اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

بحران های مالی کدام اقتصادها را درگیر می کند؟

باوقوع انقلاب صنعتی در اواخر قرن هجدهم، نظام سرمایه داری در جهان پا گرفت. این نظام اقتصادی تاکنون بحران های بسیاری را از سر گذرانده است که از جمله آن ها بحران سقوط وال استریت در سال ۱۹۲۹ در آمریکا و بحران مالی سال ۲۰۰۸ است. هرچند این بحران ها در ایالات متحده آمریکا آغاز شده اما بیشتر کشورهای جهان را باتوجه به نقش آفرینی سرمایه داری در اقتصاد آن ها، دچار چالش کرده است. دولت ها، در آسیا و اروپا، در دوره های مختلف تلاش کردند آثار منفی بحران ها بر اقتصاد خود را کاهش دهند اما همه این تلاش ها، به نتیجه مطلوب منجر نمی شود.
در این بین سه نکته حائز اهمیت است. نخست؛ هرچه درهم تنیدگی و وابستگی اقتصادها به یکدیگر بیشتر شود، به همان نسبت، اثرپذیری آن ها از هم بیشتر است. دوم؛ اگر تحولی که ایجاد می شود، به اقتصادی با سهم بالا از اقتصاد جهان مربوط شود، اثرگذاری این تحول بر اقتصادهای دیگر گسترده تر و بیشتر است. سوم؛ هرچه بازتر بودن یک اقتصاد، به معنای اثرپذیری بیشتر آن از بحران های بین المللی است.
اقتصاد ایران در این بین چه وضعیتی دارد؟ بعضی از صاحب نظران می گویند اقتصاد ایران در روابط خارجی با تناقضی آشکار رو به روست. اقتصاد ایران، درحالیکه به شدت با اقتصاد جهانی رابطه دارد، درحاشیه اقتصاد جهانی قرار می گیرد. اقتصاد ایران به شدت به اقتصاد جهانی وابسته است، چراکه صادرات و واردات کشور در سال ۲۰۱۷ به ترتیب در حدود ۱۰۴ و ۹۷ میلیارد دلار بوده است. اگر مجموع این دو قلم را بر تولید ناخالص داخلی کشور یعنی ۴۳۹ میلیارد دلار تقسیم کنیم، به رقم ۰.۴۶ می رسیم و بنابراین، باید گفت با رکود در اقتصاد جهانی، صادرات و واردات ایران هم آسیب می بیند. در واقع با رکود در اقتصاد کشورهای پیشرفته،  تقاضای جهانی برای نفت، مواد اولیه و دیگر کالاهای سنتی صادراتی ایران کاهش پیدا می کند و درآمدهای صادراتی ایران کم می شود. با بروز بحران در جهان، به دلیل وابستگی کامل ایران به دلارهای نفتی، کل اقتصاد کشور از تعادل خارج می شود. اما این همه داستان اقتصاد ایران نیست. اقتصاد ایران تک محصولی و وابسته به نفت است و در بازار کالاهای صنعتی و ساخته شده که در بازرگانی امروز در جهان حرف اول را می زنند، جایگاهی ندارد. ایران عضو سازمان جهانی تجارت نیست و قراردادهای پایدار بازرگانی با قدرت های بزرگ اقتصاد نبسته است. براساس گزارش بانک جهانی، سهم تولید ناخالص داخلی ایران از تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۱۷، ۰.۵۴ درصد بوده است یعنی ۴۳۹ میلیارد دلار از ۸۰ هزار میلیارد دلار. هم چنین سهم ایران از کل صادرات کالاها و خدمات جهان در سال ۲۰۱۷، در حدود ۰.۴۵ درصد بوده است یعنی ۱۰۴ میلیارد دلار از ۲۳ هزار میلیارد دلار با احتساب صادرات نفت. هم چنین ایران در جابه جایی سرمایه و فناوری در جهان نقش محدودی دارد. در سال ۲۰۱۷ گزارش بانک جهانی نشان داد که از ۱۷۴۶ میلیارد دلار سرمایه گذاری در دنیا، تنها ۳.۳ میلیارد دلار سرمایه در ایران جذب شده است. این میزان جذب سرمایه در بازارهای مالی ایران نشان می دهد، پیوند اقتصاد این کشور با اقتصاد جهانی ضعیف است. باتوجه به وضعیت مبهم اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی، تحلیل اثرپذیری اقتصاد ایران از بحران های جهانی کار دشواری است.
یک پژوهش میزان اثرپذیری اقتصاد ایران بحران های بین المللی را، در مقایسه با اقتصاد ترکیه  بررسی کرده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد هر دو اقتصاد از  بحران های مالی جهانی اثر پذیرفته و می پذیرد، با این حال تفاوت هایی در این بین وجود دارد. برآوردها نشان می دهد میزان اثرپذیری اقتصاد ترکیه از بحران، به دلیل ارتباط بیشتر این کشور از نظر اقتصادی با جهان، نسبت به اثرپذیری اقتصاد ایران از بحران بیشتر است. با این حال اثر شوک ها در متغیرهای اقتصاد کلان در ایران ماندگارتر از اثر شوک در اقتصاد کلان ترکیه است. هرچند اقتصاد ایران روابط چندانی با اقتصاد دنیا ندارد، اما از آثار مخرب بحران های مالی در اقتصاد جهانی در امان نیست. بنابراین سیاستگذاران در ایران باید ایده عدم اثرپذیری از بحران های مالی جهان را کنار بگذارند، چراکه اقتصاد ایران به ظاهر منزوی است، اما در واقعیت، از تحولات جهانی اثر می پذیرد. شاید در وهله اول، اقتصاد ایران در مقایسه با اقتصاد بازی مثل ترکیه اثر کمتری از بحران های مالی بپذیرد اما همین اثر اندک هم، زمینه محرومیت های بعدی را فراهم می کند.
برای مطالعه بیشتر مقاله «بررسی و مقایسه تاثیر بحران مالی بر اقتصاد ایران و ترکیه» را بخوانید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن