اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی

آزادی از زبان رفیقِ پینوشه

آینده نگر

 اگر فرض کنیم قرن بیستم، قرن بانک‌داری مرکزی و اقتصاد کینزی بود، آن‌گاه می‌توانیم میلتون فریدمن را به عنوان جریان اصلی‌ترین اقتصاددان جایگزین این جریان در نظر بگیریم. فریدمن یکی از بزرگ‌ترین مدافعان بازار آزاد و چهره اصلی مکتب اقتصادی شیکاگو بود. او محبوب و منفور بود و شاید اثرگذارترین اقتصاددان در نسل خودش. در سال ۱۹۷۶ برنده جایزه نوبل اقتصاد شد، یکی از چندین اقتصاددان مکتب شیکاگو که این افتخار را کسب کرد. فریدمن، که در سال ۲۰۰۶ در ۹۴سالگی از دنیا رفت، به دلیل موفقیت‌هایش در مطالعات مصرف، تاریخ و نظریه پول شناخته می‌شود و همچنین برای نمایش پیچیدگی‌های سیاست‌هایی که در راستای ایجاد ثبات اقتصادی اجرا می‌شوند.
زمانی که فریدمن به عنوان یک اقتصاددان فعالیت خود را آغاز کرد، اقتصاد کینزی کل فضای فکری علم اقتصاد را قبضه کرده‌بود. به عنوان یکی از طرفداران پروپاقرص بازارهای آزاد، در دوران تسلط سیاست‌های کینزی، از پول‌گرایی می‌گفت. آثار او به شکلی نامعمول در دسترس است. او می‌گفت اگر فدرال رزرو عرضه پول را با نرخی ثابت افزایش می‌داد، مشکلات تورم و بیکاری کوتاه‌مدت حل می‌شد.
فریدمن همانند آدام اسمیت و فردریش هایک که الهام‌بخش او بودند، بازار آزاد را می‌ستود، نه فقط به خاطر کارایی اقتصادی آن بلکه به خاطر قدرت‌های اخلاقی‌اش. او آزادی – اقتصادی، سیاسی و مدنی – را به خودیِ خود، هدف می‌دید نه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف. این همان چیزی است که به زندگی ارزش می‌دهد. او می‌گفت زندگی آزادانه در کشوری با استانداردهای پایین را به زندگی در کشوری با رژیم‌های بسته ترجیح می‌دهد. البته این احتمال که کشوری آزاد فقیرتر از کشوری بسته باشد در نظرش ناممکن می‌نمود؛ او می‌گفت برتری اقتصادی و اخلاقی بازار آزاد «اکنون ثابت شده‌است».
او مدتی هم مشاور ریچارد نیکسون بود اما وقتی رئیس‌جمهوری برخلاف روح بازار، از او خواست با دستور به رئیس فدرال رزرو، عرضه پول را به شدت افزایش دهد، از رئیس‌جمهور ناامید شد. سیاست‌های اقتصادی مارگارت تاچر و ژنرال پینوشه در دهه ۸۰ میلادی، الهام‌گرفته و مورد حمایت فریدمن بود. البته در سال ۲۰۰۳، او اقرار کرد که یکی از آن سیاست‌ها، یعنی هدف‌گیری عرضه پول «موفقیت‌آمیز نبود» و تردید داشت که «اگر امروز بود باز هم همان کار را می‌کردم». 
پول‌گرایی و ناخشنودی‌هایش
نام فریدمن بیش از بازار آزاد با مکتب پول‌گرایی گره خورده‌است و شاید همین صورت‌بندی‌های ریاضیاتی و فنی او تفاوتش با اقتصاددان‌هایی چون فون هایک که بیشتر به اخلاق و سیاست نزدیک بودند را آشکار کند. برای درک پول‌گرایی باید نظریه کمّی پول که همان سنگ‌بنای پول‌گرایی است را درک کنیم. بیشاپ در کتاب دانشنامه اقتصادی خود شرحی از نظریه کمّی پول به دست می‌دهد که در ادامه آن را با هم مطالعه می‌کنیم. این نظریه می‌گوید که کمّیت پول موجود در اقتصاد ارزش آن را تعیین می‌کند. زیاد شدن عرضه پول، دلیل اصلی تورم است. به همین دلیل است که میلتون فریدمن ادعا کرد «تورم همیشه و همه‌جا پدیده‌ای پولی است». این نظریه مبتنی بر معادل فیشر است؛ MV=PT، که به افتخار اروینگ فیشر این‌طور نام‌گذاری شده‌ است.
در این معادله M موجودی پول، V سرعت گردش، P متوسط قیمت و T تعداد تراکنش‌های اقتصاد است. این معادله به ما می‌گوید که به شکلی ساده و روشن، کمّیت پول خرج شده برابر کمِیت پول استفاده شده است. نظریه کمّی، در خالص‌ترین شکل خود، فرض می‌کند که T و V، دست کم در کوتاه‌مدت، هردو ثابت هستند. بنابراین هرگونه تغییری در M به شکل مستقیم منجر به تغییری در P می‌شود. به عبارت دیگر، اگر عرضه پول را بالا ببرید، تورم ایجاد می‌شود.
کینز در دهه ۳۰ میلادی این نظریه را، که تا آن زمان از اصول جریان اصلی بود، به چالش کشید. به نظر می‌رسید که افزایش عرضه پول، منجر به افتی در سرعت گردش شده و درآمد واقعی را بالا ببرد که این مسئله متناقض دوگانگی کلاسیک است (مراجعه شود به خنثی بودن پول). پس از آن، پول‌گراهایی چون فریدمن پذیرفتند که V ممکن است به خاطر تغییرات M تغییر کند، اما این تغییر به شکلی باثبات و قابل پیش‌بینی است و از قوت این نظریه کم نمی‌کند. با این‌حال، سیاست‌های پول‌گرا زمانی که در بسیاری از کشورها طی دهه ۸۰ به کار بسته شدند، خوب از آب درنیامدند، و خود فریدمن هم این مسئله را بعدا پذیرفت. البته این خوانش مربوط به افرادی است که در جریان‌های امروزی اقتصادی جهان بیشتر به سمت میانه و دیدگاه‌های کینزی تکیه دارند و مدافعان بازار آزاد خوانش دیگری از کل ماجرا ارائه می‌کنند.
 
میلتون فریدمن
میلتون فریدمن در روز پایانی بهار ۱۹۱۲ در بروکلین نیویورک به دنیا آمد. والدین او مهاجرانی یهودی بودند که از مجارستان به ایالات متحده آمریکا آمده بودند و هر دو در زمینه تجارت کالا فعالیت می‌کردند. او در دوران کودکی یک تصادف را از سر گذراند که جای زخمش روی صورت او و بالای لبش دیده می‌شد. او در ۱۶ سالگی با نمرات و عملکردی درخشان از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و مسیر دانشگاهی از بین بهترین موسسات علمی جهان را طی کرد. فریدمن که عمری نسبتا طولانی داشت، دو جنگ جهانی، جنگ سرد و ظهور و فروپاشی شوروی را دید و در سن ۹۴ سالگی در پاییز سال ۲۰۰۶ در سان‌فرانسیسکو درگذشت.
سرمایه‌داری و آزادی
۱۹۶۲
این کتاب طی ۶۰ سال اخیر به ۱۸ زبان ترجمه شده‌است و بیش از ۵۰۰ هزار نسخه آن به فروش رفته. فریدمن در این کتاب ادعا می‌کند که آزادی اقتصادی پیش‌شرط آزادی سیاسی است. تعریف او از عبارت لیبرال مطابق با آرای متفکران روشنگری است و به نظر او از زمان بحران بزرگ به بعد این عبارت در ایالات متحده آمریکا به شکلی اشتباه و حتی فاسد استفاده می‌شود. به نظر فریدمن، بازار آزاد هم توجیهات عملی و هم فلسفی فراوانی دارد. از ادعاهای بسیار جالب و حتی عجیب این کتاب این است که به نظر فریدمن نباید اجباری برای دادن پروانه پزشکی وجود داشته باشد و مراکز آموزشی باید از روشی دیگر پیروی کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن