بازگشت به کار
آینده نگر
این روزها در چین عمده تلاشها برای این است که به مردم بگویند مشکلی برای آنها پیش نمیآید و میتوانند به راحتی کسبوکار خود را آغاز کنند. دیگر کسی به محیطهای کاری اعتمادی ندارد و همه به نوعی نگران هستند. چین نخستین کشوری بود که به ویروس کرنا مبتلا شد. در این دوره، کسی از خانه بیرون نمیرفت و کار نمیکرد. حالا همه به تضمین برای کار کردن نیاز دارند. اما این ضمانتها کافی نیستند. مردم میترسند به کار بیایند و با جانشان بازی شود.
اواخر ماه ژانویه سال ۲۰۲۰ بود که چین تصمیم گرفت کلیه شهرهای خود را تعطیل کند. در آن زمان بسیاری از اقتصاددانها میگفتند رشد اقتصادی این کشور با مشکل مواجه خواهد شد. آنها پیشبینی میکردند رشد اقتصادی چین کاهش پیدا کند. البته نکته مهم این بود که میگفتند اقتصاد چین ابتدا به صورت ناگهانی سقوط خواهد کرد اما دوباره به وضعیت عادی خود بازمیگردد. آنها معتقد بودند وقتی ویروس مهار شود و شرایط تحت کنترل باشد، دیگر میتوان امید داشت که وضعیت عادی حاکم شود. مشابه این اتفاق در سال ۲۰۰۳ در چین رخ داده بود. در آن زمان ویروس سارس شایع شده بود. اما پیشبینیهای اقتصاددانها در مورد چین فقط در مورد بخش سقوط ناگهانی، درست از آب درآمد. میلیونها نفر از مردم این کشور، خودشان را در خانههایشان حبس کردند و بیرون نیامدند. بسیاری از کارخانهها تعطیل شدند و فروشگاهها دیگر فعالیتی نداشتند. بسیاری از اقتصاددانها هم گفتند اقتصاد چین سه ماه نخست سال ۲۰۲۰ روند بسیار نزولی داشت و ناگهان کاهش شدیدی در زمینه رشد را تجربه کرد. برخی میگویند اقتصاد این کشور دستکم کاهش ۱۰درصدی را در زمینه رشد اقتصادی تجربه کردهاست. آخرین باری که اقتصاد چین کوچک و وضعیتی مشابه را تجربه کرد مربوط به چهار دهه پیش است. در آن زمان این کشور سرگرم انقلاب فرهنگی بود و در نتیجه با کاهش رشد اقتصادی مواجه شد.
حالا که سقوط ناگهانی صورت گرفته، زمان آن رسیده که بهبود ناگهانی انجام شود. اما خبری از بهبود در وضعیت اقتصادی چین نیست. در واقع، این نظریه که چین بعد از سقوط ناگهانی، پیشرفت ناگهانی را تجربه خواهد کرد، محل بحث و جدال بسیاری شدهاست. حالا دیگر به آن صورت خبری از موارد جدید ابتلا به ویروس کرونا در چین نیست و در نتیجه دولت تلاش دارد مردم را به زندگی عادی خود بازگرداند. مدتهاست که دولت چین اعلام کرده تلاش دارد وضعیت عادی را حاکم کند. اما این مسئله فقط در حرف، ساده به نظر میرسد. در واقعیت به نظر میرسد که انجام چنین کاری بسیار دشوار است. در واقع شاید دیگر نتوان به وضعیت عادی یا همان نرمال بازگشت. اگر یک بیماری مسری دیگر شایع شود چطور؟ آیا میتوان جلوی آن را گرفت یا قرار است دوباره همینقدر شرایط را پیچیده کند؟ واضح است که مردم به راحتی اعتماد نمیکنند و زندگی به روال عادی خود بازنمیگردد.
برای اینکه اقتصاد در مسیر بهبود قرار بگیرد، هم عرضه و هم تقاضا باید به مسیر عادی خود بازگردد. آن دسته از افرادی که به نظریههای مارکسیستی باور دارند میگویند باید به جای مصرف، روی تولید تمرکز کرد. در نتیجه برای آنها مسئله عرضه مهمتر است. آنها میگویند باید به قدر کافی کالاها تولید شوند تا شرایط عادی شود. اما مسئله این است که در چنین شرایطی، کارگران باید وارد میدان شوند و کار کنند. اما چنین امری بعید به نظر میرسد. آنها نمیتوانند به این راحتی به محیط کار خود بازگردند.
هیچچیز عادی نیست
اکثر مقامات دولتی ادعا میکنند که وضعیت عادی شدهاست. اما واقعیت این است که هیچچیز نرمال یا عادی نشدهاست. تقریبا ۹۸درصد از کل شرکتهای چینی، فعالیت خود را از سر گرفتهاند. حدود ۸۹درصد از پروژههای زیرساختی کشور نیز که پیش از کرونا در حال انجام بودند، اکنون دوباره در دستور کار قرار گرفتهاند. این یعنی پروژهها هم دوباره فعال شدهاند.
اما در دنیای واقعی، خبری از افرادی که کار میکنند، نیست. آنها باور ندارند که زندگی به وضعیت عادی بازگشته و دیگر خبری از ویروس کشنده نیست. در این شرایط دولتها به کمکهای مضاعف نیاز دارند تا بتوانند شرایط را عادی کنند. دولت چین، بستههای تشویقی زیادی برای اقتصاد مطرح کردهاست. اما تا زمانیکه مردم اطمینان پیدا نکنند و به کار خود بازنگردند، نمیتوان امیدی به بهبود شرایط اقتصادی در این کشور داشت. آنها تلاش دارند به مردم بفهمانند که خطر ناشی از کرونا در این کشور تقریبا به صفر رسیدهاست. اما مردم به این راحتی، این حرفها را باور نمیکنند. شاید باز شدن شرکتها آسان باشد اما بازگرداندن کارگران بر سر کار، عملی دشوار است. دولتها باید تلاش کنند بعد از کرونا، زندگی را عادی جلوه بدهند. اگر از عهده این کار بر نیایند، دیگر خبری از رشد اقتصادی نیست. هر دولتی که به دنبال بهبود شرایط است، باید به فکر راهی برای عادی جلوه دادن شرایط در شرایط پساکرونایی باشد.
*ترجمه: نسیم بنایی/ آینده نگر/ منبع اصلی: اکونومیست