بانک مرکزی فرانسه چطور تاسیس شد؟
آینده نگر
جان لا اقتصاددانی اسکاتلندی بود که میگفت پول تنها وسیلهای برای مبادله است و به خودی خود نمیتواند حامل ثروت باشد. نکته مهم دیگری که این اقتصاددان به آن اعتقاد داشت این بود که ثروت ملی وابسته به تجارت است. همین نظرات دقیق اقتصادی باعث شدند که او به عنوان مسئول اصلی امور مالی فرانسه در دوران دوک ارلئان منصوب شود. شاید تا اینجای کار مسئله برای شما آنقدر دراماتیک نباشد، اما اگر متوجه شوید که جان لا قدیمیتر از آدام اسمیت است، آن وقت همین مسئله که او به شکلی روشن درباره اقتصاد صحبت کرده و پای اخلاق یا مذهب را به مباحث اقتصادی خود بازنکرده، شگفتزده شوید.
لا جدای از نظراتی که در زمینه اقتصاد داشت، به لحاظ شخصی هم یک فعال اقتصادی به حساب میآمد. او در سال ۱۷۱۶ بانک ژنرال را به عنوان باکی خصوصی در فرانسه تاسیس کرد که البته یک سال پس از آن طبق درخواست خود لا تحت نام بانک رویال ملیسازی شد و نقش اولین بانک مرکزی فرانسه را بازی کرد. البته این نکته را نباید فراموش کنیم که آن بانک خصوصی در ابتدا به شدت تحت حمایت لویی پانزدهم بود و سرمایه اولیهاش تا حد ۷۵ درصد متشکل از اوراق دولتی بودو همین مسئله باعث شد که تبدیل کردن آن به یک بانک ملی مرکزی کاری دور از انتظار نباشد.
جدای از فعالیت اقتصادی، هوش لا در زمینه محاسبات ذهنی باعث شد که او به قمار هم روی بیاورد. توانایی محاسبات ذهنی او به حدی بالا بود که به سادگی میتوانست در ورقبازی احتمالات مختلف را محاسبه کرده و بر اساس آن تصمیمگیری کند. لا معتقد بود که ایجاد پول باعث تحریک اقتصاد میشود و پول کاغذی بهتر از پول فلزی است و بهترین نوع پول سهام است. نکته بسیار جالب افرادی بودند که از نظرات لا سود میبردند زیرا برای توصیف آنها کلمهای خلق شد که امروزه به گوش ما بسیار آشناست: میلیونر.
پیش از اینکه به نظریه ارزش مبتنی بر کمیابی برسیم، یعنی نظریهای که لا آن را برای اولینبار صورتبندی کرد، بد نیست سری بزنیم به برخی آرای خاصتر و عملیتر او درباره اقتصاد. لا میگفت که راهاندازی بانک ملی به منظور ایجاد اعتبار و انتشار اوراق بانکی مانند اسکناس که پشتوانه زمین، طلا یا نقره داشته باشد، عملی بسیار مناسب است. نظام اقتصادی لا برای اولینبار زمانی خود را نشان داد که او به اسکاتلند بازگشته بود و بحثهایش منجر به معاهده اتحاد ۱۷۰۷ شد. البته تمایل او به راهاندازی بانک ملی در اسکاتلند مورد موافقت قرار نگرفت و همین مسئله باعث شد که او مجبور شود این آرزوی خود را در کشوری دیگر دنبال کند.
ارزش کمیابی
نظریه ارزش مبتنی بر کمیابی نکتهای بسیار خاص را روشن میکند: ارزش ناشی از کمیابی عاملی اقتصادی است که باعث میشود قیمت نسبی یک جنس بر اساس عرضه بیش از حد کم آن بالا رود. در حالی که قیمت محصولاتی که به تازگی تولید شدهاند عمدتا وابسته به هزینه تولید است، قیمت بسیاری از کالاها بیانگر کمیابی خود کالاهاست. درباره هزینه تولید هم این نکته را باید گفت که هزینه ورودیهایی که برای تولید محصولی لازم است، شامل کمیاب بودن خود این ورودیها هم میشود. برای مثال اگر گندم کمیاب باشد، آرد گندم هم کمیاب میشود و قیمت نسبیاش بالا میرود و همین مسئله باعث میشود که قیمت نسبی نان هم بالا رود. در مواردی دیگر مانند اشیای عتیقه، خود نایاب بودن آن شیء باعث گرانیاش شدهاست.
اگر قرار باشد این مسئله را از زاویه تعادل بخشیِ عرضه و تقاضا نگاه کنیم، بازارهایی که در آن قیمتها توسط هزینه تعیین میشوند دارای منحنی عرضهای بسیار الاستیک یا حتی افقی هستند، به همین دلیل است که با افزایش تقاضا، حجم تولید بیشتر شده و با افزایش قیمت چشمگیری روبهرو نخواهیم بود. در این حالت قیمت بیانگر کمبود موارد ورودی است و نه کمبود خود محصول، مانند مثالی که درباره نان زدیم. در سوی دیگر اقلامی با «ارزش ناشی از کمیابی» روبهرو هستیم که دارای منحنی عرضه غیرالاستیک و حتی عمودی هستند، و با افزایش تقاضا برای آنها این قیمت است که شدیدا افزایش پیدا میکند، مانند مثالی که درباره اشیای عتیقه زدیم. طرح چنین مباحثی توسط اقتصاددانی که بیش از ۳۰۰ سال پیش زندگی میکرده باعث میشود که بتوانیم امروزه جان لا را به عنوان یکی از سرفصلهای دروس تاریخ اقتصاد در نظر بگیریم.
جان لا
لا در آوریل ۱۶۷۱ در شهر ادینبوروی اسکاتلند به دنیا آمد. زندگی هیجانانگیز او و میل شدیدی که به پیگیری نظرات اقتصادیاش داشت، باعث شد که او چندین کشور بزرگ را در طول زندگی خود زیر پا بگذارد. ۲۳ساله که بود سر یک ماجرای عشقی به دوئل با شمشیر دعوت شد و توانست حریف خود، ادوارد ویلسون، را با یک حرکت شمشیر بکشد. همین مسئله باعث شد که او ابتدا به اعدام محکوم شود اما نهایتا توانست از زندان به آمستردام فرار کند. لو پس از گذراندن زندگی در هلند و فرانسه، نهایتا در سال ۱۷۲۹ یعنی زمانی که ۵۷ساله بود در شهر ونیز از دنیا رفت.
ملاحظاتی درباره پول و تجارت
سال: ۱۷۰۵
عنوان کامل این متن «ملاحظاتی درباره پول و تجارت: با پیشنهادی برای عرضه کردن پول به ملت» است. در این نوشته لا قصد دارد که قیاسی بین دلیل ثروتمند شدن کشورهای مختلف و اسکاتلند صورت دهد. او پیشنهاد میدهد که یک نظام بانکی مبتنی بر زمین شکل بگیرد و با تکیه بر داراییهای ملکی به جای طلا و پول به چاپ پول کاغذی بپردازد. بخش عمده این متن به آسیبشناسی نظام پولی آن زمان اسکاتلند مربوط است که خواندنش به عنوان یک مورد مطالعاتی واقعی بسیار جذاب است.