ترجمه: نسیم بنایی، آینده نگر/ اکونومیست
لارس کریستنسن، اقتصاددان تکرو چند وقت پیش گفت: «وقتی آمریکاییها در ماه نوامبر رای بدهند، نرخ بیکاری به زیر ۶درصد خواهد رسید.» تعطیلیها در این چند وقت اخیر آسیب جدی به اشتغال در آمریکا وارد کردهاست. این کشور تنها در یک ماه با افزایش ۱۴.۷درصدیِ نرخ بیکاری مواجه شد که از تعطیلیهای ناشی از کرونا نشئت میگرفت. به همین دلیل است که پیشبینی آقای کریستنسن قدری عجیب بود و زیاد به چشم میآمد. او در حالی اینطور پیشبینی کرده بود که حتی خوشبینترین تحلیلگران هم رقمی زیر ۹درصد را برای نرخ بیکاری اعلام نکرده بودند. سایر پیشگوییها هم که کلا تیره و تار بودند. آنها انتظار داشتند تولید ناخالص داخلی در آمریکا در سال ۲۰۲۰ سقوط کند و روند بهبود را به آهستگی آغاز کند. اما آقای کریستنسن اصرار داشت که بلایای طبیعی و همچنین سیاستهای اشتباه و رکود، همگی روند بهبودِ سریعی خواهند داشت.
حالا میتوان گفت که شاید حق با او بودهاست. نرخ بیکاری در تابستان به شدت کاهش پیدا کرد و در ماه آگوست به ۸.۴درصد رسید. اقتصاددانها هم ناچار شدند پیشبینیهای خود را بازبینی و اصلاح کنند. برخی نهادها پیشبینی کرده بودند که اقتصاد آمریکا با سقوط ۳.۸درصدی مواجه شود. در واقع آنها به دنبال کوچک شدن اقتصاد آمریکا بودند. اما وضعیت به هر شکل که باشد باز هم تاکید میکنیم که آمریکا در حال تجربه رکودی به سختی بحران بزرگ اقتصادی در سال ۲۰۰۸ است. باز هم اقتصاد آمریکا وضعیتی بهتر از اقتصادهای اروپایی دارد.
چرا میتوان به آمریکا امید داشت؟
نخستین دلیلی که میتوان در مورد بهبود اوضاع اقتصاد در آمریکا به آن اشاره کرد، کاهش تبِ کروناست. در بسیاری از ایالتهای این کشور کرونا به ترسناکیِ روزهای ابتدایی نیست. دوم اینکه وضعیت اقتصادی آمریکا طوری بوده که مستعد پیشرفت است. در واقع هم به لحاظ تولید ناخالص داخلی و وضعیت کلی اقتصاد در وضعیتی ایدهآل قرار دارد. مصرفکنندگان آمریکایی هم همه پول خود را خرج نکردند این یعنی پول کافی برای حمایت دارند. دلیل آخر هم به بازار نیروی کار آمریکا مربوط میشود که بسیار منعطف است.
کاهش نرخ بیکاری در برخی از ماههای اخیر نشان میدهد که هنوز مشاغلی در آمریکا وجود دارد و افراد میتوانند به کمک آنها پول به دست بیاورند. به این ترتیب کارگرانی که کار خود را از دست میدهند باز هم ناامید نمیشوند و امید دارند دوباره کاری پیدا کنند. در اروپا این وضعیت میتوانست ایدهآل باشد. اما دولتهای اروپایی چنین وضعیتی ندارند. این شرایط مختص آمریکاست. دیگر کشورها هم میتوانند برای کارگران خود شغلهایی مهیا کنند اما این مشاغل درازمدت و پایدار نخواهد بود. ولی در آمریکا شرایط به کلی فرق دارد. مردم به هر حال راهی برای کسب درآمد دارند و این اتفاق به سرعت رخ میدهد. نگاهی دقیقتر به کل ماجرا هم نشان میدهد مشاغلی با افزایش نیروی کار مواجه شدهاند که عملا ایجاد آنها کاری ندارد.
هرچند اکنون وضعیت آمریکا نسبتا بد به نظر نمیآید اما امکان دارد همهچیز ناگهان تغییر کند. برای مثال اگر ویروس دوباره اوج بگیرد و موج جدید آن در آمریکا آغاز شود، این کشور با مشکل مواجه خواهد شد. این اتفاقی است که در اروپا رخ داده در نتیجه امکان دارد در آمریکا هم رخ بدهد. بسیاری از تحلیلگران نسبت به وضعیت آمریکا خوشبین هستند. آنها میگویند این کشور به زودی بسته حمایتی جدیدی را عرضه خواهد کرد و به این ترتیب بسیاری از مردم و صنایع را نجات خواهد داد. آمریکاییها نمیتوانند پسانداز خود را برای همیشه نگه دارند. به هر حال در یک لحظه خاص باید آن را خرج کنند و آن لحظه به موقعیتی نجاتبخش تبدیل خواهد شد. یعنی مصرفکنندگان به هر حال اقتصاد خود را نجات خواهند داد. فاصلهگذاری اجتماعی هم باید در این کشور همچنان رعایت شود. به همین دلیل امکان دارد برخی از مشاغل وضعیت خوبی در آینده نداشته باشند و با روزهای تیرهای مواجه شوند. به این ترتیب خیلی نمیتوان به آمار نرخ بیکاری در آمریکا اعتماد کرد. این کشور اولین و بزرگترین اقتصاد جهان است به همین دلیل میتواند شرایطی کاملا متفاوت از سایر اقتصادهای جهان را تجربه کند. به هر حال خوشبینیِ آقای کریستنسن دیگر امری بعید به نظر نمیرسد بلکه کاملا عملی و عادی است. آمریکا شرایطی استثنایی دارد و این شرایط میتواند این کشور را نجات دهد.