اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

انقلاب کینزی را فراموش کن

آینده نگر

 میخا کالتسکی اقتصاددانی لهستانی بود که در زمینه اندیشه اقتصادی مارکسی آثار فراوانی نوشت و تقریبا تمام زندگی خود را وقف جنبش سوسیالیستی در جهان کرد.
علی‏رغم این واقعیت که کالتسکی آثار نظری اقتصادی زیادی نوشت، علاقه او به اقتصاد بیش از مسائل آکادمیک معطوف زمینه‌های عملی بود. این مسئله را می‌توان از آثار او در مهندسی، ژورنالیسم، تحقیق در اعتبارات، استفاده از آمار و مشاهدات در عملیات اقتصادی و چیزهایی از این دست فهمید. او که مدرک دانشگاهی لازم را نداشت تنها در ۱۳ سال پایانی کار خود به تدریس تمام‌وقت در دانشگاه پرداخت. او با تحقیقات انتزاعی مخالف بود و درخواست کینز برای انجام نقدی بر چرخه اقتصادسنجیِ ژان تینبرگن را رد کرد.
کالتسکی روی این مسئله پافشاری خاصی داشت که مدل‌های رشد اقتصادی اصلی بر این فرض ساخته شده‌اند که یک اقتصاد سرمایه‌داری لسه‌فری ایدئال داریم و هیچ یک از این مدل‌ها نقش قابل توجه بخش دولتی را که اهمیتی حیاتی دارد به شکلی تجربی در نظر نگرفته‌اند و جدای از آن درباره مداخله دولت و تعامل بخش خصوصی و دولتی هم حرفی برای گفتن ندارند.
کالتسکی در تبیین این دیدگاه خود در سال ۱۹۴۳ نوشت: «”نظم در کارخانه” و “پایداری سیاسی” برای رهبران اقتصادی مهم‌تر از سود است. غریزه طبقاتی آن‌ها باعث می‌شود فکر کنند اشتغال کامل بلندمدت امری پراشتباه است و از نقطه نظر آن‌ها بیکاری بخشی ضروری از یک نظام سرمایه‌داری نرمال است.» بنابراین سرمایه‌داران می‌خواهند مداخله دولت و هزینه این نهاد را به عنوان اختلال در لسه‌فر محدود کنند زیرا این مسئله «اعتماد به نفس» آن‌ها در عملکرد اقتصادی را کاهش می‌دهد و تنها استثنای این مسئله هزینه‌های نظامی و سیاست‌هایی است که منجر به افزایش هزینه‌های نظامی می‌شود.
اقتصاد کالتسکی روشن‌تر و نظام‌مندتر از اقتصاد کینز بر اصل چرخه حیاتی درآمد که ریشه‌اش در اندیشه‌های فیزیوکراتی فرانسوا کنه نهفته بود، بنا شده‌است. بر اساس این اصل، درآمد از طریق تصمیمات هزینه‌ای تعیین می‌شود و نه از طریق تبادل منابع (کار یا سرمایه). کالتسکی و کینز ادعا کردند که در اقتصاد سرمایه‌داری، سطح تولید و اشتغال (تعادل اقتصادی) بیش از هرچیز توسط میزان سرمایه‌گذاری تشکیلات اقتصادی (یعنی رانه حیاتی چرخه کسب و کار) تعیین می‌شود و توسط انعطاف‌پذیری قیمت و دستمزد. پس‌اندازها از طریق سرمایه‌گذاری‌ها تعیین می‌شوند، و نه برعکس. کالتسکی بر خلاف اقتصاد نئوکلاسیک، ریکاردویی و مارکسی بر این باور بود که دستمزد بالاتر منحر به اشتغال کامل‌تر می‌شود. نظریه پولی او ریشه در نظریه چرخه کسب‌وکار نات ویکسل داشت. حال که می‌بینیم کالتسکی در بسیاری از نظرات خود با کینز مقایسه می‌شود، بد نیست اندکی به دوران انقلابی کالتسکی و کینز برگردیم.
 انقلاب کالتسکی و کینز
این دوره نام فعالیت نظری دو اقتصاددان در حد فاصل سال‌های ۱۹۳۳ و ۱۹۳۹ است. کالتسکی در سال ۱۹۳۳ مقاله‌ مشهوری تحت عنوان «تلاشی در نظریه چرخه کسب‌وکار» نوشت و در این نظریه بسیاری از مسائلی را مطرح کرد که باقی عمرش ذهن او را درگیر خود کرده‌بودند. کالتسکی در این مقاله برای اولین‌بار نظریه‌ای جامع از چرخه‌های کسب‌وکار ارائه کرد. بنیادهای نظریه اقتصاد کلانِ تقاضای موثر که در این مقاله ارائه شده‌بود، ایده‌هایی را پیش‌بینی می‌کرد که سه سال بعد توسط جان مینارد کینز در «نظریه عمومی» مطرح شد. بر اساس نظر لارنس کلاین، کالتسکی «نظامی را ساخت تمام مسائل مهم نظام کینزی را در بر می‌گرفت و چیزهای بیشتری هم داشت.» جوان رابینسون، در مقدمه‌ای بر ترجمه انگلیسی این مقاله در سال ۱۹۶۶ نوشت: «گزاره‌های متمرکز و هوشمندانه او مقدمه‌ای بهتر به نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول از تمام متون نوشته شده تا آن زمان، به دست می‌دهد.»
آثار منتشرشده کالتسکی در زبان لهستانی، به غیر از میان تعداد اندکی اقتصاددان (به طور مشخص آن دسته که در زمینه اقتصاد سنجی فعالیت می‌کردند) که با آثار او آشنا هستند، نتوانست شهرت خاصی پیدا کند. او مقاله خود را در اکتبر ۱۹۳۳ در انجمن اقتصادسنجی جهان در لایدن ارائه کرد و در سال ۱۹۳۵ آن را در دو ژورنال معتبر جهان منتشر کرد. خوانندگان این دو مجله خیلی تحت تاثیر این مقاله قرار نگرفتند اما اقتصاددان‌های مطرحی چون راگنار فریش و ژان تینبرگن نظر مطلوبی به او ارائه کردند.
گرچه کالتسکی پیش از کینز توانسته‌بود این نوع دیدگاه‌ها را مطرح کرده و صورت‌بندی کند و همیشه کشمکشی درباره ریشه اصلی این نظریه وجود داشت، خود او پذیرفت که نام این انقلاب، «انقلاب کینزی» گذاشته شود، زیرا با توجه به جایگاه جاافتاده کینز و اهمیت این جایگاه، این نام را برای یک جنبش در علم اقتصاد مناسب‌تر می‌دانست.
 
میخا کالتسکی
کالتسکی در روزهای پایانی بهار ۱۸۹۹ در ووچ لهستان به دنیا آمد. این بخش از کنگره لهستان در آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه بود. اطلاعات کافی درباره دوران کودکی او خیلی در دسترس نیست و بخش اعظم آن هم در سال‌های اشغال نازی‌ها مفقود شده‌است. البته این مسئله روشن است که ووچ در آن زمان قلب صنعتی لهستان به حساب می‌آمد و همین مسئله در شکل‌گیری دیدگاه‌های او در آینده تاثیرگذار بود. کالتسکی در سال ۱۹۱۷ برای تحصیل در رشته مهندسی ساختمان وارد پلی‌تکنیک ورشو شد. در همان سال‌ها نشان داد که ذهنی بسیار برجسته در ریاضیات دارد و به دلیل نیاز مالی بلافاصله به عنوان حساب‌دار مشغول کار شد. کالتسکی که تمام عمر با جنبش‌های سوسیالیستی دنیا ارتباط داشت در آوریل ۱۹۷۰، در ورشو جمهوری خلق لهستان درگذشت.
 
عنوان: نظریه دینامیک اقتصادی
سال: ۱۹۵۸
عنوان فرعی این مجموعه مقاله «جستاری در تغییرات چرخه‌ای و بلندمدت اقتصاد سرمایه‌داری» است. به طور کلی بد نیست بدانیم بر خلاف کینز که رویکرد تعادل بخشی را دنبال می‌کرد، از نظر کالتسکی دینامیک مترادف چرخه کسب‌وکار بود که در آن «جریان چرخه‌ای درآمد تغییراتی انباشته را از دوره‌ای به دوره دیگر ایجاد می‌کرد.» کالتسکی ادعا می‌کرد که سرمایه‌داری واقعا موجود باید هم در کشورهای پیشرفته و هم در حال توسعه تحلیل شود و پس از آن نظریه‌پردازی صورت گرفته و تجویزهایی ارائه شوند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن