تنها نوع مالیات که کارایی را کاهش نمیدهد، چیست؟
آینده نگر
زمانی که نام هرمان ادوارد دالی را جستوجو کنید اولین چیزی که به چشمتان میخورد، اقتصاد محیط زیستی و مکتب جرجیستی است. به همین دلیل است که مطالعه بیشتر درباره مکتب اقتصاد جرجیستی تصویری کلی از رویکرد هرمان دالی به علم اقتصاد به دست میدهد.
مکتب جرجیسم یک ایدئولوژی اقتصادی است که به خاطر نظرات اقتصاددان و اصلاحطلب معروف آمریکایی، هنری جرج، به این نام شهرت پیدا کردهاست. طبق آموزههای این مکتب، در حالیکه مردم باید مالکیت ارزشی را داشته باشند که خودشان تولید میکنند، ارزشهای اقتصادی برخاسته از زمین (که عمدتا شامل منابع و فرصتهای طبیعی میشود) باید متعلق به تمام افراد جامعه باشد. گفتمان جرجیستی به دنبال راه حلی برای مسائل اجتماعی و زیستبومی است و مبنای آن هم حقوق زمین و امور مالی عمومی است و سعی دارد که کارایی اقتصادی را با عدالت اجتماعی ترکیب کند.
مکتب جرجیسم عمدتا درباره رانت اقتصادی ایجاد شده توسط انحصارهای طبیعی، آلودگی و کنترل انبازههای مختلف است که این مسئله شامل عنوان مالکیت منابع طبیعی و دیگر امتیازهای برخاسته از آن (یعنی مالکیت معنوی) است. هر نوع منبع طبیعی که به شکلی ذاتی در سمت عرضه با محدودیت روبهرو است، میتواند رانت اقتصادی ایجاد کند. مثال بسیار برجسته و کلاسیک این مسئله، «انحصار زمین» است. انحصار زمین یعنی برداشت رانت زمین از فضاهای شهری ارزشمند. جرجیستها میگویند که مالیات بستن بر رانت اقتصادی عملی عادلانه، کارامد و عدالتزا است.
اگر از عمده اقتصاددانان جرجیست بپرسیم که چه سیاست اقتصادیای را پیشنهاد میدهند، آنها در پاسخ احتمالا چنین جوابی بدهند: مالیات بر اساس ارزش زمین. جرجیستها میگویند که درآمدهای ناشی از مالیات ارزش زمین را میتوان به منظور کاهش یا حذف مالیاتهای موجود (مثلا مالیات بر درآمد یا تجارت یا خرید) استفاده کرد. به نظر جرجیستها باقی این مالیاتها هم نامنصفانه هستند و هم کارایی اقتصادی را کاهش میدهند. برخی از اقتصاددانان جرجیست دافع بازگرداندن مازاد درآمد عمومی به خود مردم هستند. سازوکاری هم که برای این مسئله پیشنهاد میدهند، ایجاد حداقل درآمد برای تمام افراد یک جامعه است.
این نگاه ویژه به مسئله زمین دست کم از زمان دیوید ریکاردو کاملا در معرض دید قرار گرفت و این ریکاردو بود که برای اولینبار از عبارت رانت، به معنای اجاره بهای زمین، استفاده کرد و آن را در معرض دید اقتصادی قرار داد و از همان زمان بود که کلمه رانت به عنوان عبارتی پرکاربرد استفادهشد. بسیاری از اقتصاددانها از زمان اسمیت و ریکاردو به این سو هم این ادعا را داشتهاند که مالیات بستن بر ارزش زمین، برخلاف بسیاری از مالیاتهای دیگر، ایجاد ناکارآمدی اقتصادی نمیکند.
