیدگاههای او درباره علم اقتصاد و اساسا تعریف خاص مردم آن زمان از اقتصاد را به ما نشان میدهد.
خانواده ایزوماخوس
اکونومیکوس یک دیالوگ سقراطی است که عمدتا به مدیریت خانوار و کشاورزی میپردازد. در زمان باستان معنای اقتصاد در اصل مدیریت دخل و خرج خانوار بود و اگر قرار بود این دخل و خرج را در مقیاس بزرگتر اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم باید سراغ اقتصاد سیاسی میرفتیم. اکونومیکوس گزنفون یکی از اولین آثاری است که به اقتصاد، به معنای مدیریت خانوار میپردازد و به کمک آن میتوان درک بسیار خوبی از تاریخ اجتماعی و فکری آتن دوران کلاسیک پیدا کرد. فراتر از تاکید بر اقتصاد خانوار، در این کتاب با موضوعاتی چون روابط بین مرد و زن، زندگی شهری و روستایی، بردهداری، مذهب و آموزش هم آشنا میشویم. به نظر جوزف اپستین با این کتاب هم میتوان دولت را هدایت کرد و هم ارتش را.
در ابتدای این دیالوگ، با گفتوگویی بین سقراط و کریتوبلوس روبهرو میشویم. در این گفتوگو سقراط درباره معنای ثروت حرف زده و آن را با فایده و رفاه یکی میداند و تنها به داشتن یک سری دارایی محدودش نمیکند. او پیوندی بین اعتدال و زحمتکشی و موفقیت در مدیریت خانوار برقرار میکند.
وقتی کریتوبلوس از سقراط میپرسد که برای مدیریت خانوار چه کارهایی باید کرد، سقراط این موضوع را تا حد بسیار زیادی نادیده گرفته اما چیزهایی که درباره این مسئله از یک دهقان آتنی به نام ایزوماخوس شنیده بازگو میکند. در این بخش سقراط از زبان ایزوماخوس کارهایی را که در زمینه نگهداری خانه، آموزش و حکمرانی بر بردهها و استفاده از فنآوریهای مربوط به کشاورزی باید انجام گیرد، و ایزوماخوس آنها را به همسرش یاد داده، تشریح میکند. تقریبا دو سوم از این دیالوگ مربوط به گفتوگوی سقراط و ایزوماخوس است.
این اثر تاثیر بسیار زیادی در اندیشمندان معاصر برانگیختهاست. لئو اشتراوس، فیلسوف سیاسی مشهور، در تفسیرش از این دیالوگ میگوید که اکونومیکوس یک بررسی سرشار از آیرِنی و وارونهگویی از انسان، زهد و روابط داخلی خانوار است.
میشل فوکو بخشی از «تاریخچه جنسیت» خود را به «خانوار ایزوماخوس» اختصاص دادهاست. به نظر فوکو، توصیفی گزنفون از رابطه ایزوماخوس و همسرش دارد، بیانی کلاسیک از ایدئولوژی قدرت در یونان باستان است که با توجه به آن توانایی یک مرد در غلبه بر احساساتش در بعد بیرونی خود را در قالب کنترل او بر همسرش، بردههایش و زیردستان سیاسیاش نشان میدهد.
به طور کل به طرز عجیبی در این اثر گزنفون هم مانند تمام آثار اقتصادی آن دوران، بیشتر به جای اینکه مفاهیمی برای بهبود عملکرد خرد اقتصادی یک بنگاه یاد بگیریم، با لایهبندی و سلسله مراتب قدرت اقتصادی آشنا میشویم و همین مسئله به ما نشان میدهد که هیچگاه نباید این لایهبندی را به خاطر مجموعهای از اعداد و معادلات نادیده بگیریم.
گزنفون
گزنفون تقریبا در سال ۴۳۰ پیش از میلاد در آتن به دنیا آمد. همانطور که گفته شد او یکی از شاگردان سقراط بود و در نهایت به جنگ با کوروش کوچک رفت. پس از اینکه از جنگ بازگشت، سربازان یونانی ابتدا مدتی در تراکیه ساکن شدند و سپس به خدمت اسپارتیان درآمدند و در جنگ برای آزادسازی یونانیان آناتولی از حکومت پارسیا شرکت کردند. گزنفون نیز از این زمان به بعد به شدت با اسپارتیان خصوصا شاه اگسیلائوس دوم مراوده پیدا کرد. این تاریخنگار، فیلسوف و سرباز مشهور نهایتا زمانی که تقریبا ۷۶ سال سن داشت، در وطن خود درگذشت.
اکونومیکوس
۳۶۲ پیش از میلاد
ساختار این اثر یک دیالوگ است، مانند چیزی که در آثار افلاطون شاهد هستیم. در این دیالوگ هم یک طرف داستان سقراط است، باز هم مانند ساختاری که در عمده آثار افلاطون شاهد هستیم. گزنفون در این گفتوگو از زبان سقراط نوعی از ساختاربندی اقتصادی-اجتماعی را ارائه میکند که گرچه در نگاه اول مربوط به مدیریت خانوار، یعنی معنای باستانی اقتصاد، است، اما به سادگی پای خود را فراتر گذاشته و نمودهایی از اقتصاد سیاسی و ایدئولوژی قدرت را هم نشان میدهد.