*جوجه اردک زشت
نام هرمان دالی دائما با صفتهای عالی و توصیفهای اغراقآمیز همراه میشود. بسیاری او را بهترین اقتصاددان دنیا میدانند و بسیاری دیگر او را انسانی بیعلم حساب میکنند که حرفهایش خیانتی به اقتصاد است. توصیفی بسیار مشهور درباره او در ادبیات اقتصادی آمریکا رواج دارد که میگوید اگر علم اقتصاد را به کلیسای واتیکان تشبیه کنیم، هرمان دالی بزرگترین کافر دنیا به حساب میآید. البته دالی به دلیل فعالیتهایی که برای تبدیل کردن زمین به جایی بهتر برای زیستن کرد جوایز مشهوری چون جایزه «معیشت صحیح» را دریافت کرد. دههها است که دالی محبوب تعداد بسیار زیادی از دانشجویان و سیاستگذاران اقتصادی است که نظرات او را گرهگشای بسیاری از مشکلات امروزه جهان میدانند.
برای شناخت بخشی از تجربه دالی که به دیدگاههای او کمک کرد کافی است نگاهی به سال ۱۹۶۷ کرد، یعنی زمانی که او استاد دانشگاهی در برزیل بود. چند ماه از سفر او به برزیل نگذشتهبود که یک درگیری سیاسی منجر به تعطیلی دانشگاه شد و دالی کاری نداشت جز خواندن کتاب و فکر کردن به این منطقه ضعیف که افزایش جمعیتش به منابع طبیعی لطمه زدهبود. برای اینکه با او بیشتر آشنا شویم کافی است این تجربه را از قلم خود او بخوانیم:
«وقتی بنشینید و تصویری از کلیت اقتصاد به عنوان زیرمجموعه یک زیستبوم بزرگتر رسم کنید، تقریبا نیمی از راه را رفتهاید. به همین خاطر هم هست که مردم تمایلی به انجام این کار ندارند، زیرا دقیقا در همین لحظه متوجه میشوید که به دلیل وجود محدودیتهای گوناگون نمیتوانید تا ابد به رشد خود ادامه دهید. اقتصاد نسبت به یک نظام بزرگتر تنها تا حدی میتواند بهینه عمل کند و شما نمیتوانید از این حد بیشتر رشد کنید. پس وقتی رشد اقتصادی متوقف شد چه باید کنیم؟ واقعا چه باید کنیم؟ این پرسشی بسیار حساس است که ما را تهدید میکند.»
دالی به زبانی بسیار ساده به ما فهماندهبود که همانطور که افزایش جمعیت به طبیعت فشار میآورد، افزایش ابعاد اقتصادی که همان رشد باشد هم به طبیعت فشار وارد میکند.
هرمان دالی
دالی در تابستان ۱۹۳۸ در ایالات متحده به دنیا آمد. او که در حال حاضر استاد دانشگاه مریلند است، پیش از اینکه به این جایگاه برسد در بسیاری از دانشگاههای برجسته دنیا از جمله ییل تدریس کردهبود. پس از تدریس در این دانشگاه و دانشگاه لوییزیانا بود که به بانک جهانی راه یافت و در آنجا توانست نظرات مهم خود را به گوش مردم جهان برساند. مجله ادباسترز در سال ۲۰۰۸ او را به عنوان چهره برتر سال انتخاب کرد و تاکنون جوایز متعددی به خاطر تاثیری که بر محیط زیست داشته، دریافت کردهاست.
به دنبال خیر مشترک
سال: ۱۹۸۹
نام کامل این کتاب «به دنبال خیر مشترک: بازگرداندن اقتصاد به جامعه، محیط زیست و آیندهای پایدار» است، که به طرز شگفتانگیزی توسط یک اقتصاددان که همان هرمان دالی باشد و یک متخصص الهیات یعنی جیکوب کاب، نوشته شدهاست. کتاب به توضیح این مسئله میپردازد که چگونه یک اقتصاد عادی که بر محور رشد میچرخد و صنایع را به پیش میبرد، میتواند به طلایهدار اصلی فجایع زیستمحیطی تبدیل شود. در ادامه این کتاب به دنبال تصویر کردن آیندهای دیگر هم میرود که در آن «رشد اقتصادی» همه چیز نباشد. این کتاب توسط دانشگاه کمبریج به عنوان یکی از ۵۰ کتاب اصلی در زمینه پایداری معرفی شدهاست.